پیشخوانشهر و جامعهعناوین اخبار
دلایل اعتیاد زنان و تاثیر آن بر کانون خانواده
به گزارش سرمایه گستران و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پلیس استان اصفهان،علاوه بر علل و عواملی که به عنوان زمینه های کشش افراد به سوی مواد مخدر ذکر می شود، عوامل دیگری را برای اعتیاد زنان در خانواده می توان برشمرد. از آنجا که جنس زن از لحاظ روحی و عاطفی بسیار حساس تر از مرد است، در تقابل با مشکلات و معضلات خانوادگی از آسیب پذیری بیشتری برخوردار است. حال با توجه به این مطالب می توان بیشترین علل گرایش فردی زنان به اعتیاد را در موارد زیر خلاصه کرد.
اعتیاد همسر
شوهران معتاد یکی از مهم ترین عوامل اعتیاد زنان به حساب می آیند. بسیاری از مردان برای آنکه در موقع استعمال مواد مخدر مصاحبی داشته باشند و از سرزنش و انتقاد همسر خود بکاهند و در موقع تنگدستی و عدم تمکن مالی برای تهیه مواد مخدر از او سوء استفاده کنند، همسر خود را نیز معتاد می کنند. آنها حتی ممکن است از فرزندان خود سوء استفاده کنند و آنها را به کارهایی مثل توزیع مواد مخدر، گدایی، دستفروشی و حتی خودفروشی مجبور می سازند.
نارضایتی از زندگی زناشویی
زنانی که از زندگی زناشویی خود راضی نیستند و احساس می کنند راهی برای بازگشت ندارند، بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار می گیرند. به طور نمونه، دختری که پدرش برای رهایی از مخارج زندگی او را در سنین پایین مجبور به ازدواج با فردی می کند که از نظر سنی تفاوت زیادی با او دارد و شغل و تحصیلات مناسبی ندارد، در این صورت تنفر بیش از اندازه از شوهر، او را وادار می کند که به جای دل بستن به زندگی و انجام نقش های خویش و اظهار عشق و علاقه به شوهر، جذب گروه های منحرف و معتاد شود و به انگیزه های مختلفی از جمله تقلیل ناراحتی های روحی و روانی، رهایی از فشار زندگی و جبران نارضایتی از ارتباط جنسی با شوهر، به سوی کسب لذت های جایگزین نظیر مصرف مواد مخدر کشیده شود. همچنین زنانی که در زندگی قبلی و فعلی خود مورد بدرفتاری و خشونت همسر قرار گرفته اند، ممکن است برای غلبه بر درد، اضطراب و ترس ناشی از آن به سمت مواد مخدر رو آورند.
از هم گسیختگی خانواده
طلاق و جدایی به عنوان آسیبی اجتماعی، آثار روانی نامطلوبی بر روی زوجین و فرزندانشان می گذارد.پژوهش ها نشان می دهد که تعداد قابل توجهی از زنان بعد از طلاق نسبت به آینده ناامید بوده و احساس اضطراب، دلتنگی و اندوه می کنند. در اغلب خانواده های طلاق، فرزندان به ویژه دختران، از منزل و مدرسه فرار می کنند و ضمن جذب باندهای انحراف، به ارتکاب جرائم مختلف از جمله اعتیاد روی می آورند. طلاق و جدایی از همسر همچنین اثرات سوء و ناگواری بر زوجین، به ویژه زن بر جای می گذارد؛ به حدی که زن مطلقه برای رفع مشکلات روحی ناشی از طلاق به اعتیاد گرایش پیدا می کند
اعتیاد مادر خانواده به مواد مخدر، علاوه بر آسیب های جسمی و روانی که برای خود مادر در پی دارد، موجب تزلزل نظام خانوادگی و عدم انجام وظایف مادری و همسری از سوی او می شود. اغلب فرد معتاد بی عاطفه، خودخواه و دارای شخصیت نامتعادل و ناموزون است. این خصوصیات برای یک زن که نقش مادر در خانواده را برعهده دارد سازگار نیست.
زن معتاد به خاطر وابستگی که به مواد مخدر پیدا می کند، اولویت هایش تغییر یافته و به جای توجه به تربیت فرزندان و تحکیم نظام و چهارچوب خانواده، هر لحظه به تهیه مواد مخدر و مصرف آن می اندیشد و دیگر جایی برای تدبیر امور خانواده و سامان دهی به آن به عنوان مدیر داخلی خانه باقی نمی گذارد.
همچنین اعتیاد به مواد مخدر در زنان زمینه ارتکاب بسیاری از انحرافات را فراهم می سازد، زیرا فرد معتاد برای به دست آوردن مواد مورد نیاز حاضر است هر قیمتی را پرداخت کند. او نسبت به قوانین اجتماعی و دستورات دینی بی تفاوت است و مسلماً نمی تواند فرزندان قانونمند و با اخلاق تربیت نماید.پس به طور کلی می توان گفت: فساد مادر، تأثیر مستقیم بر فساد خانواده و تزلزل نظام این واحد اجتماعی دارد.
پیامد های خانوادگی اعتیاد زنان
به طور کلی، ابتلا به بیماری های روانی، جسمی و جنسی را می توان از پیامدهای فردی اعتیاد زنان دانست و از پیامدهای خانوادگی این ابتلا نیز می توان به موارد زیر اشاره کرد:
طرد خانواده
زنان معتاد علاوه بر از دست دادن اعتبار و منزلت اجتماعی خود، از لحاظ عرف جامعه مورد قبول نیستند و طرد می شوند. این طرد همچنین از سوی خانواده فرد معتاد نیز صورت می گیرد. به جهت آنکه اعتیاد زنان اغلب نشانه ی فروغلطیدن آنان در انواع رفتارهای ضد اخلاقی است، روابط عاطفی و انواع حمایت های خانوادگی آنان قطع می شود و این مسئله آغاز مشکلات جدیدتر و خطرناک تری است.
عدم ایفای نقش مادری
تردیدی نیست که اعتیاد مادر موجب عدم انجام وظایف مادری می شود. فرزندان یک مادر معتاد از ابراز احساسات و عواطف مادری محروم بوده و مسلماً به فکر رفع نیازهای عاطفی و روانی خود در بیرون خانواده می شوند. همچنین به جهت ارتباط مستمر مادر با فرزندان، میزان اثرگذاری او بر افکار، اخلاق و رفتار فرزندان بیش از پدر است. بنابراین تأثیرات منفی اعتیاد مادر بر فرزندان مضاعف است.
فروپاشی خانواده
احساس مسئولیت زن معتاد نسبت به اعضای خانواده خود بسیار پایین است. ارتباط عاطفی او با اعضای خانواده بسیار سطحی و زودگذر است و در آلام آنها همدردی نمی کند. همیشه نیازهای خود را بر خواست دیگران مقدم می کند و وظایف و نقش خود را در خانواده انجام نمی دهد. چنین رویه ای در نهایت منجر به درخواست طلاق از سوی مرد می شود. تحقیقات نشان می دهد: تأثیر اعتیاد مادر در فروپاشی خانواده و قربانی شدن کودکان به مراتب از اعتیاد پدر بیشتر است، زیرا با اعتیاد مادر، به عنوان رکن اصلی خانواده، نظم و انضباط خانواده برهم می خورد.
ایجاد نسل معتاد
از جمله امیال و آرزوهای هر خانواده، داشتن فرزند سالم و تندرست است. از این رو، والدین تمام توان خود را برای دسترسی به این مطلوب به کار می گیرند. اما مادر معتاد در دوران بارداری، فرزندش را معتاد می کند. یافته های تحقیقاتی حاکی از آن است که به احتمال زیاد، نوزادان زنان معتاد از نظر فیزیکی غیرعادی بوده و دچار محرومیت می شوند.
عدم نظارت صحیح بر رفتار فرزندان
یکی از آثار مخرب اعتیاد از میان رفتن نظم، انضباط و کنترل رفتار اعضای خانواده است. والدین معتاد به جای اینکه افکار، اخلاق و رفتار فرزندان را کنترل کنند، اعمال و روابط آنها توسط سایر اعضای خانواده کنترل و حتی از سوی فرزندان شماتت می شوند. در این شرایط، فرزندان از آزادی بیشتری برخوردار بوده و در مقابل رفتارهای مختلف خود پاسخگو نیستند. فرزندان این خانواده ها زمینه انحرافات بیشتری را دارند، اغلب بدون اطلاع و رضایت والدین به هر شهری که بخواهند مسافرت می کنند، هر گروهی را برای دوستی برمی گزینند و از هر راهی که بخواهند درآمد کسب کرده و هر طور که بخواهند خرج می کنند. بررسی ها نشان داده است: فرزندان این قبیل خانواده ها اغلب ترک تحصیل کرده یا دچار افت تحصیلی می شوند.
ارائه الگوی نامناسب رفتاری
در خانواده هایی که مادر معتاد است، هنجارهای موجود در جامعه پرورش نمی یابند، زیرا فرزندان الگوی مناسب رفتاری ندارند. در چنین خانواده هایی احترام متقابل بین افراد، جای خود را به نزاع و درگیری می دهد. بنابراین فرزندان حاضر به پذیرش سخنان و نصایح مادر نیستند و رفتارهای خود را بر اساس خواسته خود تنظیم می کنند. روابط عاطفی و روانی مادر با فرزندان به دلیل اعتیاد آسیب می بیند و مصرف مواد مخدر برای وی اولویت می یابد، همین امر فرزندان را نیز به سوی اعتیاد، بزهکاری و رفتار ضد اجتماعی می کشاند.
کاهش روابط فامیلی
اعتیاد والدین، به خصوص مادر خانواده، علاوه بر اینکه بر روابط داخلی خانواده اثر می گذارد، موجب ایجاد تفاوت در برخوردها و روابط فامیلی می شود. بی شک بستگان و آشنایان رفت و آمد با این خانواده را موجب سرافکندگی خویش می دانند و حتی ارتباط با آنها را برای سلامت خانواده خود مضر می انگارند. بنابراین شکی نیست که کاهش ارتباط وابستگان و فامیل و عدم حمایت های آنان می تواند از لحاظ روحی و اجتماعی آسیب های جدی بر پیکره خانواده وارد کند.
نتیجه گیری
عوامل متعدد در بروز اعتیاد به خصوص در میان جوانان مؤثر هستند. در واقع، نمی توان تنها به یک عامل در مورد ابتلا به اعتیاد یک فرد اشاره کرد، بلکه مجموعه ای از عوامل فردی، اجتماعی، خانوادگی و … دست به دست هم می دهند تا زمینه های گرایش افراد به سمت مواد مخدر فراهم آید. اما در میان تمام این علل و عوامل، نقش خانواده و تأثیر آسیب های خانوادگی در گرایش اعضایش به سمت اعتیاد پررنگ تر و قابل توجه تر است، زیرا خانواده اولین نهاد اجتماعی است که فرد در آن رشد می کند و شخصیت پیدا می کند.
باید اذعان کرد تأمین سلامت روانی خانواده ها از طریق بالا بردن سطح سواد و آگاهی ایشان که می تواند به وسیله ی رسانه های گروهی همچون رادیو و تلویزیون صورت پذیرد- نیز زیربنایی برای پیشگیری از اعتیاد در میان اعضای خانواده است.
منابع :
۲-بشارت، محمدعلی، آسیب شناسی خانوادگی اعتیاد، تازه های روان درمانی، سال دوازدهم، شماره ۴۳ و ۴۴، بهار و تابستان ۱۳۸۶٫
۱-قاسمی روشن، ابراهیم، از اعتیاد زنان تا نابسامانی خانواده، کتاب زنان، شماره ۲۲، ۱۳۸۲٫
-
چترایی، منیره، خانواده و اعتیاد، ماهنامه پرواز پیشگامان رهایی، شماره ۷، دی ۱۳۸۷٫
-
قلی زاده، آذر، بررسی ویژگی های روانی و اجتماعی همسران افراد معتاد و شیوه های مقابله آنها با اعتیاد همسران شان، مجله تحقیقات علوم رفتاری، شماره ۲، پاییز و زمستان ۱۳۸۲٫