شهر و جامعهعناوین اخبار
زوج ها حواستان باشد / نقش شبکههای اجتماعی در افزایش اختلافات خانوادگی
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گستران ،سرهنگ “جهانگیر کریمی” معاون اجتماعی اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان در حاشیه نشست علمی تخصصی بررسی راهکارهای کاهش خشونتهای منجر به حادثه در خانوادههای استان اصفهان که در دانشگاه آزاد اسلامی این استان برگزار شد گفت : بدیهی است که این چالش عظیم برای کارکرد درست و اصولی خانواده مختص ما ایرانیها نمیباشد و در سایر کشورهای جهان نیز جامعهشناسان و کارشناسان علوم اجتماعی و روانشناسی زیادی نگران آینده اصلیترین رکن جامعه یعنی خانواده میباشند.
این مقام انتظامی با اشاره به فرایند جامعهپذیری انسان در خانواده ادامه داد: هر فرد با آموختن مجموعهای از بایدها و نبایدها در خانواده، بالاخره نقشهایی را در روابط اش با دیگران یاد میگیرد، اما این سیستم نیز مانند هر سیستم دیگری دستخوش حوادث تلخی میشود و همیشه در امان و به دور از تهدید نیست.
وی افزود: همانطور که مستحضرید پایههای استان اصفهان، ریشه در ارزشها و نظام عقیدتی و فرهنگی دارد، بنابراین برای تضعیف این ریشهها، کافی است تا فرهنگ استان تضعیف گردد.
کریمی اذعان داشت: با این کار افراد جامعه از خود بیگانه شده و برخلاف آنچه که تمدن و حقیقت فرهنگی آنها را تشکیل میدهد رفتار میکنند، امروزه شیوههای ضربه زدن به فرهنگ و هویت ملی تغییر یافته و دشمنان سعی میکنند از طریق جنگ نرم به فروپاشی بنیان خانواده و آراء و عقاید جوانان که آیندهسازان هستند نایل آیند، شبکههای اجتماعی و ماهوارهای فعال با حضور در خانه و خانوادهی شهروندان این استان به خصوصیترین حوزههای زندگی آنان دسترسی پیدا کرده و با نمایش مناسبات و روابط ناسازگار با زندگی ایرانی الگوهای مختلف زندگی خانوادگی را معرفی میکنند، این در حالی است که محتویات چنین روابط و ارتباطاتی که در شبکههای اجتماعی بنا شده است با عناصر دینی و آیین اسلامی فاصله دارد.
سرهنگ کریمی افزود: به طور کلی آثار شبکههای اجتماعی و ماهوارهای را بر خانوادههای استان به این قرار دسته بندی کردم که این شبکهها در پنج حوزهی تغییر ضدارزشها به ارزشها، الگودهی به خانوادهها، اثرگذاری بر ارتباط عاطفی زوجین، آسیبهای این شبکهها بر خانواده و تلاش برای سست کردن بنیان خانواده اقدام کرده اند .
این مقام انتظامی در ادامه برای هر کدام توضیحی مختصر داد که عبارتند از:
-
تغییر ضدارزشها به ارزشها یعنی شبکهها قادرند احساس شخص از واقعیت را تغییر بدهند و با تاثیرگذاری بر روی افکار و روان مخاطبان خود، به راحتی نوع دیدگاه و سلایق مردم را متحول سازند، این واقعیت را نباید نادیده گرفت که ارزشهای غیر اخلاقی براحتی از طریق همین شبکهها در قالب قواعد و هنجارها و نمادها قابل پیاده شدن در محیط گرم خانواده است این شبکهها با توجه به توانمندیهایی که دارند، یکی از عوامل بسیار مهم دگرگونی ارزشها و باورها میباشند، چه اینکه قادرند با برنامهریزیهای دقیق و کنترل شده، اندیشههای شهروندان را شکل و رفتار آنان را بصورت دلخواه سمت و سو دهند این شبکهها در قالبهای مختلف ارزشهای متفاوتی چون فرهنگ برهنگی، مصرفگرایی، تجملپرستی، ترویج بیاخلاقی و … را به نمایش گذاشته و رفته رفته فرهنگ وقار و پوشیدگی به فراموشی سپرده شده، رقابت برای عرضه هرچه بیشتر جذابیتهای جنسی، به فرهنگ غالب تبدیل میگردد.
قدرت تاثیرگذاری شبکهها محدود به تغییر ارزشها تنها در حوزه تضعیف ارزشها و ارزشهای جایگزین در رفتار بینندگان نمیباشد، بلکه این رسانهها قادرند در حوزههای مربوط به حریم خصوصی افراد نیز به طور خاص، تغییراتی ایجاد کنند، شبکهها، هویت تازهای به مشاهده گران خود میبخشند و آنها را وامیدارند تا ارزشهای غلط و فاسد را جایگزین ارزشهای اخلاقی دانسته و سعی در حفظ و ثبات آنها برآیند، چرا که زبان تصویر، قدرت فوقالعادهای در جهت تحکیم با تضعیف ارزشها دارد، از این رو برنامه فعالیت این شبکهها چه اجتماعی و چه ماهوارهای در کشورهای سازنده، شاید مناسب حال مردم آن جامعه و در جهت سیاستهای حاکم بر آنان باشد، ولی در جامعهای که آن روابط، ارزشها و هنجارها به گونهای دیگر است، نتیجهی عکس داده و هنجارهای جامعه اسلامی را مورد حمله قرار میدهد و خانواده را دچار تغییر میکند که اگر به درستی مدیریت نشود، خانوادهها دچار تزلزل خواهند شد.
-
نکته بعدی الگودهی این شبکهها به خانوادهها است که با توجه به تاثیر برنامههایی که ذکر کردم بر افکار عمومی و عملکرد مخاطبان استانی به ویژه از نظر تربیتی و جامعه پذیری امر روشنی است. این شبکهها به ویژه کانالهای ماهوارهای موجب می شوند زنان و دختران جوان، با دیدن فیلمها، تیزرها و سریالها، مطابق حس همزادپنداری، به تقلید از نوع پوشش و آرایش هنرپیشگان برآمده، سعی در هرچه شبیه تر کردن خودشان با آنها کنند.
آن چیزی که امروزه در خیابانهای شهر با آن روبرو هستیم، به واسطه معرفی همین الگوهای ذهنی و عملی رفتار، در گذر از برنامههای مختلف، معرفی شخصیتها و سمبلهای مطرح شده، شخصیتهای سریالها، فیلمها و …. پس از مدتی تعدادی از این الگوها را در شهروندان خود درونی شده میبینیم.
-
این شبکهها برای اثرگذاری بر ارتباط عاطفی زوجین نیاز به گسترش و استفاده ی افراطی شهروندان دارند تا با کارکرد متنوع خود و دگرگونسازیهای پیوسته، رفته رفته آسیب پذیر شده و استحکام خانواده را به مخاطره اندازند.
در این صورت خانواده قویترین عامل دوام و رشد خود را که عاطفه و صمیمیت میان اعضاست، به دست فراموشی میسپارد، شبکههای اجتماعی و تماشای برنامههای ماهوارهای به تدریج جای ارتباط بین فردی از نوع چهره به چهره را گرفته و میتوانند فضای انفرادی را به جای فضای جمعی و اجتماعی خانواده حاکم کنند، به گونهای که در ابتدا به افزایش فردگرایی و کاهش جمعگرایی منجر شده و با رخنه در محیط گرم خانواده ترویج مفاسد دینی، عفاف زدایی و ایجاد حس رقابت زن و شوهر نسبت به یکدیگر، عامل مهمی در آسیب رساندن به انسجام خانواده میشوند.
-
یکی از عمده آسیبهای این برنامهها ترویج احساس آزادی مطلق و یا همان لیبرالیسم جنسی است که این برنامهها سطح تعمیم پذیری مسائل خصوصی را افزایش داده و باعث تنوعطلبی میگردد، این مساله زوجین را دچار مشکل کرده و باعث میشود که زوجین تنها به تلذذ جنسی توجه داشته و در این راه تمامی انرژی معنوی و مادی خود را از دست دهند، نتیجهی طبیعی و فاجعهآمیز آن در مورد عمومی شدن مسائل خصوصی و پرده دری و نابودی بنیانهای اخلاقی و حریمشکنی و گسیختگی بنیان خانواده میگردد.
-
از دیگر تبعات حضور بدون کنترل و حتی با کنترل شبکههای اجتماعی و ماهوارهای بر خانواده سست نمودن بنیان آن است، ورود این شبکهها به خانه را میتوان به منزله ورود یک فرد نامحرم و لاابالی دانست که دوست ناباب برای فرزندان است، درصدد اختلاف افکنی بین زن و شوهرهاست، به ناموس افراد چشم طمع دارد، دین افراد را میگیرد، مرزها و حریمهای خانواده را میشکند، به آسانی حقیقتهای سیاسی و اجتماعی را وارونه جلوه میدهد، دزد وقت افراد است و اگر بتواند حتماً سرک هم به کیف پول افراد خواهد زد.