آینده درخشان ایران، در گرو اراده و بصیرت ملت، در انتخابات ۱۴۰۰
فرهنگ استکبار ستیزی و لزوم اعتماد ننمودن به آمریکا و ضرورت عزتمندی و کرنش نکردن در برابر گرگهای شیکپوش غربی آنچنان در میان ملت ما جا افتاده بود که حتی دانش آموزان سیزده ساله ما _همچون حسین فهمیدهها_ هم این را فهمیده بودند که مسیر پیروزی ما در تداوم دکترین مقاومت و مجاهدت خالصانه برای نصرت دین خدا و یاری مستضعفان است، نه در بیراهه “سازش، تسلیم، دیپلماسی انفعالی استرحامی”.
از این رو عده ای از نوجوانان ما ملقب به “حسین فهمیده” شدند و با ایمان و شجاعت و شهادت و خون پاک خود، درخت “هیهات منا الذله” را آبیاری کرده، خط بطلانی بر طناب پوسیده “مذاکره” و سیاست ذلیلانه و فریبکارانه “تعامل، تنش زدایی” کشیدند.
* در عملیاتهای غرور آفرینی همچون شکست حصر آبادان، فتح المبین، طریق القدس، بدر، خیبر، کربلای ۵، والفجر ۸ و … آنچنان خلاقیتها و ابتکارهای جانانهای توسط جوانان مومن انقلابی و شیربچههای بسیجی بکار گرفته شد، که دشمن انگشت حیرت به دهان گرفت و موجبات خشم و کینه بدخواهان را از سویی به بار آورده، از سوی دیگر فرهنگ انقلابی، جهادی، خودباوری را در میان ملت جان تازه ای بخشیده، و دوست و دشمن این سیگنال را فرستاد که “میشود، میتوانیم” در برابر ابرقدرتها _بخوانید جوجه قدرتهای پوشالین_ ایستاد و پیروز شد.
* روایتهایی عجیب و باورنکردنی از صحنههای نبرد حق علیه باطل در لابهلای کتابهای خاطرات دفاع مقدس گفته شده که اگرچه برای آن روزهای دهه شصت عادی و معمولی و پیش پا افتاده بود، ولی برای امروزیها بیشتر به افسانههای خیالی شبیه است.
اما متاسفانه ارزشهای انقلابی و معنوی دهه شصت در دنیای مادی و تجملگرا و بیگانه از معنویت امروز برای بیهنران غربپرست و شیفتگان تمدن تهی از معنویت غربی، کم ارزش و حتی مایه عقب ماندگی تلقی میشود!.
متاسفانه تبلیغات مسموم رسانه های دشمن، دنیازدگی و نفوذزدگی برخی مسئولین سبب دور شدن قطار انقلاب از ریل اصلی خودش گردید، و به جای ارزشهای انقلابی، ضدارزشهایی همچون: خارج رفتن، زاییدن همسر و فرزندان در غرب، افتخار محسوب گردیده، و تحصیل در کانادا و آمریکا و … علامت شخصیت و تمدن دانسته شده، و وطنفروشی برای دوتابعیتی شدن موضوع مسابقه مرفهین بیدرد شده، و چاپیدن مردم مستضعف نوعی زرنگی قلمداد گردیده است.
* متاسفانه امروز در دورانی زندگی میکنیم که عدهای از شبه روشنفکران غربزده به زور میخواهند مردم را به جهنم غرب برده، راه توسعه و پیشرفته شدن را در آویزان شدن به کدخدا و تکیه کردن به میز مذاکره و عقب نشینی از حقوق هسته ای معرفی کرده، و جوانان ما را آنچنان بیعرضه و بیاستعداد نشان میدهند، که جز پختن آبگوشت بُزباش و قرمه سبزی و ساختن لوله هنگ (آفتابه گِلی) هیچ کار دیگری از عهده شان برنمی آید!.
* با کمال تاسف رای اشتباه و از روی جهالت و خالی از بصیرت عده ای از مردم در انتخابات ۹۲ و ۹۶ سبب شد که امروزه با عده نسبتا زیادی از دولتمردان بی کفایت، اتوکشیده، تنبل، غربزده، رانتخوار، واشنگتنپرست، مرعوب و منفعل مواجه باشیم که حاضر نیستند باور کنند جوانان باانگیزه و مومن و انقلابی کشور توانستند موشکهای نقطه زن کروز و بالستیک با بُرد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر ساخته، ماهواره به فضا پرتاب کرده، به دانش نانوتکنولوژی دست یافته، پهپاد رادار گریز RQ170 را مهندسی معکوس نموده، پروژه غنی سازی ۲۰ درصد اوانیوم را به دست دانشمندان جوان صنعت هسته ای کشور به ثمررسانده ، با ساخت پالایشگاه بزرگ ستاره خلیج فارس خودکفایی در تولید بنزین را رقم زده، و هزاران ابداع جدید علمی و صنعتی به دست پرتوان جوانان مومن انقلابی انجام دهند.
* ماه مبارک رمضان فرصت خوبی است تا به توانمندیها و ظرفیتهای اقتصادی کشور بیشتر فکر کرده، و به اهمیت انتخابات پیش رو بیشتر واقف شویم. انتخابات ۱۴۰۰ فرصتی است تا به برخی مسئولین مرعوب نفوذزده داخلی و بعضی دولتمردان غربگرای کشور ثابت کنیم اگر عرصه اقتصاد را از چنته مدیران لیبرال غربزده گرفته و سکان مدیریت اجرایی کشور را به جوانان مومن انقلابی بسپاریم، به راحتی میتوانیم خرمشهرهای اقتصادی را آزاد کرده، میتوان عملیاتهای غرورآفرین دفاع مقدس در دهه شصت را درجبهه ارزی باز تولید کرده، و عملیات والفجر هشت های اقتصادی را خلق کرده، با رقم زدن یک انقلاب اقتصادی و با تاکید بر رونق تولید و مانع زدایی از آن، کشور را به خودکفایی و به مرز قدرتمندی و نقطه بازدارندگی و پیروزی در جنگ تمام عیار اقتصادی برسانیم.
تحقق این آرمان و آینده درخشان، در گرو اراده و بصیرت ملت ایران، در انتخابات ۱۴۰۰ خواهد بود. پس یک “یاعلی” بگویم و دولت جوان انقلابی را هرچه زودتر بر سر کار آوریم تا زمینه برای احیای تمدن نوین اسلامی و طلوع خورشید ولایت در گام دوم انقلاب فراهم آید.
تنظیم : رسول رضایی ، پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان