سفر به سرسبزترین ییلاقات شمال ایران
عطر نانهای محلی، آوای چلچلهها، شکوفههای بهاری، خروش آبشارها و چشمهسارها، همراه با جنگلهای تو در تو و ارتفاعات پرگل و گیاه، همه و همه دست به دست هم دادهاند تا ییلاقات مازندران هر کدام به یک بهشت کوچک برای بومگردی تبدیل شود. مازندران بیش از ۳ هزار روستای ییلاقی و جلگهای دارد که یکی از یکی زیباتر و جذابتر است.
سفر به مازندران در فصل بیداری طبیعت، بسیاردیدنی و غیر قابل وصف است. در هوای مطبوع بهار مازندران، پیادهروی در نمنم باران و در بستری از شکوفهها و گلهای رنگارنگ و اتراق در زیر سقفهای شیروانی، تجربهای زیبا و جذاب است. بهار که از راه میآید، فصل سفر به مناطق ییلاقی هم از راه میرسد و اکنون که نخستین فصل سال کمکم به نیمه نزدیک میشود، باید عزم سفر کرد تا فرصت دیدار از زیباییهای ییلاقات مازندران در فصل بهار، از دست نرود.
روستاهای ییلاقی مازندران، علاوه بر سرسبزی، با داشتن چشم اندازهای بدیع یخچالها، چمنزارها و جنگلهای مرتفع جلگهای، مجموعهای بسیار زیبا از صدها بهشت کوچک و دیدنی است. برای دسترسی به این ییلاقات، هرچند جاده فیروزکوه کمی طولانیتر است، اما به مراتب مسیر امنتری نسبت به جاده هراز است.
حال اگر از جاده فیروزکوه به سمت ساری میروید، یک توقف کوتاه در منطقه «گدوم» و خوردن آش دوغهای معروفش را فراموش نکنید. به «ورسک» هم که رسیدید، حتماً دیداری از پل شگفتانگیز ورسک داشته باشید. این پل با ارتفاع ۱۱۰ متر از کف زمین، حدود ۷۰ سال پیش با ابتداییترین وسایل ساخته شده و یکی از شاهکارهای مهندسی پلهای ایران است. در ادامه این مسیر، به پل سفید خواهید رسید که اگر وقت کافی داشته باشید، از کنار پمپ بنزین این شهرو از طریق یک جاده فرعی، سری هم به روستای «سنگده» بزنید و زیباترین جنگل راش ایران را ببینید. میتوانید برای صرف ناهار، در همین جنگل و در منطقهای به نام «تلارسربندی» که چشمه آبی و سرپناهی دارد، چادر بزنید. مازندران نسبت به گیلان از امکانات اقامتی بیشتر و بهتری برخوردار است. از ساری به سمت فرح آباد که بروید، ویلاها و مجتمعهای اقامتی و پذیرایی زیادی میبینید. معروفترین و خوشمزهترین غذاهای محلی را هم میتوانید نه تنها در ساری، که در بسیاری از مناطق مازندران نوش جان کنید.
ییلاق گردی در پیچ و خم البرز
حدود ۳۵ سال پیش، جادهای بر محور دره «بلده» ساخته شد که از میانه البرز مرکزی و شهرهای کوچک و روستاهای بکرش عبور میکرد. این جاده کوهستانی و پرپیچ و خم، هم رفت و آمد را برای ساکنان این مناطق راحتتر کرد و هم راهی تازه پیش پای طبیعتگردان گشود که تا پیش از آن، گشت و گذار در آنجا فقط با پای پیاده امکانپذیر بود.
این جاده تقریباً ۱۲۰ کیلومتری، بعد از «دوآب» در جاده هراز شروع میشود و تا «سیاهبیشه» در جاده چالوس ادامه پیدا میکند. در جاده هراز حدود ۴۸ کیلومتر مانده به آمل، پل «دوآب» را خواهید دید. بعد از دیدن تابلوی «هردورود»، به سمت چپ بپیچید، جادهای که تقریباً در مسیر دره بلده ساخته شده است؛ جادهای پرپیچ و خم و زیبا با روستاهای دیدنی و طبیعت تماشایی.
دیدار از روستای «یوش» احتمالاً مهمترین بخش گشت و گذار شما در این جاده است؛ هم یک تجربه برای طبیعت گردی و هم تفرجی در تاریخ شعر نو. «نیما یوشیج» شاعر نوپرداز و طبیعت گرای ایران، زاده یوش بود. غیر از «خانه موزه نیما» که خانه پدری نیما بوده، آب و هوای ییلاقی، باغهای گردو، فندق، گیلاس و زردآلو و دشتهای سبز، از جاذبههای دیدنی این روستاست.
یوش را رشته کوه البرز دربرگرفته است، به گونهای که از هر طرف نگاه کنید، آن را محصور در کوهستان خواهید دید. در جنوب روستا، رودخانه معروف یوش به نام «اوز رود» جاری است که یکی از شاخههای بزرگ رودخانه هراز است و بافت یوش در راستای آن، شکل گرفته است.
فیلبند؛تصویری از بهشت مازندران
اگر در این روزهای جان بخش بهار، خود را به روستای زیبای فیلبند برسانید، ابرها را زیر پای خود خواهید یافت؛ با تصویری اغواگرانه از طبیعت افسونگر مازندران که از تماشای آن، حیرت خواهید کرد.
از پایتخت تا این روستا، ۱۸۶کیلومتر راه در پیش خواهید داشت که حدود سه ساعت و نیم، به طول میانجامد. برای این منظور، از شمال شرق تهران وارد جاده هراز شوید. بعد از رودهن و آبعلی و گزنک، رود هراز را در کنار جاده خواهید دید. تقریبا ۵۰کیلومتر بعد از گزنک و ۲۵کیلومتر مانده به آمل، یک خروجی در سمت راست جاده خواهید دید که به سنگچال میرسد. پس از آنکه وارد این فرعی آسفالته شدید، در همان ابتدای راه از روی پل رودخانه هراز خواهید گذشت. مسیر مستقیم را ادامه دهید تا بعد از حدود ۱۸کیلومتر به روستای سنگچال برسید. از سنگچال به بعد، جاده کاملا سربالایی میشود و پیچ و قوسهای بیشتری هم خواهد داشت. حدود ۸ کیلومتر بعد از سنگچال، آخرین روستا یعنی فیلبند، انتظار شما را میکشد.
فرصت سفر به این روستای زیبا را در فصل بهار از دست ندهیدکه برای فیلبندنشینان فصل عجیبی است، چراکه ممکن است در یک روز بهاری، همه پدیدههای جوی از قبیل ابر و مه و باران و برف و تگرگ و رگبار و ناگهان رنگین کمان و هوای صاف و آفتابی را تجربه کنید که این خود، بر جذابیت این گشت و گذار خواهد افزود. بگذارید از مهم ترین جاذبه این روستا نیز بگوییم که خیلیها فقط برای تماشای آن، راهی فیلبند میشوند؛ وقتی جادهای را که انتهایش به فیلبند میرسد، بالا میروید، از میان ابرها خواهید گذشت!
آرامش در ۴۰ کیلومتری چالوس
«دلیر» را باید دوست داشت، چون به معنای واقعی، زیبا و آرامشبخش است؛ طبیعت کم نظیری دارد با مردمانی ساده و بیآلایش که بیگانگی در کلبههای کوچکشان گم میشود و نگاه گرمشان سرشار از محبت است.
بلندترین کوه های البرز، سرزمین اهالی دلیر است، روستایی که در آن میپنداری همسایه ابرها شدهای! شبها دست که دراز میکنی، میتوانی ستارهها را بچینی و ستاره اقبال خود را هر جایی که دلت میخواهد قرار دهی! شبهای دلیر چنان جادویی است که احساس میکنی افسون شدهای!
در پیچ و خم جاده چالوس، هنگامی که سیاه بیشه و هریجان را پشت سر میگذاری، به سه راهی «دزدبند» میرسی و این همان نقطهای است که باید به مقصد بروی. از اینجا به بعد، از طریق جادهای پیچ در پیچ و عبور از درهای بسیار عمیق و زیبا که رودخانه چالوس رود از کنار آن میگذرد، به روستای دلیر میرسیم؛ روستایی در ۴۰ کیلومتری چالوس با مراتع سبز، وسیع و پر برکت، نشسته بر دامنه قله بلند بالا و سرکشیده زرینه کوه.
«جواهر ده» و قصه جواهرات آن
برای شاعر شدن راه دوری نباید رفت! تنها باید ٢٧ کیلومتر از رامسر برانی در پیچ و خم کوهستانی به ارتفاع ٢٠٠٠ متر از دامنههای البرز؛ حالا اگر سرت را از پنجره ماشین بیرون کنی، هوای تازه را میبلعی و تصویر اساطیری جنگلهای انبوه «سخت سر» را شکار میکنی؛ دیگر قول میدهیم، هم عاشق شدهاید، هم شاعر!
جادهای را میپیمایی که انتهای آن را مه فرا گرفته است و شاید پشت این مه، قلعه افسانهای زیبایی باشد که در پیچ جاده به انتظار مهمان نشسته است! به جواهر ده میرسیم؛ نگین فیروزهای کوههای البرز، اما روستای خاموشی که تنها ۶ ماه از سال از خواب برمیخیزد، اما چرا «جواهرده» لقب گرفته است؟ بعضیها میگویند اولین حاکم اینجا زنی بود به این نام که بعدها نامش را بر این دهکده زیبا به یادگار گذاشت، ولی قصهای دیگر میگوید اینجا «جورده» بوده که بعدها «جواهر ده» نامیده شده است. «جورده» یعنی ده بالا، ولی قصهای دیگر میگوید از بس در خاکهای اینجا گنج و جواهر از میراث باستانی مان پیدا شد که نام آن را «جواهر ده» گذاشتند. البته این قصه بیراه نیست. اینجا پیشینهای بسیار کهن دارد و از زیر خاکهای آن تا به امروز، گنجها و آثار باستانی زیادی به دست آمده که تقریباً تمام آنها چپاول شده است.
جواهرده، یکی از ییلاقات بسیار زیبا و دیدنی رامسر است که نیمی از سال پوشیده از برف و در بهار و تابستان، از هوای بسیار مطبوع برخوردار است. این منطقه رؤیایی، شاهکار طبیعت و نگین فیروزه فام کوههای البرز به شمار میرود که از سه جهت در محاصره کوه قرار دارد.
مسیر دسترسی به ییلاق سنتی جواهرده، از منتهیالیه مسیر غربی رامسر به طرف گیلان منشعب شده است و با عبور از میان کوههای مشجر و در امتداد رودخانه خروشان صفارود ادامه مییابد و با شیب تند و افزایش ارتفاع در طول مسیر، به مقصد میرسد.
«گرسماسر»؛ باشکوهترین ییلاق جنگلی
دشتهای بسیار زیبا، کوههای بسیار بلند و چشمهسارهای بسیار خنک، این ییلاق را از ییلاقات دیگر متمایز میکند؛ از ارتفاعات «گرسماسر»، میتوان تمام مناطق رامسر و تنکابن را به راحتی به تماشا نشست.
از دیگر جلوههای طبیعی روستای گرسماسر، میتوان به چشمههای آب معدنی امیرخانی، راد کنار، رستمسر، پولاد، چهار پیچ و گرسماسر و نیز به تفرجگاه زیبای لپاسر اشاره کرد. قلعه تاریخی گرسماسر با قدمتی بیش از ده قرن، در مجاورت این روستای باصفا قرار دارد که حاکی از قدمت تاریخی این منطقه است.
ملودی زیبای طبیعت در ییلاق «لپاسر»
آب فراوان و خاک حاصلخیز، این دشت را بی اندازه زیبا و دلفریب کرده است. از هر سو، سرسبزی و شکوفه های گل و گیاه است که میبینی؛ آبهای روان آنقدر زیاد است که در تابستان، همه جا آب و گِل میشود و پا در گِل میماند! بیجهت نیست آن را لپاسر گفتهاند، که بیگمان پاهای بسیاری را «لپ» کرده و در کام کشیده است! «لپاسر» به مکانی و سرایی میگویند که باتلاقهای آن، پاها را به کام میکشد و لپ لپ میخورد!
برای رفتن به این ییلاق بکر و استثنایی، از رامسر باید ۳۷ کیلومتر دور شوید و در مسیر «جواهرده»، به ارتفاعات «لپاسر» برسید. این منطقه که در ارتفاع بیش از ۲۵۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد، دارای دشت بسیار بزرگی به وسعت چندین هکتار است. این دشت وسیع که در بهار و تابستان هر سال، پذیرای گردشگران بیشماری است، دهها خانه سنگی بسیار زیبا دارد که برای شبمانی و استراحت، در اختیار مسافران قرار میگیرد. برای سفر به این ییلاق زیبا، حتماً چادر مسافرتی، لباس گرم و مواد غذایی به همراه داشته باشید.
در لپاسر، علاوه بر زه آبها که از ذوب برفابها پدید میآیند، دو چشمه بسیار بزرگ و پر آب هم روان است که به باور مردم محلی، برای هضم غذا و درمان ناراحتیهای دستگاه گوارش، بسیار مفیدند. نکته جالب این است که در اطراف «لپاسر»، ۷ ییلاق به اسامی جنت رودبار، اکراسر، چاک، چرته، نمکدره، ایزکی و جیررود قرار دارد که حتی با یک شب اتراق در یکی از این ییلاقات، بیش از یک هفته باید وقت صرف کنید.
بِرِنت؛ دیار سبزِ چشمههای کهن
بعد از عبور از شهر خوش آب و هوای فیروزکوه، راه سواد کوه را در پیش میگیریم. حدود ۵ کیلومتری سوادکوه، در قسمت راست جاده، تابلوی کوچکی نصب شده است که با یک علامت فلش، شما را به دهکده «بِرِنِت» فرا میخواند.
ابتدا باید جادهای باریک، اما خوش منظره را در پیش بگیریم که در حاشیه رودخانه با درختان برافراشته، ما را به دوراهی این روستا میرساند؛ یک ییلاق رؤیایی که در بالای ابرها و ارتفاعات سوادکوه رخ نشان میدهد. از اینجا به بعد، راه کمی دشوار میشود؛ خاکی و پر پیچ و خم و اندکی صعبالعبور، اما با چشماندازی بسیار زیبا و خیرهکننده. این جاده خاکی با ۸ کیلومتر مسافت، مثل یک مار خوش خط و خال، از کنار رودخانهای پر خروش، ما را به بالاترین نقطه کوه میرساند. فکر ماهیگیری در این رودخانه و نوشیدن از آب خنک چشمهای که بر فراز کوه قرار دارد، همان ابتدا همه را وسوسه میکند
دهکده «برنت» روستایی است در دهستان «خانقاه پی» از توابع سوادکوه با تمدنی طولانی که در جنوبیترین نقطه شهرستان سوادکوه قرار دارد. شرق روستای «برنت» به جنگلها و مراتع و سمت غرب به جاده خطیر کوه و رودخانه«اسبه او» وصل است.
وجود بقایای بناهای تاریخی «کوشک اردشیر بابکان» و حمام و عمارت «علی محمد خان»، نشانههایی از سابقه طولانی حیات بشری در این منطقه است. آسیابهای آبی، کوههای سر به فلک کشیده، جنگلهای انبوه، یخچالهای طبیعی، چندین چشمه آب معدنی و رودخانه زیبای «دلاور رود» که از سرشاخههای رودخانه «تلار» است، ویژگی منحصر به فرد این روستا است .
اتراق در زیباترین ارتفاعات مازیچال
اگر از جادهای که از کلاردشت به سمت مازیچال میرود، مسیرتان را انتخاب کنید، باید حدود یک ساعت پیادهروی کنید تا به زیباترین ارتفاعات مازندران برسید.مسیر دسترسی به مازیچال، گرچه سخت و ناهموار است، اما توصیه میکنیم سختی راه را تحمل کنید و به منطقهای بروید که در زیبایی، دست کمی از بهترین مناطق دیدنی دنیا ندارد.
اگر شانس با شما یار باشد و در زمانی که عازم مازیچال هستید، منطقه ابری شود، خودتان را در بالای ابرها مشاهده خواهید کرد؛ انگار بر تکهای از ابر سوار شدهاید و در آسمان در حال پرواز هستید!مسیر رسیدن به این منطقه دنج و زیبا، پوشیده از انواع درختان کاج و بلوط است. در مازیچال که در ۱۷ کیلومتری کلاردشت قرار دارد، این فرصت را خواهید داشت که در نبود آب لولهکشی، روشنایی برق و حتی آنتن تلفن همراه، یک زندگی بسیار متفاوت از زندگی شهری را تجربه کنید.
مازیچال، منطقهای است ییلاقی که روستاهای دراسرا، سی بن و کاظم کلا را شامل میشود. قسمتهای پاییندست مازیچال، جنگلی و ارتفاعات آن کوهستانی است. دامداران روستاهای عباسآباد تنکابن، دامهایشان را از مسیرهای جنگلی برای چرای ییلاقی به مازیچال میآورند. به همین دلیل در بهار و تابستان، مسیرهای منتهی به مازیچال پر از گلههای گوسفند میشود. در مازیچال میتوانید از بالای ارتفاعات آن، دورنمای زیبای شهر عباسآباد را تماشا کنید، خصوصاً هنگام شب که چراغها روشن میشود، از فراز مازیچال که به تماشای دوردستها بنشینید، منظرهای زیبا و رؤیایی را میبینید که بسیار شورانگیز است.
بهشت کوچکی بر فراز ابرها
روبه دریای مازندران، نزدیک خورشید، در میان مه، بر فراز ابر، زیر بال پرندهها، عروسی زیبا، تنآسوده است!
در نزدیکی رامسر، از دوراهی جواهرده که پیش بروید، میرسید به جنگلهای «دالخانی». در اینجا، حکمت سکوت مرموز جنگل را درخواهید یافت، سکوتی که آمیخته است با صدای نرم مارمولکی که میخزد و نسیمی که میوزد و بلبلی که میخواند.
حالا باید بازهم جلو بروید برای یافتن آنچه باید یافت و دیدن آنچه باید دید. می باید از محوطه وسیعی که محل گردهمایی چوبِ تر و برگ سبز است، بیرون بزنید و راه را ادامه بدهید رو به بالا، بازهم بالا و بالاتر!اینجا، جنت رودبار است، یک رودبار دیگر، غیر از رودبار قصران و غیر از رودبار منجیل، اما به سرزمین «پلهم» معروف است. «پلهم» نام یک نوع گیاه است که در کنار جادهها میروید؛ همان گیاهی که بوی بدی دارد، اما دوای درد «گزنه» است. گزنه اگر تو را بگزد، «پلهم» به درد جانت میخورد.
غروب که میشود، گلههای گاو از چرای روزانه به سوی روستا میآیند و روستا آماده میشود تا به سرعت در خواب شود. در خنکای شب که راه بروی، گستره وسیعتری از کهکشان راه شیری را میبینی و بوی تن گاوهایی به مشامت میرسد که خارج از طویله در کنار خانهای از جنس خشت و چوب، آرمیدهاند.
جادهای که به سمت روستا میرود، رو به درهای سرسبز دارد، درهای که سمت راستش میشود تنکابن و سمت چپش میشود رامسر. دره چنان است که گویی پیالهای است لبریز از مه و در این هنگام، تقدیم تو میشود تا سیراب شوی از شور و هیجان. پرچینهای چوبی، باغهای سرسبز و شکوفههای سفید درختان را دربرگرفتهاند و دروازهشان اغلب نیمه باز است؛ گویی که دعوتی است برای داخل شدن به بهشت کوچکی که فراتر از ابرهاست!
آلاشت؛ گشت و گذار در میان ابرها
آلاشت، یکی از روستاهای زیبای مازندران است که احتمالاً کمتر کسی به آن سفر میکند، اما این شهر زیبا، هم تاریخ دارد و هم طبیعت. در واقع، آلاشت پهنهای سبز و مرتفع دارد که شما را در ارتفاعی بلند، مهمان ابر و آفتاب و جنگل میکند.
زندگی میان ابرها شاید یک تصویر و خیال رمانتیک باشد که برای بسیاری از شهریها، حتی تصورش هم ناممکن است، اما در پهنه وسیع و کوهستانی مازندران، ییلاقات کوچک و بزرگی قرار دارند که این ابرهای سیال هر روز مهمان کوچههایشان است. یکی از این ییلاقات مهآلودشمالی، آلاشت است؛ از توابع سوادکوه با قدمتی ۳۰۰ ساله که در بیشتر ساعتهای روز و ماههای سال، گذرگاه ابرهای پراکنده و مرطوب است. با گذر از جاده پرپیچوخم و سرسبز آلاشت، به یک دوراهی میرسید که یکی از آنها به سمت امامزاده میرود و دیگری به روستاهای هلی چال و سواد رودبار.
روستای سواد رودبار که در زبان محلی به آن «ساتروآر» میگویند، از پایین محله و بالا محله تشکیل شده که شغل اصلی ساکنان آن، دامپروری است. شاید انتخاب نام پارک جنگلی برای ییلاقی که وجود درختان انبوه، اولین ویژگی اقلیمی آن است، انتخاب مناسبی نباشد، اما با این حال، دوراهی ورودی آلاشت به محدودهای میرسد که به آن پارک جنگلی میگویند؛ منطقهای بکر و آرام که بیشتر گردشگران، حداقل یک روز در آنجا اتراق میکنند.
در این جنگل انبوه به دلیل ارتفاع بالایی که دارد، همواره درختان در پوششی از مه فرو میروند و منظرهای بدیع و رویایی میآفرینند؛ نمایی که شاید تا به حال تنها در فیلمهای تخیلی دیده باشید. بعد از آخرین خیابان بلند آلاشت که به مسجد امامحسین«ع» ختم میشود، پلکانی طولانی شما را به بالاترین نقطه آن میرساند که رصدخانهای کوچک در آن بنا شده است؛ بنای گنبدی شکل کوچکی که شبها میتوانید از دریچه رو به بالای آن، آسمان را رصد کنید؛ البته به شرطی که اگر ابرها، شما و فضای بالا سرتان را احاطه نکرده باشند!
رو به جنگل در زیباترین ییلاق «هزار جریب»
تالش و دیلمان و اشکور؛ دوهزار و سههزار و هزارجریب، از مناطق زیبای نوار شمالی کشورند که عموماً نه اقلیم پربارانِ دامنههای شمالی البرز را دارند، نه خشکی و بیآبی کویر مرکزی ایران را، اما اقلیم کوهستانی و ارتفاعات سرسبز هزارجریب، تلفیقی از این دو نوع آبوهوا است.
مسیر دسترسی به منطقه بسیار زیبای هزار جریب، از جنوب نکا شروع میشود و به سمت «استخرپشت» ادامه مییابد. «استخر پشت» همان محل خوش آب و هوا و کمتر شناخته شدهای است که باید در آنجا اتراق کنیم.برای آغاز سفر، کافی است از کمربندی شهرستان نکا به سمت بهشهر حرکت کنید تا تابلویی بسیار بزرگ را ببینید که در سمت راست جاده، تقاطع ورودی به بخش هزارجریب را نشان میدهد. اوایل راه، سد گلورد در سمت چپ مسیر قرار دارد که باید پشت سر بگذاریم تا به چلمردی برسیم. اینجا، منطقهای است با جنگلهای انبوه که با دمی آسودن، انرژی تازهای خواهید گرفت. از اینجا به بعد، هر چه به سمت «استخر پشت» جلو میرویم، هوای شرجی ارتفاعات، به هوایی لطیف و خنک تبدیل میشود.
حالا باید جاده را به سمت مسیر فرعی دیگری به نام منطقه بندبن و لایی، ادامه دهیم. این راه فرعی، فوقالعاده خلوت است و فقط مردم محلی از آن استفاده میکنند و بهترین مسیر برای پیادهروی در جنگل است. در این نقطه، به رودخانهای میرسیم که از سرشاخههای «نکارود» است. در اینجا، نوشیدن یک استکان چای هیزمی در کنار روستائیان، خستگی را از تن ما دور خواهد کرد. تا اینجا، ۳۳ کیلومتر از مسیر جنگلی هزار جریب را طی کردهایم و بعد از دقایقی، از دامنههای کوه مشرف به دریاچه، کلبههایی را خواهیم دید که میزبان ما در «استخر پشت» خواهند بود. «استخر پشت»، دهکدهای بسیار آباد، زیبا و سرسبز واقع در شیب ملایم کنار دریاچه است که بیش از ۱۳۰ خانوار در آن زندگی میکنند. یک طرف دهکده را دریاچه احاطه کرده و سه جهت دیگر را جنگل پوشانده است.
برای اتراق در «استخر پشت»، نگرانی به خود راه ندهید که مردم مهماننواز و خونگرم این دهکده، اتاقهای تمیز با چشمانداز بسیار زیبایی را در اختیار شما خواهند گذاشت که لذت طبیعتگردی در این منطقه را به کام شما، شیرینتر و دلچسبتر خواهد کرد.
در مسیر «تجن» تا «سلیمان تنگه»
شالیزارهای چشم نواز، رودخانه پر آب و پر خروش تجن، جنگلهای بکر و مهآلود، دهکدههای زیبا، درههای رازآلود و جادههای پیچ در پیچ و مرتفع، بخشی از دیدنیهای خیره کنندهای است که در پهنه شگفتانگیز «سلیمان تنگه» به چشم میآید.
در میان جاذبههای طبیعی مازندران و در آبادیهای آن سوی «پل سفید»، جادهای خوش منظر، ما را به یک دنیای شگفتانگیز، بکر و متفاوت از آنچه مردم از شمال ایران میشناسند، میرساند. جاده فیروزکوه را باید به سمت آمل طی کنید. نرسیده به پل سفید و نبش پمپ بنزین، جادهای فرعی، ما را مستقیماً به مقصد اصلیمان می رساند. این جاده جنگلی زیبا و بکر را که پیش برویم، ناگهان در میان انبوهی از درختان سربه فلک کشیده، دریاچهای زیبا رخ نشان میدهد.
اگر اهل ماهیگیری باشید، حتماً آوازه ماهیهای سلیمان تنگه را شنیدهاید؛ ماهیان لذیذی همچون زرد پر،کپور، فیتوفاگ، کولی، ماهی سفید رودخانهای و قزل آلای رنگین کمان. ماهیگیری با قلاب، آن هم در منطقهای آرام و جنگلی، تجربه خاطرهانگیزی است.
برای رسیدن به سلیمان تنگه از مبدأ ساری، ابتدا باید به سمت منطقه «دودانگه» حرکت کرد. از ساری تا آنجا، ۴۰ کیلومتر راه در پیش دارید. در این مسیر سراسر جنگلی، با رودخانه تجن و شالیزارهای سنتی همسفر خواهید بود. روستاهای متعددی سر راهتان هست که در دل تپهها و ارتفاعات جنگلی خودنمایی میکنند. وجود همین روستاها، به این مسیر رونق خاصی بخشیده است.