آینده در آینـه چرا ناگزیر از «پیشبینی» هستیم؟
پیشبینی کردن جزئی انکارناپذیر از زندگی ماست. ما انسانها ابهام را دوست نداریم و تمایل داریم ابهام آینده را با قطعیت پیشبینیهای خود جایگزین کنیم. بدیهی است که در حوزه اقتصاد این پیشبینیها اهمیتی مضاعف دارد، زیرا که درستی یا نادرستیِ گمانهزنی های ما، اثری مستقیم در تامین یا تهدید منافع ما خواهد داشت.
موقعیتهای زیر را در نظر بگیرید:
– رییس هیئتمدیره یک شرکت، استراتژی توسعه بازار را برای سال آینده تعیین میکند.
– خانم خانهداری سرمایه اندوخته خود را به سهام شرکتهای بورسی تبدیل میکند.
– مدیر یک سازمان، محل هزینهکردِ بودجه را برای یک دوره سالانه تعیین میکند.
– یک سرمایهگذار تصمیم به راه اندازی کسبوکاری جدید میگیرد.
– سهامدارانِ یک هلدینگ، تصمیم به فروش یکی از شرکتهای تابعه میگیرند.
در همه موقعیتهای بالا و دیگر موقعیتهایی از این دست، تصمیمِ اتخاذ شده مبتنی است بر یک ارزیابی که تصمیمگیرندگان از وضعیت آینده دارند. اصولا هر «تصمیمی» که درباره حال و آینده زندگیِ اقتصادیِ خود یا مجموعه تحت مدیریتِ خود میگیریم، در دل خود حاوی نگاهی است که نسبت به آینده درون ما شکل گرفته است.
اما آن روی سکه حقایقی از جنس دیگر وجود دارد: مجموعه اقتصاد یک سیستم پیچیده از انبوه فعالان، شرکت ها، بازیگران دولتی و خصوصی و … است. و حاصل برآیند برهمکنشهای کوچک و بزرگِ بسیار است که شرایط کلی اقتصاد را مشخص میکند. از طرفی، آگاهی ما ناقص است و هیچگاه نمیتوانیم بر همه عوامل و روابط بین آنها مسلط باشیم. از این رو تصویرسازی تمام عیار و روایتِ نعلبهنعل از آنچه روی میدهد، قطعا ناممکن است.
پس چگونه میتوان ضرورتِ دانستنِ آینده را با ناممکن بودن آن جمع کرد؟ و چرا افراد و بنگاههای پیشرو همواره در حال تخمین زدنِ آینده هستند؟
خطوط خطا
پاسخ پارادوکس فوق در این نکته نهفته است که بپذیریم تصویرسازی ما از آینده همواره دارای «خطا» است و -اگر چه هیچگاه نمیتوانیم آن را به صفر برسانیم- در پی آن باشیم این خطا را تا جای ممکن کاهش دهیم.
یکی از مهمترین راههای کاهش خطا، درک تفاوتی است که بین دو مفهوم پیشگویی و پیشبینی وجود دارد.
در واقع پیشگویی سخن گفتن از آینده بر مبنای گمان و تخیلات شخصی است و پیشبینی، تلاش برای ترسیم آینده بر مبنای دلایل و مدارک است. هر اندازه یک شخص یا بنگاه بتواند گرایشهای شخصی و سازمانی خود را در ترسیم آینده دخالت ندهد و راههای اثرگذاری منافع و تمایلات خود را بر استنتاجهای خود ببندد، و تنها بر پایه شواهد موجود و مدلسازیهای علمی آینده را ترسیم کند، تصویرِ آینده خطای کمتری خواهد داشت.
دو عامل مهم دیگر در کاهش خطا، محدود کردن بازه زمانیِ پیشبینی و استفاده از نظر خبرگان است.
هرچه بازه زمان پیش بینی بزرگتر باشد، با مبهم شدن دورنمای وقایع، خطای پیشبینی زیاد میشود. بنابراین همیشه پیشبینیهای کوتاهمدت و میانمدت خطای کمتری نسبت به پیشبینیهای چندین ساله و بلندمدت دارند.
نظر خبرگان به این دلیل حائز اهمیت است که آنها در مدت زمانی طولانی به سبب موقعیت حرفهای خود، تجربیات فراوانی را از تحقق یا عدم تحقق پیشبینیها اندوختهاند. در واقع، آنچه نظر یک خبره را ارزشمند میکند، نه میزانِ شفافیت و قاطعیت پیشبینیها، بلکه درک عمیقی است که در طول زمان از «خطوط و ساختارهای خطا» در او شکل گرفته و کمک میکند احتمالها و گزینههای بیشتری را در پیشبینیِ خود در نظر بگیرد.
«دورنما» نزدیک است..
امسال سومین سالی است که ما در موسسه اقتصاد ایرانیان با همکاری شرکت جهانگردی و ایرانگردی آزادی (آیتو)، همایشی را با عنوان دورنمای اقتصاد ایران، با چهارچوب و اصولی که در بالا به آنها اشاره شد، برگزار میکنیم.
این همایش پاسخی است به نیاز واقعی فعالان اقتصادی برای داشتن تصویری واضحتر از آینده. تلاش کردهایم برای ارائه سخنرانیها از نخبگانی دعوت کنیم که دارای دانش و تجربه توامان در موضوعات تخصصی خود باشند، تا نظریههای مبتنی بر مدلهای علمی و محک خورده با آزمونِ تجربه را با مخاطبان همایش، به اشتراک بگذارند.
چهارشنبه هفته جاری، محفلی از بزرگان اقتصاد در هتل پارسیان آزادی گردهم میآیند تا در همایش «دورنمای اقتصاد ایران در سال ۹۵» وضعیت بازارها را بسنجند، شرایط کلی اقتصاد ایران و جهان را ترسیم کنند، و از مسیری بگویند که تجارت و کسبوکار در سال آینده میپیماید.
فعالان اقتصادی گرامی و علاقهمندان به حضور در همایش «دورنمای اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۵» میتوانند از طریق شماره تلفن ۰۲۱۸۸۶۱۱۸۱۹ داخلی ۱۳۵ یا سایت همایش به آدرس eventiranian.ir برای رزرو اقدام فرمایند.