یکی از مهمترین راهکارهای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، تبیین و بازگو نمودن پیامدها و تبعات ناگوار بدحجابی است؛ چرا که بسیاری از افراد بدحجاب، به دلیل عدم آگاهی از پیامدهای ناگوار آن، نسبت به پوشششان سهلانگاری میکنند و چه بسا اگر اطلاع درست و روشنی از پیامدهای منفی بدحجابی داشتند، هرگز گرفتار این مرداب نمیشدند.
با مطالعهی تاریخچهی حجاب روشن میشود که اسلام مؤسس و مخترع حجاب نیست، بلکه حجاب یک امر فطری است که به آیین یا ملت خاصی اختصاص ندارد. شواهد تاریخی نیز فطری، فرا دینی و فرا ملی بودن حجاب را تأیید میکند؛ به گونهای که آثار و بقایای برجای مانده از ملل مختلف بیانگر آن است که حجاب، قبل از اسلام در ادیان دیگر و نیز در میان بسیاری از ملل متمدن جهان، مرسوم و متداول بوده است.
حجاب زنان دز یونان قدیم
زنهای یونان قدیم و زنان شهر تب، حجاب مخصوصی داشتند که غیر از دو چشم، تمام صورت را میگرفت. در اسپارته، دختران بعد از اختیار شوهر صورت خود را میپوشاندند و زنان در وقت خارج شدن از خانهها، مکلف به حجاب بودند. «به گواهی تاریخ در یونان، روم، مصر و ایران زنان و بهخصوص زنان شهرنشین و زنان طبقهی اشراف خود را میپوشیده و از نظرها دور میداشتند.» (جعفریان، ۱۳۸۶، ج۱، ص۶۴۲)
حجاب زنان در روم باستان
در میان زنانهای سیبلیرتین و قبایلی که در آسیای صغیر اقامت داشتند عادت حجاب جاری بود. رومانیها در عصر شوکت خود اهتمام به حفظ قانون حجاب داشتند. (همان، ۱۷۱) در روم شرقی، حجاب با شدت هرچه تمامتر رواج داشت، در میان مسیحیان و اروپائیان حجابِ معمول و متعارف، تا قرن سیزدهم سخت رایج بود. (همان، ۶۴۲)
حجاب زن در قوم یهود
حجابی که در قوم یهود معمول بوده از حجاب اسلامی، بسی سختتر و مشکلتر بوده است، به گونهای که ویل دورانت در این زمینه مینویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت چنان که مثلاً بیآنکه چیزی بر سرداشت، به میان مردم میرفت و یا در شارع عام، نخ میرشت، یا با هر سنخی از مردان درد دل میکرد، یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانهاش تکلم مینمود همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.» (مطهری، ۱۳۷۸، ج۱۹، ص۳۸۵)
حجاب زن در دین مسیحیت
همچنین در تاریخ نقل شده است که پوشش زنان مسیحی تا قرن سیزدهم، لباسی بلند بود که تقریباً به زمین میرسید و در هنگام عبادت هم این لباس را بر تن داشتند. بنا به گفتهی ویل دورانت، حتی در مراسم شادی و تفریح از لباسهای پوشیده و چادر استفاده میکردند و زنان اشراف نیز از این قانون مستثنی نبودند. (مهدیزاده، ۱۳۸۶، ۴۴)
جایگاه عفاف در اسلام
عفت و پاکدامنی در دین مقدس اسلام از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است، به گونهای که قرآن کریم صریحاً به حفظ عفت سفارش کرده و میفرماید: «وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ (نور، آیهی۳۴) و آنها که وسیلهی ازدواج ندارند باید عفت پیشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بى نیاز سازد.» در روایات اسلامی نیز از عفت و پاکدامنی بسیار یاد شده است که به برخی از آنها اشاره میشود.
عفت، زکات زیبایی
با توجه به روایات، هر چیزی زکاتی دارد؛ به عنوان مثال زکات علم، نشر آن است، زکات مال، بخشش است (محدث نوری، ۱۴۰۸، ج۷، ح۷۶۱۶، ص۴۶) و… جالب است که برای زیبایی نیز زکات تعریف شده است حضرت علی(ع) در این زمینه میفرمایند: «زکاه الجمال العفاف؛ زکات جمال و زیبایی، عفت و پاکدامنی است.» (همان)
عفت، برترین عبادت
روایات اعمال مختلفی را به عنوان عبادت برتر معرفی کرده است که یکی از آنها عفت و پاکدامنی است حضرت امام صادق(ع) در این زمینه میفرمایند: «مَا مِنْ عِبَادَه أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ عِفَّهِ بَطْنٍ وَ فَرْج» (محدث عاملی، ۱۴۰۴، ج۱۵، ص۲۴۹)
عفت، شاخصه شیعه
در روایت دیگر امام صادق(ع) امور مختلفی را به عنوان صفت شیعه بر میشمارد که یکی از آنها عفت و پاکدامنی است: «إِنَّمَا شِیعَهُ جَعْفَرٍ مَنْ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ اشْتَدَّ جِهَادُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ وَ خَافَ عِقَابَهُ فَإِذَا رَأَیْتَ أُولَئِکَ فَأُولَئِکَ شِیعَهُ جَعْفَر؛ همانا شیعهی جعفر(امام صادق) کسى است که شکم و دامنش باعفت باشد و کوشش و جهادش شدید باشد و براى آفریدگارش عمل کند و به امید ثواب خدا باشد و از عقاب خدا بترسد، چون چنین افرادى را دیدى بدان که آنان شیعهی جعفر هستند.» (همان، ج۱۵، ص۲۵۱)
اهتمام کتب به عفت
در اهمیت عفت همین بس که در کتب روایی از قبیل کتاب ارزشمند کافی (کلینی، ۱۳۶۲، ج۲، ص۷۹) و وسائلالشیعه (محدث عاملی، ۱۴۰۹، ج۱۵، ص۲۴۹) بابی تحت عنوان «باب العفه» گشوده شده و روایات مربوط به عفت در این ابواب جمعآوری شده است.
سرهنگ” جهانگیر کریمی – معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان