ساعت از ۱۲ شب گذشته بود و افسر پلیس راهور شهرستان برخوار استان اصفهان تازه شیفت خدمتیش تمام شده بود و داشت به طرف منزل می رفت که در مسیر راه در بلوار معلم شهر دستگرد به یک دستگاه سواری پژو ۲۰۶ که راننده آن رفتار غیر عادی از خود نشان می داد مشکوک می شود . بلافاصله با مرکز ۱۱۰ تماس گرفته و به تعقیب خودرو ادامه می دهد و راننده سواری پژو ۲۰۶ نیز پس از پیمودن مسافتی در مقابل تالار نگین دستگرد متوقف می شود. راننده بلافاصله خود را به بالای پشت بام تالار رسانده و به قصد خودکشی در بالای ساختمان قرار می گیرد و اعلام می کند خودش را به پایین خواهد انداخت و دیگر از زندگی و مشکلاتش خسته است.
او که در طول مسیر با اتومبیل شخصی خود او را همراهی و قصد کمک به وی و جویا شدن خسارت وارده به خودروی را داشته با دیدن این صحنه و عمق افسردگی وی بلافاصله تصمیم به تعویض لباس خود می گیرد به نحوی که او از دیدن لباس پلیس هیجانزده نشده و تصمیم عجولانه نگیرد. به همین خاطر لباسی تهیه کرده روی پیراهن نظامی خود می پوشد و سریع به دنبال او از ساختمان با لا می رود. ستوان ع.هـ با راننده صحبت نمودم و از وی علت این کار و مشکلات وی را جویا می شود و با استفاده از کلمات سعی در ترقیق مشکلات نامبرده کرده و آنها را چیزی عادی جلوه می دهد و به او از مشابه این مشکلات در خیلی از خانواده ها می گوید.
این افسر پلیس پس از حدود یک ساعت صحبت با نامبرده سعی در زمان خریدن می کند تا عوامل آتش نشانی و امدادی که آنها را در همان وحله اول باخبر کرده بود برسند و به لطف خدا چنین شده و عوامل در صحنه حاضر می شوند. وی که از عمق مشکلات مالی و خانوادگی او و مصرف مقدار زیاد مواد مخدر راننده مطلع می شود ادامه صحبت را موثر ندیده و با کمک عوامل آتش نشانی در یک فرصت مناسب خود را به او نزدیک کرده و با زمین گیر کردنش او را در کنترل خود می گیرند.
اقدام این افسر پلیس راهور از این منظر که او نه تنها در شیفت کاری اش نبوده و می توانسته بدون توجه به خودروی تصادف کرده در حال حرکت، آنهم به صورت غیر عادی و احتمالا به همراه دردسر زیاد، بی توجه باشد، بلکه او را تا بالای ساختمان همراهی نموده و مسئولیت سنگینی را متوجه خود ساخته و در پایان نیز منجر به نجات جان وی می شود که بسیار حائز اهمیت و در خور توجه است و نیروی انتظامی به داشتن چنین نیروهای متعهد ، مسئولیت پذیر و جان برکف خود افتخار می کند