پیشخوانعناوین اخبار

سر مطهر امام حسین(ع) در کجا مدفون است؟

به گزارش پایگاه خبری سرمایه گستران از مشرق ، بنا بر برخی اقوال، پس از رفتن ابن­ سعد و یارانش، جماعتی از بنی­ اسد که در نزدیکی کربلا منزل داشتند به صحنه کربلا وارد شدند و چون آن بدن های پاک و مقدس را به آن وضع دیدند دانستند که این بدن ها، اجساد مطهر حسین(ع) و یاران اوست، پس صدا به شیون و زاری بلند کردند و در شب موقعی که ایمن از دشمن بودند بر امام حسین(ع) و یارانش نماز گذاردند و آنها را دفن نمودند.

درباره محلّ دفن سر مبارک امام حسین (ع) به خصوص و سرهای دیگر شهدای کربلا به صورت عموم، در کتاب‏ های تاریخی شیعه و اهل سنّت و نیز منابع روایی شیعه اختلاف فراوانی مشاهده می‏ شود. البته اقوال نقل شده نیاز به بررسی دارد اما هم اکنون مشهورترین قول- که مورد قبول جامعه شیعی قرار گرفته- آن است که سر مبارک پس از چندی به بدن ملحق شد و در سرزمین کربلا مدفون گردید.

برای آگاهی بیشتر به بیان این اقوال می‏ پردازیم:

۱. مدینه

۱-۱٫ ابن نما حلی(متوفای ۸۴۱ق) نقل می‌کند: «برخی گفته‌اند عمرو بن سعید سر مطهر امام حسین(ع) را در مدینه دفن کرده است».[۱]

۲-۱٫ نقل‌هایی نیز وجود دارد که سر مقدس حضرت حسین بن علی(ع) در بقیع کنار قبر مادرش حضرت فاطمه(س) دفن شده است.[۲]

۳-۱٫ برخی نیز بدون این‌که مکان بقیع را ذکر کنند، گفته‌اند: در مدینه کنار قبر مادرش فاطمه(س) به خاک سپرده شده است.[۳]

۲. دمشق

۱-۲٫ وقتی «منصور بن جمهور» شام را فتح کرد و پس از ورود به شهر، به خزانه «یزید» وارد شد، در آن‌جا سبد سرخ رنگی یافت! به غلام خود گفت: این سبد بسته‌بندی شده را خوب نگهدار که از گنجینه‌های گران‌قیمت امویان است؛ امّا هنگامی که پس از مدّتی آن‌را گشود، دید سر نورانی و عطرآگین امام حسین(ع) در آن است. به غلام دستور داد، پارچه‌ای آورد و بر آن سر نورانی پوشاند و پس از کفن نمودنش، آن‌را در کنار باب «فرادیس» دمشق به خاک سپرد.[۴]

۲-۲٫ برخی از منابع تاریخی هم بدون نقل این جریان، تنها گفته‌اند که سر مبارک امام حسین(ع) در دمشق دفن شده است.[۵]

۳. نجف کنار قبر امام علی(ع)[۶]

۱-۳٫ عمر بن طلحه می‌گوید: امام صادق(ع) زمانی که در حیره بود، به من فرمود: «آیا نمی‌خواهید به وعده‌ای که به شما داده بودم (زیارت قبر امام علی)وفا کنم؟» گفتم: چرا. سپس به همراه آن‌حضرت و فرزندشان اسماعیل سوار بر مرکب شدیم تا این‌که از منطقه سویه -میان حیره و نجف- گذشته و در ذکوات بیض فرود آمدیم و آن‌جا نماز گزاردیم. حضرت صادق(ع) به اسماعیل فرمود: «بلند شو و به جدّت حسین سلام بده». گفتم: قربانت شوم مگر حسین در کربلا نیست؟ فرمود: «چرا، امّا زمانی که سرش به شام برده شد، یکی از دوستان ما آن‌را برداشته و در کنار قبر امیر المؤمنین علی(ع) دفن نمود».[۷]

۲-۳٫ ابان بن تغلب ‌گوید: با امام صادق(ع) بودم که به صحرای نجف آمدند و دو رکعت نماز خواندند و اندکی پیش‌تر رفتند و آنجا نیز دو رکعت نماز خوانده پس سوار شدند و بعد از طی مسیر اندکی، از چهارپا به زیر آمده و دو رکعت نماز گزاردند. سپس فرمودند: «این، جای قبر حضرت امیر المؤمنین(ع) است». گفتم: آن دو جای دیگر که نماز خواندید چه بود؟ فرمود: «مکان سر حضرت امام حسین(ع) و منبر حضرت قائم(عج)».[۸]

۳-۳٫ در خبری مرفوع می‌خوانیم: امام صادق(ع) فرمود: «وقتی تو به نجف رفتی دو تا قبر خواهی دید؛ قبر بزرگ و قبر کوچک اما بزرگ آن، قبر امیر المؤمنین(ع) است و قبر کوچک، سر مبارک امام حسین(ع) است».[۹]

از این روایات، معلوم می‌شود در آن زمان، جایگاه کوچکی نزد قبر امام علی(ع) در نجف وجود داشت به این عنوان ‌که سر امام حسین(ع) در آن‌جا دفن و یا نگهداری شده بود.

۴-۳٫ یونس بن ظَبیان گوید: امام صادق(ع) سوار مرکب شد، من هم در حضور آن‌حضرت سوار شدم تا این‌که آن‌حضرت نزد تپه‌های سرخ پیاده شد و وضو گرفت سپس به مکانی که بلند به نظر می‌رسید نزدیک شد و در آن‌جا نماز خواند و پس از نماز روی آن مکان خم شده و گریست و سپس به مکان بلند دیگری که نزدیک آن بود رفته و عیناً اعمال سابق را بجا آورد و فرمود: «جایی که اول در آن‌جا نماز خواندم جای قبر حضرت علی(ع) بود و آن دیگری جای سر مطهر حسین(ع) بود و ابن زیاد -لعنت خدا بر او باد- وقتی که سر حسین(ع) را به شام فرستاد، بعد از مدتی سر را به کوفه برگرداندند. در پی آن بود که ابن زیاد دستور داد تا سر را از کوفه خارج کنند تا اهل کوفه به جهت آن آشوب نکنند و خداوند برگردانید سر مطهر را نزد قبر حضرت علی(ع) و در آن‌جا دفن شد و “فَالرَّأْسُ مَعَ الْجَسَدِ وَ الْجَسَدُ مَعَ الرَّأْس”؛ یعنی‏ از آن پس سر به جسد ملحق شد و بدن با سر متّصل گردید».[۱۰]

برای جملات پایانی این روایت؛ یعنی «فالرأس مع الجسد…» چند احتمال بیان شده است:

یک. «فالرأس مع الجسد»؛ یعنی بعد از آن‌که سر امام حسین نزد قبر حضرت علی(ع) دفن شد، به جسد اطهر در کربلا ملحق گردیده است.[۱۱] ولی اشکال این احتمال آن است که؛ هنوز در سال ۶۱ هجری قبر امام علی(ع) را در نجف اشرف کسی از اشخاص عادی نمی‌شناخت تا آنچه در برخی روایات‏ آمده که: «لَمَّا حُمِلَ رَأْسُهُ إِلَی الشَّامِ سَرَقَهُ مَوْلًی لَنَا فَدَفَنَهُ بِجَنْبِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع)»[۱۲] تحقّق یابد. به‌علاوه؛ این نقل با آنچه در دیگر منابع تاریخی ذکر شده مبنی بر این‌که امام سجاد(ع) رأس مطهر را از شام به کربلا آورده و به بدن اطهر ملحق کرد، همخوان نیست.[۱۳]

دو. شیخ حر عاملی(ره) بعد از نقل این روایت(فالرأس مع الجسد…)؛ کلام سید ابن طاووس(ره) را نقل کرده و گفته است: «و لا منافات بینهما»؛[۱۴] یعنی در میان عمل اصحاب امامیّه و آن روایات منافات ندارد. و به همین جمله اجمالی اکتفا کرده است.

شاید منافات نداشتن میان عمل اصحاب و آن روایات به این دلیل باشد که ممکن است سر مطهر را در موقع بردن به شام کنار قبر امام علی(ع) گذاشته باشند یا هنگام برگشت از شام سر مبارک را نزد قبر آن‌حضرت گذاشته و از آن‌جا به کربلا برده و با جسد دفن کرده باشند.[۱۵] همان‌طور که صاحب جواهر الکلام(ره) بعد از نقل این دسته از روایات و نیز کلام سید ابن طاوس(ره) می‌گوید: «شاید منافاتی میان آن روایات و عمل اصحاب نباشد؛ زیرا ممکن است سر مطهر را نزد قبر امیر المؤمنین علی(ع) مدتی دفن کنند و بعد از آن به کربلا نقل شده و با جسد دفن شده باشد».[۱۶]

۵-۳٫ همچنین در روایتی نقل شده است: امام صادق(ع) از کنار میلِ (نشان) خمیده در راه نجف گذشت و نماز بجا آورد و از آن‌حضرت سؤال شد که آن، چه نمازی‏ بود خواندید؟ فرمود: «این‌جا، جایی است که سر جدّم حسین بن علی(ع) را هنگام آمدن از کربلا و آوردنش برای عبید اللّه بن زیاد ـ که لعنت خدا بر او باد ـ برای [مدّتی] در این‌جا نهادند».[۱۷]

بنابراین، امکانِ گذاشتن سر مطهر در حوالی قبر حضرت علی(ع) به صورت موقت وجود دارد و اکنون مسجدی به نام «مسجد حنانه» بین نجف و کوفه وجود دارد که گفته می‌شود سر امام در آن‌جا قرار داشت.

با این وجود، ممکن است حقیقت امر در آن روایات، سرّی از اسرار باشد که واقع آن بر ما کشف نشده و برای مصالحی که در آن زمان وجود داشت، آن احادیث از ائمه اطهار(ع) صادر شده است.

البته در تحلیل سندی این روایات باید گفت که برخی از افراد موجود در اسناد این روایات مانند «مبارک خباز»[۱۸] در کتب رجالی از او نامی برده نشده و برخی چون «یونس بن ظَبیان»[۱۹] نیز ضعیف‌اند.[۲۰]

محدث قمی(ره) در «منتهی الآمال» می‌گوید: «احادیث بسیار دلالت می‌کند بر آن‌که مردی از شیعیان آن سر مبارک را دزدید و آورد در بالای سر حضرت علی(ع) دفن کرد»،[۲۱] سپس به این روایت اشاره می‌کند که؛ یزید در پاسخ تقاضای حضرت سجاد(ع) که می‌خواست سر پدر را بار دیگر زیارت کند گفت: دیدار سر پدر هرگز از برای تو میسّر نخواهد شد.[۲۲] اما چیزی که جریان سرقت را مورد ابهام قرار می‌دهد این است که؛ اگر سر دزدیده شده و به عراق آورده شده باشد، چرا در کربلا دفن نشد و آن‌را به نجف بردند؟!

درباره پاسخ یزید به امام سجاد(ع) باید گفت: سید ابن طاووس در «اللهوف» تصریح کرده که امام سجاد(ع) سر مبارک را با سرهای سایر شهدا از یزید گرفت. و نیز امام(ع) اصرار ورزید که پارچه دوخته‌شده جده‌اش فاطمه زهرا(س) و مقنعه و قلاده و پیراهن ایشان را از میان غنائم جداسازی کرده و برگرداند که این کار نیز عملی شد.[۲۳]

۴. عسقلان و قاهره

۱-۴٫ سبط ابن جوزی(متوفای ۶۵۴ق) نقل کرده است: «سر حسین بن علی(ع) را خلفای فاطمیین از باب فرادیس در دمشق به عسقلان مصر انتقال دادند سپس به قاهره برده و در آن‌جا دفن کردند و آن‌جا بارگاه عظیمی دارد که زیارتگاه است».[۲۴]

۲-۴٫ علامه سید محسن امین در «لواعج الاشجان» در این‌باره می‌گوید: «بنا به گفته برخی مورّخان؛ علویین مصر، سری را از عسقلان به قاهره انتقال داده‌اند و به نام سر مطهر امام حسین(ع) در آن‌جا دفن کرده و مشهد بزرگی بالای آن ساختمان بنا نموده‌اند، ولی سؤال این است که واقعاً آن سر، سر امام حسین(ع) بوده است؟!».[۲۵]

همان‌طور که گفتیم؛ برخی از اهل سنت گفته‌اند سر مطهر در خزانه یزید در دمشق بود و آن‌را کفن کرده و در باب فرادیس دفن نمودند[۲۶] و از سوی دیگر برخی گفته‌اند از آن‌جا خلفای فاطمیین نقل داده در عسقلان دفن کردند و بعد از آن از عسقلان به قاهره حمل‏ شده است.[۲۷] نه این‌که سر مبارک به سرقت رفت و در عسقلان به خاک سپرده شد.

معلوم می‏ شود کسی که گفته: سر مطهر به سرقت رفت و به وسیله شیعیان در عسقلان دفن شد، روایت سرقت رفتن سر را به تاریخ دفن شدن سری دیگر در عسقلان ضمیمه کرده و از آن نتیجه اشتباهی گرفته است که نمی‌توان به آن اعتماد کرد.[۲۸]

امام یافعی یمنی مکی(متوفای ۷۶۸ق) در «مرآت الجنان» می‌گوید: «آنچه گفته شده که سر مطهر امام حسین(ع) به عسقلان نقل شده و یا به قاهره نقل داده‌اند صحیح نیست».[۲۹] از کلام یافعی فهمیده می‌شود که ایشان نیز معتقدند سری که نقل داده ‌شده، سر امام حسین(ع) نبوده است. سپس خود یافعی می‌گوید: «سر را یزید به مدینه منوّره با خاندان رسالت و جمعی از موالی بنی‌هاشم و عده‌ای از موالی ابوسفیان فرستاد و در مدینه در بقیع نزد قبر مادرش فاطمه(س) دفن شد و این صحیح‌ترین اقوال است».[۳۰]

البته اگر سر مطهر را به مدینه برده باشند لزوماً در بقیع نباید دفن شده باشد؛ زیرا معلوم نیست که قبر حضرت زهرا(س) در بقیع باشد. به‌علاوه؛ برخی از مورّخانی که گفته‌اند سر را به مدینه برده‌اند، معتقدند ‌که مجدّداً آن‌را از مدینه به کربلا آورده و به جسد ملحق کرده‌اند.[۳۱] و این قول که از اهل سنت است، قول مشهور میان شیعه را تقویت می‌کند که سر مطهر امام حسین(ع) به کربلا برگردانیده شد و با جسد دفن گردید.

خلاصه این‌که؛ هرگز نمی‌توان به دفن سر آن‌حضرت در مصر اعتماد داشت بویژه این‌که دست سیاست و ریاست خلفای فاطمی آن دیار با آن بازی کرده و از آن منظور سیاسی داشته‌اند.

سؤال: ممکن است به ذهن برخی خطور کند؛ در صورتی که مدفون شدن سر امام حسین(ع) در قاهره در مسجد مشهد الحسین(ع) ثابت نیست، پس چرا این همه در کتب اهل سنت کراماتی از آن بُقعه نقل می‌کنند؟

در پاسخ باید گفت؛ اولاً: وجود قُبه عالی و مسجد بزرگ و ساختمان مهم در جایی – بدون تحقیق – دلیل بر درستی آنچه در میان مردم معروف است نمی‌باشد. جاهای زیادی را در کشورهای اسلامی به عنوان این‌که مدفون در آنها از اولاد ائمه اطهار(ع) است، زیارتگاه کرده‌اند و یا شخص مدفون از فرزندان با واسطه بوده، ولی از فرزندان بدون واسطه شهرت داده‌اند و نیز در بعضی مکان‌ها به بهانه صدور کرامتی مسجد ساخته و شهرت داده‌اند، در حالی‌که پس از تحقیق معلوم می‌شود آن کرامت حقیقت ندارد.

ثانیاً: وقتی مردم در مکانی، امامی از ائمه معصومین(ع) را از راه دور زیارت می‌کنند، بالأخره مورد توجه قرار می‌گیرند؛ زیرا این قدر مردم در آن مکان ایستاده و دائماً متوجه و متوسل به امام معصوم(ع) می‌شوند؛ حتماً حداقل به سلام و توسل چند نفر جواب می‌دهند و به آن مکان عنایت دارند و اگر کسی در آن مکان روی تضرّع به درگاه خداوندی بیاورد و متوسل به اولیای او شود و از خداوند طلب نزول رحمت و سلام نماید قطعاً آن‌جا مورد لطف و توجه قرار می‌گیرد و محل استجابت دعاها می‌شود؛ اما این مطلب دلیل نیست که مدفون در قاهره واقعاً سر مطهر امام حسین(ع) است.

۵. کربلا

بنابر نقل مشهور، سر امام حسین(ع) در کربلا به بدنش ملحق شده است:[۳۲]‏

۱-۵٫ سید بن طاووس در لهوف: «و اما سر حسین(ع) روایت شده که آن‌را برگردانده و در کربلا با پیکر شریفش دفن کردند و عمل طایفه شیعه هم بر طبق همین معنا که گفتیم بوده است».‏[۳۳] از این کلام فهمیده می‌شود که عقیده شیعه بر آن است که سر امام حسین(ع) به جسد در کربلا ملحق شده است.

۲-۵٫ شیخ طبرسی(ره) در «تاج الموالید»: «برخی از اصحاب امامیه گفته‌اند: سر امام حسین(ع) از شام آورده شد و به بدن آن‌حضرت در کربلا ضمیمه شد».[۳۴]

۳-۵٫ همچنین ابن فتال نیشابوری(متوفای ۵۰۸ق) در «روضه الواعظین»،[۳۵] و ابن نما حلی(متوفای ۸۴۱ق)‏ در «مثیر الاحزان»،[۳۶] همین نظریه علمای امامیّه را ذکر کرده‌اند.

۴-۵٫ از کتاب‌های قدیمی که در آن تصریح شده؛ سر مطهر امام حسین(ع) در کربلا در بیستم ماه صفر به جسد ملحق شده کتاب «الآثار الباقیه» ابوریحان بیرونی(قرن ۴-۵) است. ابوریحان در این کتاب گوید: «و فی العشرین، ردّ رأس الحسین الی مجثمه، حتّی دفن مع جثّته؛ و فیه زیاره الاربعین، و هم حرمه بعد انصرافهم من الشام»؛[۳۷] و در روز بیستم آن (ماه صفر) سر حسین(ع) را به بدنش ملحق شده و در همان‌جا دفن شد.

۵-۵٫ ابن جوزی(متوفای ۶۵۴ق‏) در «تذکره الخواص» می‌گوید: «مشهورترین اقوال این است که سر حسین بن علی(ع) از مدینه به کربلا آورده شد و به همراه جسد دفن شد».[۳۸]

۶-۵٫ زکریا بن محمد قزوینی(متوفای ۶۸۲ق) در کتاب «عجائب المخلوقات» گوید: «الیوم الاول منه عید بنی امیه ادخلت فیه رأس الحسین رضی اللّه عنه بدمشق و العشرون منه رُدَّت رأس الحسین الی جثته»؛[۳۹] روز اول از ماه صفر عید بنی امیّه است که در آن روز سر حسین(ع) را وارد دمشق کردند و روز بیستم از ماه صفر سر حسین(ع) بر جسم مبارکش در کربلا برگردانیده شد.

پی نوشت ها:
۱- ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص ۱۰۶، قم، مدرسه امام مهدی(عج)، چاپ سوم، ۱۴۰۶ق.
۲- خوارزمی‏، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، ج ‏۲، ص ۸۳، قم، انوار الهدی‏، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق؛ شمس الدین باعونی‏، محمد بن احمد، جواهر المطالب فی مناقب الإمام علی بن أبی طالب(ع)‏، ج ‏۲، ص ۲۹۹، قم، مجمع إحیاء الثقافه الإسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق؛ یافعی، عبد الله بن أسعد، مرآه الجنان و عبره الیقظان فی معرفه ما یعتبر من حوادث الزمان، ص ۱۰۹، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق؛ ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج ۵، ص ۱۵، المکتبه التوفیقیه، بی‌جا، بی‌تا.
۳- سبط بن جوزی‏، تذکره الخواص، ص ۲۳۹، قم، منشورات الشریف الرضی‏، چاپ اول، ۱۴۱۸ق؛ شهاب الدین نویری، أحمد بن عبد الوهاب، نهایه الأرب فی فنون الأدب، ج ۲۰، ص ۴۸۰ – ۴۸۱، قاهره، دار الکتب و الوثائق القومیه، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
۴- مثیر الأحزان، ص ۱۰۶ – ۱۰۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏۴۵، ص ۱۴۴، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
۵- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج ‏۳، ص ۲۱۴، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق؛ حسنی شجری جرجانی، یحیی بن حسین، ترتیب الأمالی الخمیسیه، ج ۱، ص ۲۳۱، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۲ق؛ تذکره الخواص، ص ۲۳۹٫
۶- ر.ک: ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏۴، ص ۷۷، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق؛ مجلسی، محمدباقر، جلاء العیون، ص ۷۴۸، قم، سرور، چاپ نهم، ۱۳۸۲ش؛ ابن حبان تمیمی، محمد بن حبان، الثقات، ج ۳، ص ۶۹، حیدر آباد هند، دائره المعارف العثمانیه، چاپ اول، ۱۳۹۳ق.
۷- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏۴، ص ۵۷۱، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم‏، ۱۴۰۷ق‏.
۸- همان، ص ۵۷۲؛ مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏۴، ص ۷۷٫
۹- ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص ۳۵، نجف، دار المرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶ش.
۱۰- همان، ۳۶ – ۳۷؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ‏۱۴، ص ۴۰۲ – ۴۰۳، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
۱۱- «فالرأس مع الجسد ای بعد ما دفن هناک ظاهرا الحق بالجسد بکربلاء»؛ بحار الأنوار، ج ‏۴۵، ص ۱۷۸؛ جزائری، نعمت الله، ریاض الابرار فی مناقب الأئمه الأطهار، ج ‏۱، ص ۲۵۶، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
۱۲- «هنگامی که سر مطهّر آن‌حضرت را به شام آوردند یکی از دوستان ما آن‌را ربود و در کنار قبر امیر المؤمنین(ع) دفن نمود»؛ الکافی، ج ‏۴، ص ۵۷۱؛ کامل الزیارات، ص ۳۴٫
۱۳- قاضی طباطبائی‏، سید محمدعلی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا(ع)، ص ۱۸۱ – ۱۸۲، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۸۳ش‏.
۱۴- وسائل الشیعه، ج ‏۱۴، ص ۴۰۳٫
۱۵- تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا(ع)، ص ۱۸۲٫
۱۶- «و لعله لا منافاه لإمکان دفنه مده ثم نقل الی کربلاء»؛ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج ‌۲۰، ص ۹۳، بیروت، ‌دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
۱۷- عاملی(شهید اول)، محمد بن مکی، المزار فی کیفیه زیارات النبی و الأئمه(ع)، ص ۳۲ – ۳۳، قم، مدرسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، ۱۴۱۰ق؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۶۸۲، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
۱۸- روایت نماز خواندن امام صادق(ع) در کنار قبر امام علی(ع) و جای سر مطهر امام حسین(ع): «…یَعْقُوبَ بْنِ إِلْیَاسَ عَنْ مُبَارَکٍ الْخَبَّازِ قَال…»؛ ‏ابن طاوس، عبدالکریم بن احمد، فرحه الغری فی تعیین قبر أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع) فی النجف، ص ۵۸، قم، منشورات الرضی، چاپ اول، بی‌تا.
۱۹- «…عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ أَوْ عَنْ رَجُلٍ عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَال: …‏فَالرَّأْسُ مَعَ الْجَسَدِ وَ الْجَسَدُ مَعَ الرَّأْس»؛ ‏بحار الأنوار، ج ‏۴۵، ص ۱۷۸٫
۲۰- ر.ک: نجاشی، احمد بن علی‏، رجال ‏النجاشی، ص ۴۴۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، الخلاصه، ص ۲۶۶، قم، دار الذخائر، ۱۴۱۱ق؛ کشی، محمد بن عمر، رجال‏ الکشی، ص ۳۶۳ و ۳۶۴، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
۲۱- قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج ‏۲، ص ۱۰۰۸، قم، دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۷۹ش؛ و نیز ر.ک: ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات أو الإستنفار و الغارات، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین،‏ ج ‏۲، ص ۸۵۲، تهران، انجمن آثار ملی، چاپ اول، ۱۳۹۵ق؛ جلاء العیون، ص ۷۴۸٫
۲۲- منتهی الآمال، ج ‏۲، ص ۱۰۱۰ – ۱۰۱۱٫
۲۳- سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص ۱۹۵، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۴۸ش.
۲۴- تذکره الخواص، ص ۲۳۹٫
۲۵- امین عاملی‏، سید محسن، لواعج الأشجان فی مقتل الحسین(ع)‏، ص ۱۹۱، بیروت، دار الأمیر للثقافه و العلوم‏، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
۲۶- انساب الاشراف، ج ‏۳، ص ۲۱۴؛ تذکره الخواص، ص ۲۳۹٫
۲۷- تذکره الخواص، ص ۲۳۹٫
۲۸- تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا(ع)، ص ۱۷۰٫
۲۹- مرآه الجنان و عبره الیقظان فی معرفه ما یعتبر من حوادث الزمان، ص ۱۱۰٫
۳۰- همان، ۱۰۹٫
۳۱- تذکره الخواص، ص ۲۳۸٫
۳۲- اللهوف علی قتلی الطفوف، ص ۱۹۵؛ ‏طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج ‏۱، ص ۴۷۷، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق؛ مثیر الأحزان، ص ۱۰۷؛ مقتل الحسین(ع)، ج ‏۲، ص ۸۴؛ تذکره الخواص، ص ۲۳۸٫
۳۳- «فَأَمَّا رَأْسُ الْحُسَیْنِ فَرُوِیَ أَنَّهُ أُعِیدَ فَدُفِنَ بِکَرْبَلَاءَ مَعَ جَسَدِهِ الشَّرِیفِ وَ کَانَ عَمَلُ الطَّائِفَهِ عَلَی هَذَا الْمَعْنَی الْمُشَارِ إِلَیْه»؛ ‏اللهوف علی قتلی الطفوف، ص ۱۹۵٫
۳۴- «و أمّا رأس الحسین(علیه السّلام) فقال بعض أصحابنا: أنّه ردّ إلی بدنه بکربلاء من الشّام و ضمّ إلیه»؛ ‏طبرسی، فضل بن حسن، تاج الموالید، ص ۸۷، بیروت، دار القاری، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
۳۵- فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضه الواعظین و بصیره المتعظین، ج ‏۱، ص ۱۹۲، قم، رضی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
۳۶- مثیر الأحزان، ص ۱۰۷٫
۳۷- أبو ریحان بیرونی،‏ الآثار الباقیه عن القرون الخالیه، ص ۴۲۲، تهران، مرکز نشر میراث مکتوب‏، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
۳۸- «اشهرها انه رده الی المدینه مع السبایا ثم رد الی الجسد بکربلا فدفن معه‏»؛ تذکره الخواص، ص ۲۳۸٫
۳۹- قزوینی، زکریا بن محمد، عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات، ص ۷۰، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه، بی‌تا.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا