اخبار استان ها

از خاکریز فکه تاخط فرمان در تهران/ سردار محمدباقری؛ طراح عبور از اروند و حافظ مرزهای‌ایران

به گزارش خبرگزاری سرمایه گستران، روایت از آنجا شروع می‌شود، نه از میدان مین، نه از اروندرود که از دل یک داغ، داغی که سردار شهید محمد باقری آن را «۱۰ قدم» توصیف می‌کرد، می‌گفت: «جا ماندن از برادرم، فقط ده، پانزده قدم فاصله بود… اما همین فاصله، برای من شده سی‌وچند سال رنج، هنوز هم که هنوز است، اذیت می‌شوم، زمانی که یادم می‌آید، این فاصله برای همیشه بین ما ماند، ولی چه می‌شد کرد؟ همه چیز دست آدمیزاد نیست. همه چیز دست خداست…»

صدای او، آرام اما سنگین بود، نه از جنس گلایه که از جنس داغی فروخورده. او آن روز را این طور روایت کرده است: «نهم بهمن ۱۳۶۱. روزی که حسن، در فکه، در سنگر دیده‌بانی، کنار شهید مجید بقایی، برای عملیات والفجر مقدماتی شناسایی می‌کرد، وقتی خمپاره اصابت کرد، دویدم… حسن هنوز ذکر می‌گفت: یا صاحب‌الزمان، یا حسین. ترکش‌های زیادی خورده بود، موج انفجار رگ‌های بدنش را پاره کرده بود، او را به یگان امام رضا (ع) رساندیم. داخل آمبولانس سرم وصل کردیم، بالگرد هم آمد. سوارش کردیم، اما حسن در مسیر بیمارستان، در اندیمشک، شهید شد، رفت و به معبودش رسید.

اما محمد ماند و شاید آن ۱۰ قدم فاصله، فقط به این دلیل باقی ماند که او باید می‌ماند، می‌ماند برای روزهای آینده این ملت، می‌ماند برای روزهایی که جمهوری اسلامی نیاز به مردانی از جنس ایمان، تدبیر و خون داشت، او ماند، سی‌وچند سال ماند تا رسید به نقطه‌ای که نه فقط در سنگر جنگ، بلکه در عرصه استراتژی و فرماندهی کلان دفاعی کشور جای گرفت، مردی شد که با ذهنی روشن و دلی زخمی، دکترین دفاعی ایران را تغییر داد و سرانجام در نقطه اوج مسئولیت یعنی فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح ایران در جریان تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان به شهادت رسید.

دو بالِ متفکر؛ محمد و حسن، برادرانی که دو ستون دفاع بودند

از نخستین روزهای آغاز جنگ، از زمانی که طنین نعره خمپاره و گلوله در جبهه‌ها شنیده می‌شد، محمد باقری حضور داشت، بی‌سروصدا اما محکم، او که هم‌زمان با ناآرامی‌های کردستان در سال ۱۳۵۹ به سپاه پاسداران پیوست، راه خود را نه بر سنگرهای نمادین که در عرصه‌های پنهان و حیاتی اطلاعات و عملیات جست‌وجو کرد.

محمد از چهره‌های کلیدی در طراحی و تحلیل نبردها بود، کسی که در کنار برادرش حسن، نقشه راه دفاع ایران را در برابر ارتش بعث عراق بازتعریف کرد و بنیان‌گذار ساختاری نوین در جنگ شد، جانبازی محمد در میدان جنگ، سندی دیگر از عمق پیوندش با خون و زمین ایران بود.

مصطفی سجاد از پژوهشگران دفاع مقدس به روایت نقش کلیدی سردار محمد باقری در عملیات آزادسازی فاو می‌پردازد، او وقتی به نام رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان می‌رسد، مکث می‌کند، گویی احترام به بزرگی او را باید در جملاتی که به زبان می‌آورد، ادا کند، می‌گوید: «شهید محمد باقری از آن دست فرماندهانی بود که اگر او را فقط با عنوان برادر شهید حسن باقری بشناسیم، حق مطلب را درباره این فرمانده ادا نکرده‌ایم، او خودش یک ستون استراتژیک در دفاع مقدس بود، یک اتاق فکر زنده و یک فرماندهِ میدان‌شناس.»

سجاد برای درک بهتر نقش او از یک نقطه عطف تاریخی آغاز می‌کند: «بعد از چندین عملیات بزرگ و موفق مثل ثامن‌الائمه، طریق‌القدس، فتح‌المبین و بیت‌المقدس که خرمشهر در آن آزاد شد، ما به نقطه‌ای رسیدیم که در جبهه‌های زمینی دیگر راهی برای پیشروی نمانده بود، دشمن، خطوطش را بسته بود. دیگر نمی‌شد از همان مسیرها وارد شد، این‌جا بود که نیاز به یک فکر نو، یک جغرافیای تازه و یک جسارت نظامی بی‌نظیر داشتیم و آن نقطه، تبدیل شد به فاو، ورود به جنگ آبی–خاکی، فکر تازه، نیاز به مردان بزرگ دارد در قرارگاه مرکزی جنگ، تصمیمی جسورانه گرفته شد: عبور از رودخانه اروند و اجرای عملیات در خاک عراق، اروند اما رودخانه‌ای نبود که بتوان ساده از آن عبور کرد؛ جریان تند، مد بالا، عرض ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ متری و آب شور و کشنده. جایی که نه پل داشتیم، نه سابقه عملیات و نه اطلاعات کافی.»

این پژوهشگر دفاع مقدس ادامه می‌دهد «برای شناسایی منطقه، شهید محمد باقری انتخاب شد و این آغاز یک راه بود، راهی که با پای غواصان و دل ایمان اما با نقشه ذهن محمد باقری طی شد و منجر به آزادسازی شهر فاو عراق شد، رزمندگان ایرانی بعد از عبور از اروند و رسیدن به فاو، سایت‌های موشکی دشمن بعثی را که در شهر فاو مستقر بود، از کار انداختند و دیگر اجازه شلیک به کشتی‌های ایرانی در خلیج فارس را ندادند و راه برای صادرات نفت و واردات کالاهای اساسی به کشور باز شد.

حرکت شهید باقری موجب شد آن زمانی که ما اجازه صادرات نفت نداشتیم، صادرات نفت عراق نیز قطع شود و ما بتوانیم نفت را صادر کنیم و فرماندهی و مدیریت و تدبیر شهید محمد باقری موجب شد که ما به جزیره بوبیان که کویت به عراق به عنوان منطقه جنگی اجاره داده بود، برسیم و به کویت اخطار دهیم که یا جزیره را از عراق پس بگیرد یا ما به عنوان غنیمت جنگی آن را تصرف می‌کنیم و این مرد بزرگ با روحی بزرگ و با یک تدبیر عالی و یک نفوذ کلام ویژه موجب شد که عملیات والفجر هشت با موفقیت انجام شود.»

از خاکریز فکه تاخط فرمان در تهران/ سردار محمدباقری؛ طراح عبور از اروند و حافظ مرزهای‌ایران

میراث راهبردی شهید باقری از اروند تا ستاد کل

اگر امروز می‌توانیم در برابر تهدیدهای چندجانبه بایستیم، اگر اسرائیل در پاسخ به حملاتش مضطرب‌تر از ماست، به‌خاطر مردانی مثل شهید محمد باقری است که در سکوت، فکر کردند، طراحی کردند و کشور را آماده کردند، همان مردی که در نهم بهمن ۱۳۶۱، چند قدم عقب‌تر از برادرش ایستاده بود، همان که ماند تا مسیر را ادامه دهد، در بیست‌وسوم خرداد در جریان تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران به شهادت رسید.

او ۱۰ قدم عقب‌تر از برادر شهیدش ایستاده بود، اما با همین ۱۰ قدم تا انتهای یک راه بزرگ رفت، از فکه تا فاو از اطلاعات جنگ تا طراحی دکترین دفاعی ایران، از اروند تا ستاد کل و از خاک تا شهادت، سردار شهید محمد باقری یکی از فرماندهان بزرگ این سرزمین است که صدایش حالا در تاریخ طنین انداخته است.

گزارش از سمیه مصور

منبع خبر : ایمنا

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا