چرا جوانان کشش گروهی به تغییر ظاهر دارند
اینکه پسران مانند دختران صورت خود را بیارایند و با لباسهای تنگ و چسبان در گوشه و کنار شهر ظاهر شوند با غیرت و تعصب مردانه در تضاد است و شاید اصلا در ذهن مردان میانسال هم نگنجد.
کشش برخی جوانان به آرایش به یک موضوع نگرانکننده و مشکلآفرین در خانوادهها تبدیل شده است و چه بسا موجبات اختلاف و ناراحتی را در برخی خانوادهها فراهم میکند.
بسیاری از والدین از اینکه نمیتوانند مانع گرایش فرزندشان به این مدل نابهنجار اجتماعی شوند گلایه میکنند و همواره در پی یافتن علل این مساله هستند.
حال آنکه به نظر میرسد قبح این مساله در جامعه شکسته شده و برخی آرایشگاههای مردانه بدون هیچگونه محدودیتی خدمات آرایشی به پسران ارائه میدهند یا اینکه اگر نگاهی به ویترین مغازههای لوازم آرایشی بیندازید حتما با جعبه مخصوص لوازم آرایشی مخصوص مردان مواجه میشوید.
هر چند این معضل فرهنگی با اصول و فرهنگ جامعه ما سازگاری ندارد اما سوال این است علل گرایش برخی جوانان به استفاده از لوازم آرایشی چیست؟
برای ورود به بحث ضرورت دارد که دو واژه آرایش و پیرایش تعریف و تبیین شود، پیرایش مخصوص مردان بوده و در نتیجه اسم آرایشگاه مردانه هم نادرست است و اسم دقیق آن باید به پیرایشگاه تغییر پیدا کند چون عموما مردان با حذف و برداشتن موارد زائد به زیباسازی خویش میپردازند اما آرایش افزون بر برداشتن و حذف کردن با افزایش و اضافه کردن نیز همراه است و این مخصوص زنان است چون در آرایشگاههای زنانه علاوه بر حذف و کاستن از انواع مواد آرایشی نیز برای زیباسازی استفاده میکنند.
تأثیر دگرگونی مدل فرهنگی
در هر جامعهای شیوه و مدلهای آرایش و پیرایش تابع اصول و قواعد خاصی است که بر اساس هنجارهای تعریف شده از مقبولیت اجتماعی برخوردار است.
قطعا عناصر فرهنگی در گذر زمان دستخوش تغییر و تحولات اساسی میشوند که آن هنجارها بر اساس مدلهای پذیرفته شده در جامعه از بار ارزشی خاصی نیز برخوردار است که خروج از آن باعث هنجارشکنی شده و با اعتراض عمومی همراه خواهد بود.
همچنین عناصر هنجارشکن که تحت تاثیر پیروی از مدهای خاصی هستند معمولا از مدلهای وارداتی پیروی کرده و از ویژگیهای خاصی تبعیت میکنند.
این مدلهای پذیرفته شده اجتماعی تحت تاثیر عناصر فرهنگی و اجتماعی هستند،پس تغییر و تحولات ارزشهای اجتماعی و مدلهای فرهنگی بر خوراک، پوشاک، آرایش و پیرایش افراد تاثیر میگذارد.
به عنوان مثال وقتی خانواده دستخوش تغییرات شگرفی شود و هرم قدرت بین اعضای خانواده تحتتاثیر تحولات اساسی و بنیادی قرار گیرد مدل تربیتی دگرگون شده و قواعد اجتماعی حاکم بر خانواده نیز دگرگون خواهد شد.
اگر نظام مردسالاری به هر دلیلی تغییر یابد و نظام تصمیمگیری و تصمیمسازی که در اختیار پدران بود به مادران تخصیص شود و زنسالاری به عنوان الگوی جدید پذیرفته شده اجتماعی مورد توجه قرار گیرد مادر کانون توجه و دقت اعضای خانواده قرار خواهد گرفت، در حالی که در گذشته به علت حاکمیت پدران، فرزندان تمایل فراوانی برای رشد سریع و جایگزین پدر شدن داشتند.
به عبارتی فرزندان خردسال با سیاه کردن پشت لب خویش نمایش بزرگسالی و پدر شدن را آرزو میکردند و علاقهمند بودند تا هر چه سریعتر به قدرتی که پدر در خانواده از آن برخوردار است دست یابند.
پدر برای آنها سمبل قدرت و کانون احترام بود و تمام تلاش خویش را صرف تقلید مدل رفتاری پدر میکردند و ادای پدری را درآورده و علاقهمند بودند زودتر به قدرت، حرمت، احترام و توجه او دست یابند.
وارونگی هرم قدرت
وقتی تغییرات در نهاد خانواده منجر به فروپاشی نظام قدرت در خانواده میشود و قدرت را از پدر ساقط کرده و به مادر منتقل میکند، همه رفتار و فعالیتهای مادر الگوی خانواده میشود و دقیقا نوعی وارونگی در تبعیت و بهرهبرداری در هرم قدرت در خانواده از پدر به مادر تغییر مییابد، مادر کانون توجه میشود و رفتار او مورد توجه قرار میگیرد و مادر شدن حائز اهمیت میشود.
یکی از دلایل آرایش زنانه از سوی پسران، ارضای این غریزه است، آنان با این رفتار میخواهند به عنوان عنصر مهم در نهاد خانواده مورد توجه قرار گیرند،شاید از این طریق از قدرت بیشتری بهره برده و مدیریت و نهاد خانواده را به دست آورند.
البته قطعا در بررسیهای علمی از رفتار اجتماعی نمیتوان فقط به یک یا دو عامل بسنده کرد، صاحبنظران حوزه اجتماعی برای بروز و شکلگیری یک رفتار اجتماعی به علل فراوانی اعتقاد دارند که البته بعضی از این علتها به عنوان علل اصلی و برخی دیگر به عنوان علل فرعی اما تاثیرگذار به شمار میروند.
موضوع مورد بحث نیز تحتتاثیر چنین عواملی است. اینکه در جامعه ما شاهد چنین دگردیسی هستیم قطعا علاوه بر تغییر و تحولات حوزه نهاد خانواده به تغییر و تحولات در حوزه سایر نهادهای اجتماعی و به تبع آن عناصر فرهنگی نیز مربوط میشود.
موفقیتهای شایان توجهی که زنان در حوزه اجتماعی به دست آوردند مانند فزونی قبولی زنان در کنکور، حضور موفقیتآمیز زنان در حوزه مدیریت کلان اجتماعی و گرایش آحاد جامعه به این قشر اجتماعی و استعدادها و خلاقیتهای خاص این طبقه نیز میتواند از عوامل تاثیرگذار در بروز اینگونه رفتارهای اجتماعی باشد.
البته ناگفته نماند در بررسی سیمای کلان جامعه رفتارهای هنجارشکنانه ولو اندک به علت حساسیتهای اجتماع بزرگنمایی میشود و اگر ما بررسی آماری دقیقی نسبت به این رفتار اجتماعی جوانان داشته باشیم طیف عناصری که تحتتاثیر این پدیده قرار گرفتهاند بسیار محدود و اندک است اما در واقع در مراحل آغازین این مساله هستیم.
اگر نهادهای اجتماعی و مراکز فرهنگی بتوانند عناصر فرهنگی را به درستی مدیریت کنند قطعا طیف پیروان گرایش به این پدیده بسیار محدود و اندک خواهد ماند.
تهیه شده توسط اداره برآورد اجتماعی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان