به گزارش پایگاه خبری سرمایه گستران از فارس،، محمد شجاعی از اساتید اخلاق و مدیرعامل مؤسسه فرهنگی هنری منتظران منجی در تازهترین سخنرانی خود به شرح «زیارت جامعه کبیره» پرداخته است که مشروح آن در ادامه میآید:
زیارت یعنی ملاقات
زیارت به معنای ملاقات است. وقتی میگوییم به زیارت امام یا امازادهای میرویم، یعنی به ملاقات او میرویم که برای هدف و انگیزهای خاص صورت میگیرد.
وقتی گفته میشود ما زیارت نامه میخوانیم، مثل زیارت امینالله، حضرت عبدالعظیم الحسنی و …. فرقی نمیکند که حضوری باشد یا غیر حضوری، در حرم باشیم یا در جایی دیگر؛ اصل این است که ملاقات صورت میگیرد.
در ملاقات چهار انگیزه وجود دارد: انگیزه عاطفی، قرب و سنخیت، استمداد، امداد
انگیزه عاطفی
وقتی انسان به زیارت کسی میرود، گاهی انگیزه این ملاقلات، «دوست داشتن» است که قشنگ ترین دلیل است؛ چون برای رفع دلتنگی است.
هر چقدر اسم «رحمان» در یک نفر تجلی بیشتری داشته باشد، آن شخص مهربانتر است و هر چقدر مهربانی و سنخیتش با کسی بیشتر باشد، دلتنگی و علاقههایش بیشتر میشود و ملاقات هم بیشتر صورت میگیرد.
بزرگترین و قشنگ ترین دلیل در ملاقات،«دوست داشتن» است. خوش به حال دلی که طالب چنین ملاقاتی است و هیچ طمعی ندارد و فقط شخص ملاقات شونده هدف باشد.
در روایت نقل است که اگر کسی به ملاقات دوستی برود، بدون طمع و به خاطر خدا و فقط رضایت الهی را در نظر داشته باشد، تمام گناهانش بخشیده میشود و فرشتگان برای او استغفار میکنند؛ چون این عمل را با اخلاص و فقط برای خدا انجام داده است. چنین رفتاری باعث بزرگی انسان میشود.
انسان هوس هر چیزی را بکند یا برای هر چیزی دلتنگ شود، قیمتش معادل همان است. آرزوها و دغدغه ها و آرمان های یک انسان، نشان دهنده قیمت اوست.
این که دل ما چند بار در طول روز، هوس خدا را میکند، چقدر دل مان در طول شبانه روز، نیمه شب، سحر و یا حتی در تعطیلات برای خدا تنگ میشود؛ این که در تنهایی دلمان هوسش چه چیزی را میکند و عقربه دلمان به سمت چه چیزی میرود؛ اینها نشان دهنده قیمت دل مان است. پس «تعداد» و «نوع» دلتنگیهای یک آدم، قیمت او را به خودش میشناساند. اکنون میگوییم که: «زیارت» مبنا و آئینهای است که با آن میتوان خود را از نظر مواردی که گفته شد، محک بزنیم.
قرب و سنخیت
دومین هدف از ملاقات و زیارت این است که از زیارت چیزی نصیبمان شود. مثل معلمی که میگوید: هر کس میخواهد پیش من بیاید و چیزی یاد بگیرد، باید ثبت نام کند و هزینهای پرداخت کند؛ اما گاهی هزینه هم نمیخواهد و هر چیزی بخواهد، یاد میدهد و کاری ندارد که طرف مقایل، چه کسی است.
در نوع دوم، هدف ملاقات، گرفتن کمالات برای نزدیکی و شباهت و سنخیت است.
استمداد
گاهی منظور از ملاقات، قرب و شباهت نیست، بلکه فقط چون میدانیم که طرف مقایل کاری از دستش بر میآید به ملاقاتش میرویم؛ مثلاً میدانیم که میتواند مشکلی از ما را حل کند. این انگیزه میتواند با دوست داشتن همراه باشد یا تنفر، فرقی ندارد؛ چون هدف فقط «کمک و استمداد» از اوست.
امداد
چهارمین انگیزه ملاقات، «امداد» است؛ یعنی از طرف مقابل چیزی نمیخواهیم، بلکه میرویم تا کمکش کنیم. همزمان با این که ظرف را دوستش داریم، چون به کمک نیاز دارد، یاریاش هم میکنیم؛ البته بدون منت و همراه با ادب و تواضع، و طمعی هم نداریم. فقط به حکم عشق که این خود کافی است برای برداشتن باری از دوش او.
اگر این «کمک کردن» با «دوست داشتن» هم همراه باشد، در این صورت سنخیت هم ایجاد می شود و این زیباترین و بهترین انگیزه است.
سبک زندگی را با چه کسانی تنظیم کنیم
هر کدام از اسماء الهی مزه و شیرینی خاص خودش را دارد و این یک حقیقت است. روح در خوشبو بودن و معطر بودن جسم اثر میگذارد. از این رو در اسماء الهی، اسمی برایتان شیرین خواهد بود که با آن بیشتر مأنوس بوده باشید.
«اسماء الهی» راههای ورودی انسان برای رسیدن به خدا هستند و کسی که در اسماء الهی کار کند، هزاران «حبل و ریسمان» برای رسیدن به خدا پیدا می کند.از همانها که فرمود: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا» به ریسمان خدا چنگ بزنید.
اسلام ذائقه ما را این طور تربیت کرده و هر روز باید آن را تقویت کنیم و بالا ببریم. برای بالا بردن این ذائقه چکار باید کرد؟
در نماز بارها میگوییم «ایاک نعبد و ایاک نستعین»یعنی فقط از تو سبک زندگی مان را میخواهیم. میخواهیم مصداق مسیر کسانی باشیم که «صراط الذین انعمت علیهم». به فرموده قرآن، انبیا، صدیقین، شهدا و صالحین مصداق این آیه هستند. فقط اینها با خدا هستند. پس برای ارتباط با الله باید با مظاهر الهی اش ارتباط برقرار کنیم تا بتوانیم رشد کنیم.
بنابراین، کسانی که سبک زندگیشان را از ماهواره، تلویزیون و ورزشکاران و هنرمندان میگیرند، با همانها محشور میشوند.
برخی افراد از روحهای بزرگی برخوردارند و با همه شهدا رفاقت میکنند؛ این نشان دهنده بالا بودن اشتهای آنهاست. چنین افرادی در قیامت به اندازه کسی که هزاران و میلیاردها سال عمر کرده، محشور میشوند.
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی/ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
پس زیارت برای تربیت شدن است. اما این که چقدر تربیت و بزرگ شویم؛ باید از ازل تا ابد باشد. این چنین است که انسان میتواند به این اندازه عمر داشته باشد. پس این خیلی مهم است که با چه کسانی یا چه چیزهایی سنخیت داشته باشیم.