روایت زندگی قهرمانی که هرگز تسلیم نشد/ «زهرا آقایی سامانی» روی مدار اراده
به گزارش خبرگزاری سرمایه گستران از چهارمحالوبختیاری، در جهانِی که برخی، محدودیت را دیوار میپندارند، برخی دیگر نیز دریافتهاند که دیوارها نیز میتوانند پلههایی به سوی رهایی باشند. این ماجرا، داستان زنی است که با هر نفس، فریادِ حقیقی توانیابی را بر زبان میآورد، زنی که وزنههای سنگین را نه تنها با نیروی بازوان که با ارادهای آهنین به آسمان میکشد.
روایت زندگی زهرا آقایی سامانی، یک بانوی توانیاب با ارادهای فولادین و دلخوشی بیپایان از موفقیتهایی که به دست آورده، داستانی است که هر کسی را به وجد میآورد، او در مسیری پر از چالش و سختیهای بیپایان قدم گذاشت تا ثابت کند که هیچچیز نمیتواند مانع از پیشرفت و رسیدن به قلههای موفقیت شود.
زهرا، بانوی پرتوان قصه ما، تنها یک ورزشکار حرفهای در رشته پاراوزنهبرداری نیست، او نماد ایستادگی و امید است، الگویی برای تمام کسانی که در برابر دشواریهای زندگی، ایستادگی را انتخاب میکنند.
وقتی قهرمانی، تنها یک مدال یا جایگاه نیست
او از سال ۹۸ وارد دنیای پاراوزنهبرداری شد، همان سالی که این ورزش بهطور رسمی آغاز به کار کرد، با قلبی سرشار از امید و اشتیاق، قدم در میدانی گذاشت که هر لحظهاش فرصتی برای اثبات توانایی بود، روز مسابقه برایش تنها یک رویداد ورزشی نبود؛ لحظهای بود برای فریاد زدن این حقیقت که هیچ محدودیتی نمیتواند مانع رشد و پیشرفتش شود.
برای زهرا، قهرمانی تنها یک مدال یا جایگاه نیست، او این عنوان را نمادی از تمام زنانی میداند که با وجود چالشها، موانع و نگاههای محدودکننده، همچنان میجنگند و میدرخشند، هر بار که به مسیرش نگاه میکند، قدرت درونیاش را به یاد میآورد؛ قدرتی که از دل سختیها سر برآورده و با تلاش و پشتکار، به قلههایی تازه رسیده است.
مسیر وزنهبرداری برایش تنها یک انتخاب ورزشی نبود، بلکه سفری عمیق و انسانی بود، سفری که به او یاد داد باید به خودش ایمان داشته باشد، حتی اگر دیگران محدودیتهایی را برایش تعریف کرده باشند، هر وزنهای که برمیدارد، نهتنها عضلاتش را میسازد، بلکه نمادیست از روح نیرومندی که در وجودش خانه کرده است.
او با صدایی محکم و پرصلابت میگوید: «من یک بانوی توانیاب هستم و هیچچیز نمیتواند مانع من شود. این فقط آغاز راه است…» اما این مسیر، آسان نبوده است، زندگی یک ورزشکار حرفهای توانیاب پر است از چالشهای بزرگ و کوچک. از هزینههای بالای مکملهای ورزشی گرفته تا سختیهای رفتوآمد و اردوهای تمرینی طولانی، هر روز با نوعی فشار همراه بوده است.
زهرا صادقانه میگوید که گاهی این فشار مالی بر دوشش سنگینی میکند. با وجود تمام این سختیها، تا امروز از اداره کل ورزش و جوانان حمایتی دریافت نکرده. اما در این میان، هیئت معلولان و جانبازان استان با مدیریتی دلسوزانه، همواره در کنار ورزشکاران ایستاده و پشتیبان آنها بوده است.
نوری در دل تاریکیها
با تمام این فراز و نشیبها، دستاورد بزرگ زهرا، مدال برنز بازیهای پاراآسیایی هانگژو چین بود، لحظهای که اوج تلاش و ارادهاش به ثمر نشست. اما این مدال، تنها برای او نبود؛ برای تمام زنانی بود که در میدان سخت زندگی میجنگند و برای نخستینبار در این رقابتها حضور یافتند و درخشیدند.
او با افتخار میگوید: «این مدال بخشی از هویت من است، یادآوری آن است که میتوانیم رویاهایمان را واقعی کنیم».
در پس این موفقیتها، خانوادهای مهربان و حامی ایستادهاند. مادری که زندگیاش را وقف دخترش کرده، و پدری که با فداکاریهای بیپایانش، به او آموخته هیچ چیز غیرممکن نیست. این خانواده، پشت و پناه همیشگی زهرا بودهاند و در سایه این عشق و اتحاد، او آموخته است که در سختیها ایستادگی کند و به دیگران نیز امید ببخشد.
زهرا همیشه بر این باور بوده که هر انسان باید ردی از خود در این دنیا باقی بگذارد، ردپایی از امید، تلاش و افتخار.
هدف بزرگ او، کسب مدال طلای پارالمپیک است. او میخواهد با دستیابی به این هدف، پاسخی باشد به تمام سالهایی که مادرش با تمام وجود، پشتیبانش بوده، این تنها آغاز راه است. راهی که با قدرت، امید و عشق ادامه دارد…
به گزارش سرمایه گستران، زهرا آقایی سامانی با ارادهای آهنین و عزم راسخ، دیوارهای محدودیت را به پلهایی برای پیشرفت تبدیل کرده است، او با هر قدمی که برمیدارد، نشان میدهد که هیچ چیزی نمیتواند مانع از تحقق رویاها شود و هر چالش، فرصتی برای رشد و شکوفایی است.
زندگی زهرا، داستانی از امید و تلاش است، او با حمایت خانوادهاش، به ما یادآوری میکند که عشق و همبستگی میتواند ما را در برابر سختیها قویتر کند.
او نه تنها برای خود، بلکه برای تمامی کسانی که در جستجوی الهام هستند، چراغی روشن کرده است، این سفر هنوز ادامه دارد. این بانو با هدف کسب مدال طلا در پارالمپیک، نشان میدهد که آرزوها هیچگاه دور از دسترس نیستند.
منبع خبر : ایمنا