۱_ به نظر میآید که حساس ترین قسمت بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی ۹۹/۵/۱۰ آنجا بود که تأکید کردند؛ «اگر جریان تحریف شکست بخورد، قطعاً جریان تحریم هم شکست خواهد خورد، زیرا عرصه کنونی، میدان جنگ ارادهها است و اگر اراده ملت ایران مستحکم باقی بماند، بر اراده دشمن غلبه خواهد کرد.». بنا بر اعتقاد بسیاری از آگاهان سیاسی، آمریکا برای «ایجاد ترس از تحریمها» نیاز به «القای ترس مصنوعی از تحریم» دارد و برای این منظور باید از «جریان تحریف» مدد بگیرد تا واقعیتها را تحریف کرده و وارونه جلوه دهد. از این رو «جریان تحریف» وارد میدان میشود تا با نفوذ خود در رسانه ها و افکار عمومی، «خودباوری» و شعار «ما میتوانیم» و دستاوردهای انقلاب اسلامی را مخدوش و منکوب سازد و آن را به فراموشی سپارد، قدرت آمریکا را بزرگنمایی و برجسته سازی نماید،خودباوری و اتکا به توانمندیها و ظرفیتهای عظیم داخلی را مورد بی اعتنایی و هجمه قرار دهد، و به جایش «خودتحقیری» و «بی هویتی» و «غربزدگی» را ترویج نموده ، حداکثر توان جوان ایرانی را در پخت قرمه سبزی و آبگوشت بزباش و مونتاژکاری معرفی نماید، و … تا بدین ترتیب «تحریم» را تبدیل به مانعی غیر قابل عبور و بن بستی بدون چاره معرفی و تلقین نماید، تا از این رهگذر، راهکار ذلیلانه و حقارت باری به نام «سازش، تسلیم، دیپلماسی لبخند، اعتماد به غرب، مذاکره، انفعال، عقب نشینی، امتیاز دهی، دیپلماسی التماسی، استرحام و انظلام» را تحت عنوان زیبا و فریبنده «تعامل با دنیا، سیاست تنش زدایی» تئوریزه نموده و موجه جلوه دهد. از این رو رهبر معظم انقلاب در سخنرانی ۱۰/۵/۹۹ میفرمایند: « به موازات تحریم دشمن، یک جریان تحریف هم وجود دارد؛ تحریف حقایق، واژگونه نشان دادن واقعیات؛ چه واقعیات کشور ما، چه واقعیات مرتبط با کشور ما؛ اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد، زیرا که عرصه، عرصه جنگ ارادهها است».
۲_ تدقیق و تدبر در بیانات رهبری گویای آنست که «تحریمها و تهدیدها» بدون حمایتگرایی و پشتیبانی «جریان تحریف»، و بدون استعانت از مغالطه گریها و اغواگریها و پادویی های «جریان تحریف» و «جریان نفوذ» و «جریان لیبرالهای غربگرا» ناقص بوده و لنگ میزند. درست است که «تحریم ها و تهدیدها» معیشت و رفاه مردم را به گروگان گرفته است، اما این تنها نوک کوه یخ است. اصل کار و مأموریت بر دوش «جریان تحریف» و «جریان نفوذی» و «مسئولین غربگرا» است که با ضربه زدن به روحیه «امید،خودباوری و مقاومت» مردم، و با اغواگری و مغالطه کاری و دادن آدرسهای غلط به مردم و مسئولین، چنین القا کند که دستان شما بسته است و در شرایط بن بست قرار دارید ، و اگر میخواهید از فشار زانوی تحریمها و تهدیدها بر گردن خود خلاص شوید، چارهای جز «مذاکره،سازش، تسلیم، استرحام، انظلام، عقبنشینی و امتیاز دادن» نیست. اگر بخواهیم صریح و بی پرده سخن بگوییم باید اذعان نماییم که موکول کردن حل مشکلات اقتصادی به مذاکره و امضای توافق برجام بی فرجام با آمریکا در دولت «تدبیر و امید»، یک تحریف بزرگ و یک نمونه از آدرسهای غلط برای علاج تحریمها و تهدیها بود. (جالب اینجاست که همین حضرات غربگرا در هنگام تبلیغات انتخاباتی خود، بعضا به برخی واقعیات اشاره میکردند و احیانا آدرس صحیح به مردم میدادند و به دولت دهم خرده میگرفتند و به درستی میگفتند: «آقای رئیس جمهور(وقت )! بیشتر مشکلات ناشی از سوءمدیریت است نه تحریم» !) متأسفانه این تحریف و این آدرس غلط «مذاکره و سازش» ، با شعارها و مغالطاتی مانند «آمریکا کدخداست»، «آمریکا میتواند تمام توان نظامی ما را ظرف ۵ دقیقه نابود کند»، «خزانه خالی است»، «رفع تحریمها و حل مشکل اشتغال و آب خوردن و آلودگی هوا منوط به مذاکره است»، «اوباما بسیار مؤدب است»، «نمیتوانیم با قهر و انزوا در دنیا زندگی کنیم»، «نباید با شعارهای توخالی مقابل قدرتها ایستاد»، «امکان ندارد آمریکای زیر تعهد بزند»، «اروپا با آمریکا فرق میکند و پای توافق میماند» و… دائما تشدید گردید، و در ذهن افراد خود کم بین و بی بصیرت و ترسو این گونه گزاره های انحرافی و غلط تثبیت شد، و به مردم اینگونه تلقین نمودند که کشور در شرایط بن بست قرار دارد، و چاره ای جز سازش و تسلیم و اتخاذ سیاست تنش زدایی و دیپلماسی التماسی و استرحامی و انظلامی و انفعالی نیست. بنابراین با توجه به بیانات رهبری در سخنرانی ۹۹/۵/۱۰ ، به نظر میرسد که «جریان تحریف» نقش مکمل و متمم را در زمینه «تحریم» بازی میکند. در واقع «جریان تحریف» و «جریان تحریم» همانند دو لبه یک قیچی هستند که با عملیات نفوذ ، در دستگاه محاسباتی افکارعمومی و همچنین در دستگاه محاسباتی برخی مدیران تصمیم ساز و تصمیم گیر، اختلال و برش ایجاد کرده، و ریشه مشکلات اقتصادی و راه برون رفت از آن را واژگونه و وارونه نمایش داده، و با دادن آدرس غلط «مذاکره و سازش» به افکار عمومی، ذهنها و افکار را ویروسی و فلج نموده ، و در ادامه راهبرد صحیح «مقاومت و ایستادگی» را مخدوش و ناکارآمد نشان میدهند. به بیان روشنتر «جریان تحریف» با ضربه زدن به روحیه و امید مردم ، با خدشه در خودباوری و اعتماد به نفس ملت، با سیاه نمایی مشکلات، با مغالطه گری و فضاسازیهای رسانه ای و با راه اندازی عملیات روانی و اغواء و اغفال مردم، و با ارائه آدرسهای غلط، نقش متمم و مکمل «جریان تحریم» را بر عهده دارد و به تیز کردن تیغ «تحریمها» کمک میکند، تا کشور را در شرایط بحرانی و بن بست نشان داده ، و آدرس غلط «مذاکره و دیپلماسی التماسی و استرحامی و انظلامی و انفعالی» را به خورد ملت دهند، و از این رهگذر آب به آسیاب دشمن ریخته و پاس گل به آمریکا بدهند، و عصا زیر بغل تحریمهای آمریکایی بگذارند. از این رو میتوان گفت که بسیاری از نابسامانیهای اقتصادی و تلخیهایی که در سالهای اخیر به کشور ما تحمیل شد، بیش از خباثت دشمن و تحریمها و تهدیدها، ریشه در انحراف و تحریفگری برخی افراد داشت. رجالی که کلید حل مشکلات و آدرس گشایش امور را در مسالمت یکطرفه با دشمن ، و اتخاذ راهبرد سازش و تسلیم میدانستند.
۳_ به عنوان نمونه برخی از این حضرات غربگرا گفتند: «مذاکره با آمریکا، صلح حدیبیه است»! بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به بیعت رضوان اصحاب با پیامبر اعظم(ص) برای تبعیت و استقامت تا پای جانشان داشته باشند. دیگری گفت امام حسن(ع) هم با معاویه مذاکره و صلح کرد؛ بیآنکه به روی مبارک (بخوانید نامبارک) خود بیاورند که آن صلح، پیامد تحمیل یاران بیوفا و پیمانشکن و بی استقامت و بی بصیرت بود. دیگری که سالها سابقه انقلابیگری و مبارزه در کارنامه خویش داشت ، آنقدر دچار خطای محاسباتی گردیده بود و آنقدر مشاورین غربگرایش اطلاعات غلط و مخدوش به او داده بودند که در سخنرانی عمومی خویش مدعی شد «روزگار، روزگار گفتمان است نه موشک»!!! و در ادامه گفت : «ژاپن و آلمان وقتی در جنگ جهانی شکست خوردند و بودجه نظامی را متوقف نمودند [و دست از تولید موشک و تسلیحات نظامی کشیدند] ، پیشرفت کردند»!!!. حال آنکه بنا بر آمار منتشره ، آلمان و ژاپن در رتبه هشتم و نهم بیشترین هزینههای نظامی در دنیا قرار دارند. متاسفانه باید بگوییم که این جملات و این آدرسهای غلط و منحرف کننده و این مغالطات عجیب و غریب، درست در زمانی توسط «جریان تحریف» و «خط نفوذ» و «جریان اغواء و اغفال» عنوان میشد که مقامات آمریکا دائما ایران اسلامی را تهدید نظامی کرده و میگفتند گزینه نظامی و حمله به ایران روی میز است. خلاصه کلام آنکه «جریان تحریف» و «جریان نفوذ» و «جریان لیبرالهای غربگرا» و «جریان شبه روشنفکران غربزده» درصدد بودند تا با تحریف و کتمان حقایق و با مغالطه گری و آدرسهای غلط خود، مسیر انحرافی و خسارت بار «سازش، تسلیم، مذاکره، دیپلماسی التماسی، استرحام و انظلام و انفعال» را تنها راه برون رفت از مشکلات وانمود کنند، و با فضاسازی یک بن بست خود ساخته ، تنها راهکار برون رفت از تحریمها و تهدیدها را در «امتیاز دادن و عقب نشینی در مقابل دشمن» جلوه دهند.
۴_ به راستی چگونه میتوان باور کرد که برخی مسئولین عالی رتبه ایران در دستگاه سیاست خارجه و حتی تا جایگاه ریاست جمهوری از این گزاره مشهور و معروف در کتابهای علوم سیاسی بی اطلاع و ناآگاه باشند که «شرط موفقیت و پیروزی در میز مذاکره، برخورداری از قدرت چانهزنی ، بازسازی اقتدار درونی و بازگویی نقاط قوت داخلی و گوشزد کردن نقاط ضعف دشمن است». تعجب انگیزتر و تاسف بارتر آنجاست که همین مسئولین تصمیم ساز و تصمیم گیر کشورمان، پشتسر هم ادبیات ضعف و بیچارگی و «ما نمیتوانیم» را به کار بستند و خود را در مقابل جهانخواران و گرگهای کروات پوش بین المللی ، آنچنان حقیر و ناتوان و دست بسته و مستسبع و مرعوب نشان دادند که دشمن را در استمرار استراتژی «اعمال فشار و تحریم» علیه انقلاب اسلامی مطمئن تر کرد. متاسفانه جریان تحریف و جریان نفوذ و برخی مسئولین فریب خورده کشورمان با گفتن گزاره هایی نظیر : «خزانه خالی است»! ، «آمریکا کد خداست»!، «به امام نوشتم که آمریکا ابرقدرت است و بدون مذاکره و رابطه نمیتوان ادامه داد»!، «آمریکا میتواند تمام توان نظامی ما را ظرف ۵ دقیقه نابود کند»!!!، «رفع تحریمها و حل مشکل اشتغال و تولید و آب خوردن و آلودگی هوا، متوقف به توافق است»!، «ما نمیتوانیم با قهر و انزوا در دنیا زندگی کنیم»! و «نباید مقابل قدرتهای بزرگ ایستاد، آن هم با شعارهایی که بعضاً توخالی است»! و … دشمن را در ادامه دادن و اصرار کردن به راهبرد «تحریم و تهدید و اعمال فشار بیشتر» ، تشویق و ترغیب نمودند. آخر سر هم برخی از این مسئولین غربگرا و مستسبع و مرعوب گفتند «درس کربلا، درس تعامل سازنده و مذاکره است»!!! هنوز که هنوز است بعد از سالها، یک نفر از میان این جماعت غربگرا و غربگدا پاسخ نداده که اگر واقعا «درس کربلا، درس تعامل سازنده و مذاکره است»!!! پس چرا در محاصره منحصر به فرد کربلا، کلامی از سر ضعف و وادادگی بمنظور تشویق دشمن به آمدن بر سر میز مذاکره و امتیاز دادن به دشمن برای برداشتن تهدید و تحریمهایش ،از امام حسین علیه السلام و اصحابش صادر نشد؟ براستی اگر قرار بود سرور آزادگان عالم – نعوذبالله – با دشمنانی نظیر یزید و عمر سعد و شمر به مذاکره و سازش و تسلیم بنشیند، و آنها را «معتدل و مودب» بداند و امضا و تضمین آنها را قابل اعتماد بداند، پس چرا عزتمندانه فرمود «انی لا اری الموت الا سعاده و الحیاه مع الظالمین الا برما» ؟ پس چرا با ندای غیورمندانه اش فرمود : «موتٌ فی عزّ خیرٌ من حیاه فی ذُلّ»؟ پس چرا مردانه ایستادگی و مقاومت کرد و تن به ذلت و سازش و مذاکره نداد و دلاورانه نهیب زد که : «الموت اولی من رکوب العار» ؟ پس چرا سرسختانه در مقابل دشمن پرقدرت خود فرمود : «زنازاده پسر زنازاده مرا بین دو چیز قرار داده؛ میان شمشیر (مرگ) و ذلت. و هیهات منا الذّله و ما آخذ الدّنیّه. خداوند پذیرش ذلت را برما و بر پیامبر ومؤمنین روا نداشته است»؟. براستی حضرت سیدالشهدا(ع) اگر سرسوزنی اهل تسلیم و مذاکره و سازش و سیاست تنش زدایی بود، پس چرا شب عاشورا به اصحاب فرمود «فان کنتم قد وطنتم انفسکم على ما وطنت علیه نفسى، فاعلموا انالله انّما یهب المنازل الشّریفهً لعباده باحتمال المکاره. اگر شما خود را آماده کردهاید بر آنچه که من خود را آماده کرده و تصمیم گرفتهام، پس بدانید همانا خداوند جایگاههای بلند و با شرافت را منحصراً به بندگانی میدهد که ناگواریها و ناملایمات را تحمل کنند و استقامت ورزند»؟ . واقعا اگر «درس کربلا، درس تعامل سازنده و مذاکره است»!!! ، پس چرا حضرت سید الشهداء ، دو دهه پیش از ماجرای کربلا آن هنگام که امیرمؤمنان(ع) او را مأمور کرد در بحبوحه جنگ صفین با لشکریان پدرش سخن بگوید و روحیه جهاد و حماسه و مقاومت را در آنها تقویت نماید، فرمود «بدانید گزند ظاهری جنگ و جهاد و مقاومت هرچند طعمی تلخ و ناگوار دارد، که باید آن را جرعه جرعه نوشید ، اما گذراست و در نهایت عزت و سربلندی و موفقیت را برای شما به ارمغان خواهد آورد. پس هر کس برای مقاومت و ایستادگی و تن به ذلت ندادن مهیا شود و از زخمهای آن نهراسد، پیروز است». این منطق شجاعانه کجا! و تبلیغات جنگهراسانه و جنگگریزانه خط تحریف و جریان نفوذیهای غربگرای مستسبع کجا؟! متأسفانه در هفت سال اخیر همپوشانی و مکمل بودن «جریان تحریف» برای «جریان تحریم» و نوع مواجهه دولت با این جریان اغواگر نفوذی، خسارات متعددی به کشور وارد کرد که به عنوان نمونه افزایش نابسامانیهای اقتصادی، رقم خوردن واردات بی رویه، افزایش رکود و به تعطیلی کشیده شدن صنایع تولیدی کشور، کاهش ارزش پول ملی، کوچک شدن سفره مردم، افزایش فقر و تبعیض و فاصله های طبقاتی، دلسرد شدن مردم از انقلاب و اسلام، تنها بخشی از نتایج خسارت بار این همپوشانی است.
۵_ با توجه به آموزه های دینی و مراجعه به مکتب حیات بخش امام خمینی و رهنمودهای مقام معظم رهبری ، به نظر میرسد که راهکار حقیقی عبور از تحریمها و تهدیدها، و شاه کلیدخلاص شدن از فریبها و اغواگریها و آدرسهای غلط «جریان تحریف» و «جریان نفوذی» و «جریان لیبرالهای غربگرا و غربگدا» و «جریان نفاق» در اینست که «بصیرت»و «صبر و استقامت» را پیشه خود سازیم و از هزینه های «دکترین مقاومت» ترسی به دل راه ندهیم. ملت شریف ایران باید بدانند که در همهی نبردهای اسلام، «بصیرت» و «صبر و استقامت» حرف اول را میزد؛ به ویژه در نبردهای امامالمتقین علی علیهالسلام؛ چرا که در اکثر این نبردها، رویارویی «جبههی حق» با اهل «نفاق و تزویر و تحریف و کفر پنهان» بود. کفر پنهان «جریان تحریف و نفاق» که خود را در هالهای از سالوس و ریا و تظاهر به اسلام پوشانده بود. این هنر بزرگِ جانشین به حق پیامبر بود که با «بصیرت الهی» و «استقامت در راه حق» توانست با آنان قاطع و انقلابی برخورد کند و این از مفاخر اوست که فرمود : «… ایها الناسَ فاِنّی فَقَاْتُ عینَ الفِتْنَهِ و لم یکن لِیَجْتَرِیءَ علیها احدٌ غیری…» مفهوم کلام حضرت آنست که «ای مردم! این من بودم که با بصیرت و مقاومت چشم فتنه را درآوردم ، و با این مقدس مآبان بی بصیرت و خشک مغز و فریب خورده از جریان تحریف و نفاق مبارزه کردم، و جز من کسی را جرأت بر این کار نبود که این مقدس مآبان متحجر را از تیغ شمشیر بگذرانم و جریان نفاق و تحریف را بدین گونه خلع سلاح نمایم» حضرت راز اینهمه پایمردی و شجاعت را «بصیرت» توام با «صبر و مقاومت»خویش میداند: «… و اِنّی مِن ضلالِهِمُ الذی هُم فیهِ، و الهُدی الذی أنا علیه، لعَلی بَصیرهٍ من نَفْسی و یقین من رَبّی… ؛ من هم چنان بر این باورم که آنان گمراهند و من در مسیر هدایت؛ و این را با بصیرت خود و یقینی میگویم که خدایم بر من ارزانی داشته است». حضرت به یارانش فرمود: جنگ امروز من جنگ با اهل قبله و با جریان تحریف و نفاق و ریاکاری و فتنه انگیزی است! منافقینی که در ظاهر با دین و انقلاب دمخورند، اما در باطن اعتقادی به اسلام ناب استکبار ستیز و مدافع حقوق محرومان و عدالت خواه ندارد و انقلاب اسلامی پیامبر را تخطئه میکنند. امیرالمومنین ازدست خوارج بی بصیرت رنجها کشیدند که چرا فریب جریان تحریف و نفاق را میخورند و آدرسهای غلط آنها را دنبال میکنند. حضرت بعد از آنکه دیدند خوارج نادان و بی بصیرت به ابزار و آلت دست «جریان تحریف و نفاق و تزویر» تبدیل شده اند ، آنان را «شرار الناس» معرفی کرد و آهنگ مقابله با این بی بصیرتان کندذهن و متحجر نمود و فرمود :« تنها آنان یارای برافراشتن پرچم نبرد با گروه خوارج و این بیبصیرتان و با این جماعت فریب خورده از جریان تحریف و نفاق را دارند که اهل «بصیرت» و «صبر و استقامت» باشند». حضرت فرمودند «… و لا یَحْمِلُ هذا العَلَمَ الّا اهلُ البَصَرِ والصَّبرِ والْعِلْمِ بِمواضِعِ الحَقَّ ؛ این پرچم را جز اهل بصیرت و مقاومت و آگاهان به موضعگیریهای حق نمیتوانند به دوش کشند».بنابراین ملت انقلاب کرده و شهید داده ایران باید به این گزاره اعتقاد بیش از پیش پیدا نمایند که تنها با «بصیرت» و «صبر و استقامت» است که میتوان این انقلاب را از گزند دشمنان عنود خارجی، و از شر «جریان تحریف و جریان نفوذ و جریان نفاق و جریان اغواء و جریان لیبرال غربگرا»، حفظ و حراست و نگهبانی کرد.
۶_ همچنین باید دانست که در پرتو تفکر انقلابی و خودباوری و روحیه اعتماد به نفس ملی و اتکا به جئانان و ظرفیتهای داخلی ، عبور از تحریمها و تهدیدها میسر است؛ نشان به آن نشان که در صدها مورد دیگر توانستیم. در واقع «تحریم» علیه کشوری مانند ایران با ظرفیتها و امکانات فراوانی که دارد اگرچه بیتاثیر نیست ولی هرگز نمیتواند آنگونه که آمریکا و متحدانش و «جریان تحریف» و «جریان نفوذ» و «جریان لیبرالهای غربگرا و غربگدا و غربزده» انتظار دارند فلجکننده! باشد. بلکه میتواند به فرصتی برای جوشش استعدادها و عامل شکوفا شدن خلاقیتهای ذهن پرتوان ایرانی تبدیل گردد. به عنوان نمونه به فهرست این دستاوردها که فقط اندکی از بسیارهاست و تماماً نیز در اوج تحریمها و در پرتو اتکا به جوانان و توانمندیهای داخلی به دست آمده است توجه کنید: ایران، دومین کشور دارای توانایی ساخت دریچه قلب در جهان است؛ دومین کشور در درمان تالاسمی با شیوه پیوند مغز استخوان؛ سومین تولیدکننده دکلهای انتقال برق؛ رتبه دهم جهانی در فناوری لیزر؛ مقام دوم جهان در زمینه تولید نانو دارو؛ چهارمین کشور در تولید اتانول در دنیا؛ رتبه سوم جهان در صنعت سدسازی؛ نهمین کشور دارای چرخه کامل فناوری فضایی؛ دومین کشور دارای فناوری تولید پهپاد رادارگریز؛ اولین کشور تولیدکننده صنعتی بیوایمپلنت؛ چهارمین قدرت موشکی جهان؛ جزو ۱۰ کشور سازنده زیردریایی در جهان؛ تولیدکننده سریعترین اژدر رادارگریز در جهان؛ دارای مؤلفه استراتژیک خودکفایی در بنزین؛ پنجمین کشور برتر سازنده ربات انساننما؛ چهارمین کشور صاحب فناوری ساخت نیروگاه خورشیدی در جهان؛ اولین سازنده استارتر هواپیما در غرب آسیا؛ چهارمین قدرت دریایی جهان و… است و این همه تنها بخشی از دستاوردهای حیرتانگیز جوانان و فرهیختگان مومن انقلابی و باانگیزه و مقاوم ایران اسلامی است که با وجود تحریمهای سخت و تحمل بیشترین دشمنیها علیه مردم و نظام به دست آمده است، و تحریمها را تبدیل به فرصت شکوفاشدن و بروز پتانسیلها نموده اند.
۷_ تجربه تلخ برجام بدفرجام نشان داد آمریکاییهای زیاده طلب و طماع حتی در صورت دادن امتیازهای فراوان نیز حاضر به دست کشیدن از تحریمها و تهدیدها نیستند، چرا که اساساً مسئله هستهای و احتمال داشتن بمب اتمی بهانهای بیش نبوده و چالش آنها با ما یک چالش هویتی و ماهیتی و ذاتی است. در حقیقت آمریکا با اصل انقلاب اسلامی و مکتب امام خمینی و اسلام ناب استکبار ستیز و مدافع حقوق محرومان و مستضعفین مشکل دارد، چرا که آن را نابود کننده بساط ظلم و جور و سلطه طلبی خود میبیند. از این رو میتوان اینچنین استنباط نمود که بمب اتم ما که آمریکا از آن میترسد، شکافته شدن هسته اورانیوم غنی شده نیست، بلکه شکوفا شدن هسته های مقاومت و احیای فرهنگ جهاد و شهادت طلبی و معنویت و حماسه است. بمب اتم ما که آمریکا از آن میهراسد زنده شدن فرهنگ خودباوری و اعتماد به نفس ملی در پرتو ایمان و توکل و توسل است،که برکاتی همچون پیروزی در جنگ هشت ساله در مقابل ارتش تا بن دندان مسلح عراق، ساخت موشکهای بالستیک و کروز نقطه زن، دستیابی به غنی سازی ۲۰ درصد، پیروزی بر داعش و پشتیبانان «غربی، عبری، عربی»آنها، گسترش قدرت منطقه ای ایران در منطقه غرب آسیا، و رسیدن به توان بازدارندگی است. اینها مولفه های قدرت ما و بمب اتم واقعی ماست که آمریکا و جریان تحریف از آن واهمه دارند، و در صدد ستاندن آن از ملت قهرمان ایران هستند. از این رو ملت بابصیرت و مقاوم ایران باید این نکته را برای نسل جدید بازخوانی و بازگویی کنند و برای یکدیگر یادآوری نمایند که بهانههای آمریکا از ایران تمامی ندارد. تجربه تلخ و خسارت بار برجام به ما ثابت کرد که سادهلوحی و حماقت است اگر کسی گمان کند حتی با نابود کردن آخرین سانتریفیوژ در کشور، غائله هستهای و بهانه گیری های آمریکا از ما تمام میشود. رمز عبور از تحریمها و تهدیدها در اینست که ملت ایران فریب اغواگریها و آدرسهای غلط «جریان تحریف» و «جریان نفوذی» و «جریان نفاث داخلی» و «جریان لیبرالهای غربگرا و غربگدا» را نخورند. تجربه تلخ و بیفرجام برجام به ملت ایران بیش از پیش ثابت نمود که کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست ، در اتخاذ سیاست «تنش زدایی و دیپلماسی التماسی و استرحامی و انظلامی و انفعالی» نیست، بلکه در پیروی از مکتب امام خمینی با شاخصه هایی همچون «معنویت، توکل و اعتماد به پروردگار، نترسیدن از دشمن، خودباوری و اعتماد به جوانان ،مقاومت در برابر جبهه کفر و نفاق، مبارزه بی امان با جهانخواران و مستکبران، دفاع از تمامی مستضعفین جهان، قیام برای برپایی قسط و عدالت، پرهیز از اشرافیت و تجمل، کنار گذاشتن جریان لیبرال غربزده از مسئولیتها ، میدان دادن به جوانان مومن انقلابی عاشق خدمت ، ترویج فرهنگ ایثار و ازخودگذشتگی و شهادت، بی اعتنایی به اسلام آمریکایی سازشکار با مرفهین بی درد ، ستاندن مسئولیتها و جایگاه ها از نفوذیهای فرصت طلب، و …» است . و خلاصه راهکار حل مشکلات کشور در اینست که خط امام و مکتب امام و اسلام ناب را قطب نما و چراغ راه خود برای رسیدن به قله های عزت و شرف و سرافرازی قرار دهیم.
۸_ مردم بابصیرت و هوشیار ایران باید بیش از پیش توجه داشته باشند که «جریان تحریف» و «جریان روزنامه های زنجیره های» و «جریان مدعیان اصلاحات» که طی هفت سال گذشته حمایت تام و تمامی از دولت موسوم به «تدبیر و امید» داشته اند، این روزها که بابت وضع نامناسب اقتصادی کشور علیرغم وعدههای فراوان دولت متبوعشان (که آنچنان رونق اقتصادی ایجاد میکنم! …. )، به شدت زیر سؤال افکار عمومی است، و لذا به نظر میرسد که میکوشند با فرار رو به جلو ، و با نعل وارونه زدن، و با پافشاری چندباره بر آدرس غلط «مذاکره و تسلیم و عقب نشینی و امتیاز دادنهای هرچه بیشتر به آمریکا» و با زمینه سازی برای افزایش گرانی ها و بالا رفتن نارضایتی اقشار ضعیف و مستضعف جامعه، مردم و مسئولین را برای تن دادن به امضا کردن برجام ۲ و برجام ۳ و … راضی و قانع و مجاب نمایند. به عبارت روشنتر ظاهرا «جریان تحریف» و «جریان روزنامه های زنجیره های» و «جریان مدعیان اصلاحات» این روزها درصدد برآمده تا سیلی محکم تر و کاری تری بر پیکر مظلوم انقلاب اسلامی وارد نموده، و به یکباره تمام داشته های انقلاب اسلامی را به چوب حراج بگذارند، و کشور را تبدیل به لقمه آسانی برای بلعیده شدن در حلقوم سیری ناپذیر آمریکای جنایتکار و اروپای خیانتکار بنمایند. از این رو ملت ایران باید توجه و دقت نمایند که «جریان نفوذ» و «جریان تحریف» و «جریان لیبرالهای غربگرا» و «جریان مدعیان اصلاحات» و «جریان نفاق داخلی» به زعم خود تلاش میکنند با مطرح نمودن دوگانه های دروغینی نظیر: «سازش یا افزوده شدن گرانی ها و مشکلات اقتصادی» ، «سازش و مذاکره دوباره با کدخدا و دادن امتیازهای بیشتر به سلطه گران بین المللی؛ یا افزایش نابسامانیهای اقتصادی و فقیرتر شدن فقرا و نزدیک شدن سایه شوم جنگ» ، با یک تیر چند نشان بزنند. از طرفی میخواهند خود را از زیر بار فشار افکار عمومی و افتضاحی که بابت حمایتهای بیچون و چرایشان از دولت ناکارآمد «تدبیر و امید» به بار آورده اند،خلاص کنند، و از طرف دیگر میخواهند سوء مدیریتها و خرابکاریها و ناکارآمدیها و احیانا خیانتهای دولت «تدبیر و امید» را لاپوشانی کرده ، و مقصر وضع نابسامان اقتصادی را شخص دیگری غیر از دولت فعلی جا بزنند! و مثلا سپاه پاسداران و مقام معظم رهبری را بعنوان مقصر وضع نابسامان اقتصادی موجود و پلشتی ها و گرانیهای افسار گسیخته و واردات بیرویه و اهمال کاریها و خیانتها و فسادها و اختلاسها معرفی نمایند. از این رو در این شرایط سخت اقتصادی و معیشتی و گرانی های افسارگسیخته بازار، و متلاطم بودن قیمت سکه و دلار و خودرو و مرغ و تخم مرغ و … ، بایسته است که نخبگان و مجلس انقلابی و قوه قضائیه و اساتید متعهد حوزه و دانشگاه و رسانه های انقلابی تلاش نمایند تا جهاد روشنگری و بصیرت افزایی را احیا نموده، مردم کوچه و بازار را از این ترفند جدید فتنه گران و حرامیان نفوذی و فرصت طلبان رانت خوار آگاه و مطلع نمایند، و به عموم ملت ایران خبررسانی کنند که هدف جریان تحریف و جریان لیبرال غربگرا و جریان کاسه لیس غرب اینست که عموم جامعه را نسبت به انقلاب و نظام اسلامی و رهبری ، بدبین و دلسرد نموده، و زمینه را برای اغتشاش و آشوب و هرج و مرج هر چه بیشتر مهیا نمایند، و راهکار «مقاومت و استکبار ستیزی و استقلال طلبی» را مخدوش و ناکارآمد و پرهزینه و بی فایده جلوه دهند.
۹_ ملت شریف ایران باید بدانند که پایداری کردن بر «دکترین مقاومت امام خمینی» هرچند ساده و بیزحمت و بی هزینه نیست، اما آینده ای کاملاً روشن و غرور آفرین و تضمین شده به وعده الهی در پی خواهد داشت، چرا که این وعده قرآن است که (إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ) ، و این وعده حتمی خداوند صادق الوعد است که (إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون ). اما مسیری که «جریان تحریف» و «جریان شبه روشنفکران لیبرال غربزده» نشان میدهند، مسیر ذلت بار «سازش و تسلیم و مذاکره و عقب نشینی و امتیاز دادن» است، که هزینه هایی به مراتب سنگین تر از هزینه های «دکترین مقاومت» به ارمغان خواهد آورد، و در انتها به مقصدی به نام « ذلت، سرافکندگی،حقارت، نکبت، مستعمره شدن، استثمار شدن، نوکر آمریکا و جهانخواران گردیدن، و …» ختم میگردد. بنابراین راه ما راه کربلا و عزت و افتخار حسینی و حماسه آفرینی و مقاومت و ایستادگی، توأم با بصیرت در برابر یزیدهای زمانه و «جریان نفاق» و «جریان تحریف» و «جریان لیبرالهای غربگرا و غربگدا» است، و این راه را ان شاء الله با رقم زدن دولت جوان حزب اللهی، و با کمک مجلس متعهد انقلابی، و با فهم و بصیرت و استقامت مردم، و با استعانت از الطاف خاصه الهی ادامه خواهیم داد، تا در پرتو تشکیل یک «دولت انقلابی» بتوانیم «جامعه اسلامی» و سپس «تمدن نوین اسلامی» را رقم بزنیم، و منادی عدالت و معنویت در جهان گردیم، و زمینه را برای ظهور مهدی صاحب الزمان آماده نماییم. چرا که این وعده پروردگار متعال است که (وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ)
مولف : رسول رضایی ، طلبه و پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان ، ۱۷/۶/۹۹ _ ۰۹۱۳۸۰۱۳۷۶۰