موانع فکری تحقق مشارکت شهروندی / مدیریت شهری سیستماتیک است
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گستران، تحقق توسعه پایدار در عرصههای مختلف مستلزم رعایت حقوق شهروندی است. مدیریت شهری نوین به طور فزایندهای به سمت شهری شدن پیش میرود که موجب شده است نوع مسائل شهری تغییر کند و روابط میان شهروندان در جامعه شهری پیچیدهتر شود؛ لذا مشارکت شهروندی جایگاه والایی دارد.
مدیریت شهری و در رأس آن شهرداری به منظور تحقق مشارکت شهروندی ابتدا باید از طریق انجام مطالعات و پژوهشهای اجتماعی، ظرفیتها در این زمینه و امور قابل واگذاری به شهروندان و بخش خصوصی را بررسی کند، سپس امکانات، منابع فنی و مالی لازم را در اختیار داوطلبان قرار دهد تا راهکارها و شیوههای اجرایی متناسب شناسایی و معرفی شود.
مشارکت شهروندان در روند تهیه و اجرای طرحهای شهری ضامن موفقیت مدیریت شهری است، اما چگونگی تحقق این مهم بیشتر مدیران شهری بهخصوص در کشورهای در حال توسعه را با چالشی بزرگ روبهرو کرده است.
در گفتوگو با فرزاد مؤمنی کارشناس ارشد شهرسازی زمینههای تحقق مشارکت شهروندی و چالشهای پیش رو را بررسی کردهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
مشارکت پذیری شهروندان در امور شهری مستلزم چیست؟
مشارکت یعنی شرکت در امور مشترک با انگیزههای متفاوت؛ اگر بخواهیم حوزه مشارکت را بسط دهیم باید روی انگیزهها کار کنیم، چنانچه قصد مدیریت شهری انجام کاری را داشته باشد، نیاز به انگیزه دارد. انگیزه میتواند انواع مختلفی همچون انگیزه مالی، سیاسی، اجتماعی و شهرت یا حتی داوطلبانه و مقطعی باشد.
انگیزهها ساکنان یک شهر را متمایل میکند زمان خود را صرف مشارکت در اداره امور از جمله امور مرتبط با محل سکونت خود (شهر) کنند، چراکه مشارکت شهری زمانی اتفاق میافتد که شهروند بتواند نقش خود را به خوبی در فرآیندهای شهری پیاده کند، به همین دلیل باید انگیزه کافی برای مشارکت در اداره امور شهر وجود داشته باشد.
مدیریت شهری اگر به دنبال مشارکت است باید با بهکارگیری ابزارهای متعدد انگیزههای شهروندان را جهت دخالت در امور و مشارکت تحریک کند؛ لذا مدیران شهری باید راهکارهایی برای مشارکت شهروندان در نظر بگیرند، به طور مثال در فرآیند تهیه و اجرای طرحهای توسعه محلی از شهروندان دعوت به مشارکت کنند.
این مشارکت میتواند در ابعاد مختلف فکری، مالی و اقتصادی رقم بخورد، البته مدیریت شهری باید به شهروندان امتیاز بدهد تا مشارکت تداوم داشته باشد، به طور مثال از منظر اجتماعی باید به نظرات و ایدههای شخص مشارکتکننده توجه و هویت شخص در تمام ابعاد در نظر گرفته شود.
مشارکت شهروندان نیازمند سازماندهی است؟
سازماندهی مشارکت به رهگیری کمک میکند، زمانی که شهروندی به صورت داوطلبانه در یک شرایط خاص برای مشارکت اعلام آمادگی میکند، چنانچه مدیریت شهری برنامه دقیقی نداشته باشد، این مشارکت دوام نخواهد داشت.
شهروند با انگیزه برای مشارکت اعلام آمادگی میکند، اما به دلیل نبود بستر مناسب از مشارکت کنارهگیری میکند و شهروندان دیگری را هم که بخواهند مشارکت کنند، منصرف میکند؛ لذا باید بستر مناسب برای مشارکت فراهم و سازماندهی شود تا شهروند دنبالکننده امور باشد و برای ادامه راه تمایل داشته باشد.
چه نهادهایی میتوانند نحوه مشارکت شهروندان در امور شهری را سازماندهی کنند؟
نهادهایی که به دنبال برگزاری برنامههای فرهنگی هستند و شهروندان را به مشارکت تشویق میکنند، به طور مثال برگزاری همایش پیادهروی خانوادگی یا هر مناسبت و رویدادی که در آن زمینه برای مشارکت مردم وجود دارد باید مورد توجه قرار گیرد و سازماندهی شود، لازم است در کنار این مناسبتها انگیزههای مردم کشف و به آنها جهت دخالت در امور میدان داده شود.
اگر انتظارات شهروندان مدیریت نشود، ممکن است شهرداری از پس برآورده کردن خواستهها و نیازهای متقابل برنیاید؛ لذا بسترسازی برای مشارکت شهروندان نیاز به برنامهریزی دقیق دارد.
مشارکت در شهرهای کشور با چه موانعی روبهرو است؟
یکی از بزرگترین موانع مشارکت در شهرهای کشور، تفکر مدیران شهری است، مدیران شهری هرکدام به نوبه خود احساس میکنند که مدیریت در تمام جنبهها مربوط به خودشان است؛ لذا ایدهها و نظرات حاصل از مشارکت فکری شهروندان را به نام خودشان تمام میکنند و حتی اجازه نظردهی به شهروندان را نمیدهند.
باید توجه داشت که مدیریت شهری یک تفکر سیستماتیک است و تفکر فردگرایی یا نهادگرایی جایگاهی در اداره شهر ندارد، قرار نیست یک نهاد دستور بدهد و بقیه تابع آن نهاد باشند.
امروزه تفکر انتقادی به دلیل موج چهارم پیشرفتهای بشر شکل گرفته است و اگر به هر ترتیبی این نوع تفکر سرکوب شود، در عمل جلوی پیشرفت و توسعه شهرها گرفته خواهد شد.
به منظور رفع موانع تحقق مشارکت شهروندی، مدیریت باید سیستمی باشد نه فردی، تا بتوان با استفاده از همه ایدهها و حفظ معنوی صاحب فکر و اندیشه به نتایج مطلوب رسید و توسعه پایدار شهرها را رقم زد.
آیا با توجه به شرایط حاکم بر شهرهای ایران، تحقق مشارکت شهروندی ممکن است؟
تفکر سیستمی و انتقادی مربوط به نسل چهارم از پیشرفتهای بشریت است و امید است مدیریت شهری در ایران با در نظر گرفتن این موضوع مباحث مشارکت را اصلاح کند.
چنانچه به دنبال مشارکت حداکثری در شهرها هستیم، باید تفکر انتقادی را سرلوحه امور قرار دهیم، چرا که آن سوی انتقاد اصلاح بهتر امور و در نهایت پیشرفت شهرها خواهد بود، در غیر این صورت مشارکت و صحبت از آن تنها یک شعار خواهد بود و کمکی به رفع مشکلات شهرها و افزایش سطح رفاه شهروندان نخواهد کرد.
منبع خبر : ایمنا