پیشخوانشهر و جامعهعناوین اخبار

از غیرت بالای اصفهانی‌ها تا جوشش جریان زاینده هنر در نصف جهان

به گزارش پایگاه خبری سرمایه گستران و به نقل از اداره ارتباطات رسانه‌ای شهرداری اصفهان، استاد کشاورز ساکن غربی‌ترین منطقه تهران است و حال و هوایش ساکن مرکزی‌ترین ناحیه هنرخیز؛ ناحیه هنرخیزی که آجر به آجر آن همچنان رنگ و بوی گذشته را حفظ کرده است؛ رنگ و بویی که حتی وقتی وارد خانه‌اش هم می‌شوی، با لبخند همیشگیش به تو می‌گوید: «ما اینجا جز صفا و صمیمیت اصفهانی چیز دیگری نداریم.» از پدر سالار و هزاردستان و کمال‌الملکش که گذر کنی، به دوران بچگیش می‌رسی. دورانی که لحظه لحظه آن در اصفهان سپری شده و خاطرات آن در طاقچه ذهنش به ودیعه نهاده شده و شاید همین بهانه‌ای را به دست دکتر جمالی‌نژاد، شهردار اصفهان داده است تا لحظاتی را با او به دیدار و گفت‌وگو بنشیند، دیداری که بانوی هنرمند و کارگردان مطرح کشور پوران درخشنده نیز در آن حضور داشت.

غیرت اصفهانی‌ها زبانزد عام و خاص است

کودکیش را در محله سیچان اصفهان گذرانده، محله ارمنی‌نشینی که اقلیت‌ها را در خود جای داده است. آغاز صحبت‌هایش از محله‌نشینی کودکی به تعصب و غیرت اصفهانی ختم می‌شود: «در آن زمان با وجود اینکه زنان ارمنی، حجاب معمول زنان مسلمان را نداشتند، اگر کسی به آنها نگاه بدی می‌کرد، اصفهانی‌ها چه مسلمان و چه ارمنی، درس خوبی به او می‌دادند، غیرت بالایی داشتند.»

شهردار اصفهان هم که دست راست محمدعلی کشاورز نشسته است، بر گفته‌های او مهر تأییدی می‌زند و هر از گاهی رشته خاطرات قدیمی‌اش را می‌گیرد و آن را به تجربیات چندین ساله‌اش گره می‌زند: «در اصفهان، اقوام و ادیان مختلف، سال‌های سال به خوبی در کنار هم زندگی می‌کرده‌اند، به طوری که ۱۱۰ سال پیش صفاخانه‌هایی بوده که ادیان مختلف در کنار هم گعده‌های علمی و مذهبی به راه می‌انداختند.»

و شاید همین غیرت و تعصب اصفهانی‌های مسلمان‌نشین بوده که سبب شده، حس امنیت و اطمینانی را به اقلیت‌های اصفهان‌نشین دهد تا لحظاتی را با هم به گفت‌وگو بنشینند.

اصفهان پایتخت ورزش قهرمانی جهان است

پدر سختگیر و پرصلابت «پدرسالار»، پدری که حالا فقط اخم‌هایش در میان چین و چروک صحبت‌هایش پنهان شده، با همان صلابت همیشگی، صحبت از ورزش‌های قدیمی اصفهان می‌کند: «در آن زمان کمتر کسی بود که سوار بر ماشین شود، همه از دوچرخه استفاده می‌کردند. ما هر وقت می‌خواستیم به مدرسه برویم، با دوچرخه از پل چهارباغ خودمان را به آن جا می‌رساندیم.»

جمالی‌نژاد هم که حال و هوای آن روزها را با این صحبت‌ها دنبال می‌کند، در این بین گریزی هم به برنامه‌های اصفهان می‌زند و می‌گوید: «ما هم برنامه‌ای در دست پیگیری داریم که می‌خواهیم اصفهان را دوباره تبدیل به شهر دوچرخه‌ها کنیم و برای آن مکانی را در نظر بگیریم.»

وجود یک زورخانه در محله‌های قدیمی اصفهان نیز هنوز از طاقچه ذهن کشاورز، پاک نشده است: «در زمان قدیم در این زورخانه‌ها، جوان‌ها می‌رفتند و حتی حضور در آن جا هم برایشان درس بزرگی بود، یک نفر که وسط گود می‌ایستاد، همه از او حرف‌ شنوی داشتند، جوان‌های آن روز به صحبت‌های بزرگترها گوش می‌دادند.»

هنر اصفهان مثال‌زدنی است

اصفهان شهر هنرپروری است که به قول جمالی‌نژاد: «اینکه می‌گویند اصفهان نصف‌جهان است، شاید علتش هنرمندان و علمای زیادی باشد که در این شهر زاده شده‌اند.»

از هنرمندان مختلفی که در عرصه موسیقی وارد شده‌اند همچون شاهزیدی و کسایی تا شاعران فقیدی چون محمد حقوقی، صغیر اصفهانی، استاد همایی و همچنین علمای برجسته‌ای که در تخت فولاد اصفهان آرام گرفته‌اند و مقبره شخصیت‌های بزرگی چون صائب شیرازی و همسر و فرزند امیر کبیر.

صحبت از هنر و هنرمند، شهردار اصفهان را به این حرف ترغیب می‌کند که: «وقتی اصفهان ثبت جهانی شد ما شهرهایی را که تا قبل آن به ثبت رسیده بودند بررسی کردیم، هنرهای صنایع دستی آنها انگشت‌شمار بود اما هنر صنایع دستی اصفهان به ۱۹۹ اثر می‌رسد.»

استاد کشاورز هم به صحبت‌های شهردار مهر تأیید می‌زند که: «اصفهان را باید نمایشگاه بین‌المللی کنیم تا از کشورهای دیگر هم برای دیدن آن بیایند، باید اصفهان را به همه شناساند، متاسفانه در این سال‌ها، دولت‌ها به اصفهان کم می‌رسند.»

صحبت از هنر اصفهان، قاب خاطرات استاد بازیگری اصفهانی را بار دیگر باز می‌کند: «عالی‌قاپو مکانی است که دیگر مثل آن را جایی نداریم، وقتی کسی آن جا آوازی می‌خواند، صدایش تا مسجد شیخ لطف‌الله هم می‌رفت، این مکان‌ها باید به مردم شناسانده شود.»

جریان زاینده هنر در اصفهان باید همچنان بجوشد

خواجه قشیری سربداران، از زاینده‌رودی می‌گوید که زندگی جوشانش را هر از چندگاهی به زمینی بایر تبدیل می‌کنند: «به این دلیل به آن زاینده‌رود می‌گفتند چون همیشه زایش داشته است، جریان هنر در اصفهان مثل جریان زاینده‌رود نباید خشک شود.»

جمالی‌نژاد هم رشته کلام را به دست می‌گیرد و از پشت پرده دیدارشان می‌گوید: «یکی از دلایلی که ما را به اینجا کشاند، تجلیل از هنرمندان اصفهانی است، ما قصد داریم آنها را که اسطوره‌های شهر ما هستند به همه بشناسانیم و خاطرات آنها را بازآفرینی کنیم، چرا که اینان ریشه‌ها و شناسنامه‌های شهراند.»

زنده نگاه داشتن جریان زنده هنر در اصفهان، مطلبی است که صحبت‌های یک ساعته آن دو را به یک نقطه می‌رساند، صحبت‌هایی که با قول شهید بهشتی، از همکلاسی‌های قدیمی استاد هنرمند اصفهانی، به پایان می‌رسد: «می‌گویند اصفهان نصف‌جهان است ولی من می‌گویم جهان نصف اصفهان است.»

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا