ضرورت تحول در روابطعمومی و ارتباطات شرکتهای صنعتی و راهبردی
مدیر روابطعمومی یکی از شرکت ها ، اولویت کار روابط عمومی ها را نمایش توانمندیهای متخصصان داخلی همسو با اقتصاد دانشبنیان اعلام کرد.موضوعی که تحقق هدفمند آ ن نیازمند بازنگری و تحول در حوزه روابط عمومی شرکت ها است

مدیر روابطعمومی یکی از شرکت ها اعلام کرده اولویت اصلی روابط عمومی ، نمایش دستاوردها و قابلیتهای متخصصان داخلی است. این استراتژی که همسو با اهداف اقتصاد دانشبنیان طراحی شده، نه تنها به عنوان عاملی مؤثر در جهت خودکفایی صنعتی کشور شناخته میشود، بلکه باعث افزایش شفافیت و نمایش ظرفیتهای بومی شده، اعتماد سهامداران را تقویت کرده و رضایت ذینفعان را نیز جلب میکند. این رویکرد، با شرایطی که در ادامه به آن پرداخته می شودمی تواند پیوندی سازنده بین توانمندیهای داخلی و توسعه پایدار اقتصادی ایجاد نماید
ضرورت تحول در گزینش نیروهای حوزه ارتباطات
با الهام از تحولات سازنده سالهای اخیر در رسانه ملی – که جایگزینی مجریان عمومی با مجریان کارشناس را به همراه داشته – به نظر میرسد این الگو درحوزههای روابطعمومی شرکتهای حوزه صنعت، اقتصاد و بورس نیز نیازمند توجه ویژه باشد.
حضور خبرنگاران و نویسندگانی با پیشینه تحصیلی مرتبط (فنی، اقتصادی، بورسی) و تجربه عملی در حوزه صنعت، می تواند امکان تولید محتوای تحلیلی و پاسخ به پرسشهای راهبردی ذینفعان (مدیران ارشد، سیاستگذاران، سهامداران و فعالان بازار سرمایه) را فراهم میسازد.
اما بهکارگیری افراد با تحصیلات غیرمرتبط و حتی با داشتن تجربه کار خبری در نشریات عمومی که فقط توانایی و امکان تهیه مصاحبهها و گزارشهایی مبتنی بر نقلقولهای مستقیم (مانند «وی گفت» و «وی افزود») دارند اگرچه در جای خود ممکن است مفید باشند ، امابه نظر می رسد برای انجام فعالیت خبری در شرکت های صنعتی و راهبردی وتهیه گزارش برای پاسخگویی به نیاز سهامداران و فعالان اقتصادی که انتظار مصاحبههای نیمهساختاریافته، تحلیلی و خروجیهای کاربردی را دارند، چندان مناسب نباشد. تهیه و لنتشار تنها اینگونه محتواها ممکن است به عنوان فرصتی ناکارآمد برای نمایش ظرفیتهای حرفهای شرکت تلقی شوند.
حفظ حقوق سهامداران؛ مسئولیتی اخلاقی و راهبردی
شرکتهای بورسی و فرابورسی، بهویژه در صنایع راهبردی، با سرمایه مردمی اداره میشوند. سهامدارانی که با اعتماد به مدیران بهعنوان امین منافع خود، داراییهایشان را در اختیار شرکتها قرار دادهاند، سزاوار آناند که هر هزینهکردی – ازجمله استخدام نیروها – به خروجی ملموس، ارزشآفرین و همسو با منافع بلندمدت ایشان بینجامد.
بهکارگیری نیروهای با تخصص نا کافی مرتبط با صنعت و اقتصاد در بخش روابطعمومی و ارتباطات شرکتهای بزرگ، بدون امکان تولید محتوای کارشناسی و مصاحبه هدفمند، نهتنها ممکن است بهرهوری مطلوب را به همراه نداشته باشد . بلکه ممکن است انتظارات ذینفعان را به طور کامل برآورده نسازد.
برای رعایت بیشتر حقوق سهامداران و پایبندی به مفهوم ارزشمند «حقالناس»، به نظر می رسد برخی سیاست ها نیازمند بازنگری باشد و هر تصمیم مدیریتی با محوریت خلق ارزش افزوده، شفافیت و بازنگری مستمر در فرایندها اتخاذ گردد.
سخن پایانی اینکه تحول در شیوههای ارتباطی شرکتهای راهبردی و صنعتی و بازنگری در استخدام نیروهای متخصص نیازمند توجه بیشتری است و ، نهتنها نشاندهنده بلوغ حرفهای این شرکتهاست، بلکه ضامن حفظ اعتماد سهامداران و تقویت جایگاه راهبردی صنایع ملی محسوب میشود.
این متن بیانگر نظرات شخصی نویسنده است و به طور کلی نگارش شده است و مجموعه یا شرکت خاصی در نظر نویسنده نبوده است .