پایداری حلقه مفقوده شهرسازی امروز/ ضرورت نگاه جامع به عرصههای شهری و قلمروهای روستایی
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گستران، امروزه شهرهای بزرگ با چالشهای زیادی در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه شدهاند که کیفیت محیطی و به تبع آن زیستپذیری در این شهرها را کاهش داده است، رضایتمندی شهروندان با در نظر گرفتن اصول و شاخصهای زیستپذیری با تأکید بر ابعاد زیستمحیطی و اجتماعی است.
شاخصهایی که از نظر صاحبنظران و مؤسسات معتبر ملی و بینالمللی در درک مشترک مردم از رضایتمندی زندگی مؤثر و نیازمند شناسایی و تحلیل است، با توجه به کلی بودن این امر به بومیسازی آنها براساس صاحبنظران و مؤسسات معتبر ملی و بین المللی در محدوده مورد مطالعه مبادرت ورزیده میشود تا شاخصها براساس میزان اهمیت خود سطحبندی شوند و بتوان در حداقل زمان ممکن به بهترین شرایط در محدوده دست یافت.
اصول حاکم بر شهرسازی یکی از عناصر تأثیرگذار عوامل زیبایی منظر در یک شهر هستند چراکه به دلیل مقیاس، فرم و خصوصیات، تأثیرات گوناگونی بر محیط از لحاظ بصری و سیمای شهری دارند. اما آنچه به نظر میرسد این مجموعهها نتیجه تصمیم گیریها و طراحیهای شتابزده، یکنواخت و اجرای سریع در پاسخ به مسئله هستند؛ این است که امروزه در اغلب شهرها همواره از توجه به بسیاری از اصول و معیارهای معماری و شهرسازی و ارتباط آن با نیازهای روحی و باطنی، هویت و حس زیبایی شناسی افراد کاسته شده است؛ زیبایی خاصیت وجود انسان و تمایل به آن از مختصات آدمی است، انسان همواره سعی میکند نمود زیبایی را در زندگی و فضاهای زیستن خویش در نظر بگیرد.
در گفتوگو با زینب حسینی، کارشناس شهرسازی اصول حاکم شهرسازی در راستای نیل به توسعه پایدار را بررسی کردیم. مشروح گفتوگو را در ادامه میخوانید.
اصول شهرسازی بر چه مبنایی استوار است؟
معماری هر شهری در پس ظاهر خود دارای معانی برگرفته از جهان بینی و فرهنگ مردم همان جامعه است بنابراین شناسایی معانی و اصول بیزمان و بیمکان برای شهرسازی و معماری ایران از مکتب فکری حاکم بر آن است که نخستین گام برای تدوین اصول شهرسازی و معماری ایرانی است؛ گام بعدی تبدیل این اصول و ارزشها است که توجه دادن شهرسازان وجه ظاهری برای درک و بهرهگیری است.
توجه و بازگشت به زمانهایی که هنوز استفاده از انرژیهای فسیلی و تجدیدناپذیر متداول نشده بود، میتواند راهگشای دستیابی به راهحلهای بسیار ارزشمندی برای استفاده مؤثر از انرژیهای پاک در اختیارمان قرار دهد، دقت در این امر که در آن زمان تمام مراحل طراحی بنا همزمان بوده، یکی از ظرایف و رمزهای موفقیت در یکپارچگی بناهای شهری است. فرآیند آموزش سازندگان و مهندسان متفاوت از امروز بوده است، ضمن اینکه زمان یادگیری بسیار طولانیتر بود و شیوه یادگیری نیز به صورت عملی و تجربی در کارگاهها انجام میشد.
اصول و قواعد شهرسازی معرف چیست؟
نیل به تصوری کم و بیش روشن از اصول و قواعد شهرسازی بومی ایران یک هدف است از یک سو مکتب شهرسازی به دلیل تبیین روشن و دقیق مضمونی، در تاریخ معماری و شهرسازی ایران، به عنوان نمادی از شهرسازی بومی معرفی شده و شرح و بسط یافته است و از سوی دیگر دو جنبش «نوشهرگرایی» و «هستههای سازمند شهری» به مثابه نمادی از نظریههای معاصر شهری و روستایی که ریشه در پایداری دارند، بازخوانی شدهاند.
اصول و قواعد شهرسازی بومی در قالب چندین محور ارائه شده است، یافتهها نشان از آن دارند که میان مکتب شهرسازی و اصول و قواعد نظریههای معاصر شهرسازی به ویژه «نوشهرگرایی» و «هستههای سازمند شهری»، تمایزهایی اندک و قرابتهایی بیشمار وجود دارد در واقع تحلیل این دو جریان، بیش از آنکه مبین تعارض و ناهمخوانی میان ویژگیهای شهرسازی بومی و مؤلفههای معاصر و جهان شمول شهری باشد، قرین و همسو بودن این و آن را یادآور میشود.
چرا اصول شهرسازی در طول زمان دستخوش تغییر شده است؟
ریشه این تفاوتها به ناهمزمانی جریانهای مذکور باز میگردد به بیان ساده، این مصادیق تناقض زا، بنا به مقتضیات و شرایط زمانه و با عطف به زیست جهان ایرانیان عصر صفویه، هرگز در مکتب شهرسازی به عنوان چالشی جدی مطرح نبودند. در مقابل ریشه داشتن مفهوم پایداری در ویژگیهای شهر سنتی ماقبل مدرن، زمینهساز شکلگیری قرابتهای بسیاری میان جریانات معاصر شهرسازی و مکتب شهرسازی شده است. این تشابهات محملی مناسب برای استخراج اصول و قواعد شهرسازی بومی هستند اصولی که از یک سو سر در درون دارند و رگههایی از آموزههای مکتب شهرسازی را در خود دارند و از دیگر سوی نگاه به بیرون دارند و پژواکی از مولفهها و مشخصههای مکاتب معاصر شهرسازی را بیان میکنند، حوزه شمول این اصول، تنها شهر و عرصههای شهری نیست بلکه روستا و قلمروهای روستایی را نیز میتواند در بر گیرد.
شهرسازی در ایران چه مسیری را طی میکند؟
معماری ایرانی در بستر فرهنگ اسلامی حاکم بر جامعه، مسیر تکامل خود را طی کرده است در این میان شناخت اصول و عوامل وحدتبخش معماری سنتی، برای باززندهسازی فرهنگ و معماری برگرفته از آن، در جامعه امروزی مورد نظر بسیاری از محققان است، شهر از دیدگاه اسلام با معیار وسعت و جمعیت سنجیده نمیشود؛ گرچه بزرگی و جمعیت شرط لازم برای شهر محسوب میشود. در اسلام شرط کافی تعریف شهر، شاخصههای اجتماعی است، این شاخصهها محتاج مطالعه و تدبر است. در این بین پرسشهایی مطرح میشود که برای پاسخگویی به آنها از الگوی مطالعات میان رشتهای استفاده کردیم.
به طور خلاصه به چگونگی پیدایش و شکلگیری اصطلاح“ شهر“ در تمدن اسلامی پرداخته شده است و اصول و ویژگیهای آن مورد بررسی قرار گرفته است. معماری و شهرسازی در دوران معاصر نقد شده و سپس راهحلهایی برای فرار از بحران بیهویتی در شهرها ارائه شده است. در نهایت این نتیجه به دست آمد که معیار اصلی برای شهر شمردن هر شهر، صرفاً عناصر کالبدی آن نیست بلکه پایداری و برقراری شریعت و فرهنگ در جامعه است که هویت اصلی آن شهر را به اثبات میرساند.
منبع خبر : ایمنا