حسن روحانی افزود: « آمریکاییها اخیرا اعلام کردند دهها میلیارد دلار به ایران لطمه زدیم، در عرض سالهای ۹۷، ۹۸ و ۹۹ حداقل ۱۵۰میلیارد دلار به کشور لطمه زدند، با تحریم غلط و غیرقانونی و بیجا و ضدانسانی و عملیات تروریستی، جلوی دارو و درمان و مواد غذایی را گرفتند. هیچ وقت ما در تاریخ، کاخ سفید را با این توحش ندیده بودیم، آنها آدمهایی هستند که بزرگترین توحش را انجام دادند». وی ادامه داد: «مردم برای کمبود و مشکلات در کشور اگر میخواهند لعن و نفرین کنند آدرسش کاخ سفید در واشنگتن است، آدرس اشتباه کسی به آنها ندهد. یک عدهای به خاطر منافع غلط گروهی و باندی به مردم آدرس غلط ندهند. آدرس صحیح تمام جنایات و فشار بر مردم عزیز ایران واشنگتن دیسی، کاخ سفید است و آنهایی که داخل این ساختمان هستند این همه جنایات علیه ملت ایران روا داشتهاند و شما میبینید هر روز فشار و مشکلات است.» وی با بیان اینکه «مردم ما ایستادگی و مقاومت کردند، خم به ابرو نیاوردند و در برابر این قلدرها خم نشدند»، ادامه داد: « ما لعن و نفرین و کینهمان را با آدرس صحیح و درست بفرستیم، آن کسی که جنایتکار است کاخنشین کاخ سفید است، منشأ تمام مشکلات مردم از صهیونیسم، ارتجاع و تندروهای آمریکاست، امروز فرمانده این کار در آمریکاست و دارد علیه مردم ایران جنایت میکند.»
درباره این مواضع اخیر رئیس جمهور چند نکته و انتقاد توام با مطالبه گری وجود دارد که در ادامه می آید:
** خسارات خودتحریمی های دولت،افزونتر ازتحریمهای خارجی مروری کوتاه بر تصمیمات نابجا و اقدامات غلط دولت موسوم به «تدبیر و امید» در هفت سال گذشته حاکی از آنست که هر چند تحریمهای ظالمانه آمریکا و جبهه «غربی، عبری، عربی» فشارهایی به کشور وارد کرده است، اما به گواهی بسیاری از کارشناسان اقتصادی خسارت بیتدبیریهای داخلی و خودتحرمی عوامل دولتی بسیار بیشتر از خسارات تحریمها و عاملیت خارجی بوده است. امروز در شرایطی به سر می بریم که بیش از هفت سال از عمر دولت فعلی میگذرد؛ دولتی که با شعار «چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژهای صنعت هستهای و چرخ اقتصاد» روی کار آمد، ولی این روزها متاسفانه شاهد آن هستیم که اوضاع و احوال هستهای و غنی سازی بیست درصدی و اقتصادی کشور، نه تنها نشاندهنده عدم تحقق آن وعدههای پر از خالی است، بلکه بسیاری از مولفههای اقتدار ما در آن روزها، آرزوهای دست نیافتنی این روزهای ملت ایران شده است. البته نمیتوان نقش تحریمهای ناجوانمردانه و موذیانه آمریکا را در بروز برخی نابسامانیهای اقتصادی نادیده گرفت و نقش آن بر افزایش فشار بر مردم را کتمان کرد؛ اما واقعیت آنست که ضربه ای که از نااهلان و نامحرمان و شبه روشنفکران لیبرال و مسئولان خودباخته و غربگرا و غربگدا و از فرصت طلبان نفوذی و مفسدین اقتصادی و خود تحریمی ها داریم می خوریم، به مراتب بسیار بیشتر از ضربه ای است که از فشار تحریم های غربی بر کشور وارد می شود. اگر نگاهی کلان و استراتژیک به عرصه جنگ تمام عیار اقتصادی دشمن بر علیه انقلاب اسلامی بیندازیم متوجه خواهیم شد که تحریم ها در دراز مدت نه تنها بد نیست بلکه می تواند تبدیل به فرصت گشته و نقش موتور محرک اقتصاد را ایفا نماید، چرا که سبب جوشش استعدادها و به فکر افتادن برای خودکفایی و استقلال از نظام سلطه می گردد. تحریمها همچون واکسنی است که کشور را در برابر ویروس های گزنده اقتصادی و تکانه های بین المللی ایمن ساخته است و نقاط قوت و ضعف هایمان را به ما نشان داده و زمینه را برای اندیشیدن و تکاپو به منظور خودسازی اقتصادی و رسیدن به خودکفایی و اقتدار اقتصادی مهیاتر نماید. تحریمهای ظالمانه آمریکا هرچند که از ابتدای انقلاب وجود داشت و در سالهای بعد بروزرسانی و البته گستردهتر شد، اما میتوان مدعی شد که در اثر تجربه کسبشده طی ۴۰ سال پس از انقلاب، جوانان انقلابی و مسئولین متعهد و مومن و باانگیزه کشور توانستهاند خود را با تحریمها هماهنگ کنند و راههای دور زدن آن را پیدا کنند و تحریم را تبدیل به فرصتی برای جوشش استعدادها و فعال سازی خلاقیتهای خفته جوانان هوشمند ایرانی قرار دهند، تا خودباوری و مامی توانیم و مقاومت فعال را پیشه خود سازند و نهضت قطعه سازی را راه بیندازند و کشور را از بسیاری احتیاجات مستغنی نمایند. به عنوان نمونه همین که صنایع بزرگ کشور همچون پتروشیمیها و صنایع فلزی و معدنی و بسیاری دیگر از صنایع دولتی و خصوصی، علیرغم تحریمهای هوشمند، توانستهاند به برکت همت و تلاش جوانان انقلابی راههایی برای وارد کردن ارز حاصل از صادرات پیدا کنند، گویای این واقعیت است که روند صادرات و تحصیل ارز کم و بیش ادامه یافته است و مشکلی نبوده که سبب توقف قطار پیشرفت انقلاب گردد. به طوریکه رئیس جمهور در تبلیغات انتخاباتی سال ۹۲ اعلام نمودند که مشکل اصلی کشور تحریم های خارجی نیست، بلکه مشکل اصلی در سوء مدیریت و کم کاری و خودشیفتگی برخی مدیران و عدم مشورت آنان با کارشناسان دلسوز و کاربلد می باشد. از آن گذشته برخی کارشناسان اقتصادی همسو با دولت نیز، در اظهارنظرهایی درباره آثار تحریمهای ابتدای دهه ۹۰، میگفتند که آن تحریمها حدود ۳۰ درصد بر هزینه مبادلات کشور اثر داشتهاند، و این یعنی اینکه ۷۰ درصد مشکلات ما به اهمال کاری ها و تصمیمات غلط مدیران داخلی خودمان و عدم مبارزه جدی با فساد و اختلاس گران و فرصت طلبان رانت خوار بازمی گردد.
در سالهای اخیر آمار دقیقی در رابطه با هزینه تحریم ها و نقش آن در سنگ اندازی در مبادلات کشور در دست نیست، ولی به فرض اینکه نقش آن را بیشتر از ۳۰ درصد هم در نظر بگیریم، آیا به راستی حجم و عمق پلشتی ها و مشکلات اقتصادی امروز ما با فشارهای تحریمی خارجی و جنگ ارزی دشمن متناسب بوده است؟ آیا میتوان ادعا کرد همه نابسامانی ها و به هم ریختگی ها و مشکلات ما، اعم از افزایش ۶۰۰ درصدی نرخ ارز و تورمهای بالای ۲۰ و ۳۰ درصدی، و پراید ۱۲۰ میلیونی و دلار ۳۰ هزار تومانی، بیکاری کارگران، تعطیلی بسیاری از کارخانجات معروف، واردات بی رویه اجناس مشابه داخلی، موانع کسب و کار، رونق نیافتن تولید، عدم حمایت از محصولات کشاورزان مظلوم داخلی، و … فقط ریشه در تحریمهای خارجی و شیطنتهای کاخ سفید و سیاستهای خصمانه استراتژیستهای واشنگتن دی سی دارد؟! مروری بر سریال تلخ تصمیمات نابجا و اقدامات غلط و کم کاریها و سوء مدیریت برخی مسئولین در ایام گذشته، شاهدی بر این مطلب است که ملت ایران بیشتر از خودی ها، جریان تحریف ،جریان نفوذ، مفسدین اقتصادی، باندهای اختلاس و دلالی و وارداتچی های فرصت طلب ضربه خورده و می خورد تا از تحریم های آمریکایی کاخ واشنگتن دی سی .
** نگاهی به برخی تصمیمات تاثیرگذار بر اقتصادخانوادها
شواهد و نمونه های زیر که اشاره ای گذرا به برخی خودتحریمی ها و سوء مدیریت های برخی مسئولین دارد ، مشتی از خروارهاست که نشان می دهد میزان خطر و خسارات های مدیران منفعت طلب و نجومی بگیر و غیرانقلابی ، قابل مقایسه با خسارات تحریم های ارزی واشنگتن دی سی و اذیتهای جبهه «غربی، عبری، عربی» نیست
الف_ تشویق مردم به سپرده گزاری در بورس، و سپس افت ناگهانی شاخصها و تبخیر سرمایه های مردمی دولت حسن روحانی که ماهها به آب و آتش زد تا سرمایههای ریز و درشت مردم را از بانک ها و بازارهای ملک و خودرو و سکه و ارز و … به سمت بورس اوراق بهادار سرازیر کند و با تبلیغات پرهیاهو و با سر وصدای فراوان، ظاهرا خیال رونق تولید را در سر داشت، و بر همین مبنا هم امید بسته بود که ۲۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق نفتی را در بورس پیشفروش کند، با بیتدبیریهرچند شاید بخشی از کسری بودجه خود را تامین کرد اما در عمل نه تنها به هدفش نرسید، بلکه سرمایههای مردم را از بورس فراری داد و سرمایه بسیاری از اقشار ضعیف و ساده دل و خوش خیال را از بین برد.( موضوعی که پس از کاهش شدید بورس و بی اعتمادی مردم به گفته های دولت در خصوص حمایت از بورس باعث خروج نقدینگی ها از بورس وهجوم آآنها به بازار های موازی مانند ارز ، سکه ؛مسکن و خودرو و برهم خوردن نظم و آرامش قیمتی در این بازار ها و افزایش شدید تقاضا و قیمت در این بازار ها شد ).
ب _افزایش قاچاق سوخت درپی حذف کارت سوخت و سپس احیای مجدد آن یکی از محورهای انتقاد از کارنامه دولت، به ماجرای کارت سوخت باز میگردد؛ طرحی که از تیر ۸۶ تا خرداد ۹۴ در کشور اجرا شد و آثار خوبی در پی داشت. در حالی که بیشتر کارشناسان طرح سهمیهبندی سوخت را در کاهش مصرف بنزین و جلوگیری از قاچاق سوخت موثر میدانستند، اما در دولت «تدبیر و امید» در خرداد ۹۴ بنزین تکنرخی و سهمیهبندی متوقف شد. حذف کارت سوخت باعث افزایش قاچاق سوخت به کشورهای همسایه شد و زمینه را برای افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸ فراهم کرد. اتفاقی که در خوشبینانهترین سناریو، با حماقت و بدسلیقگی تمام دولت اجرا شد و هنوز هم زخم اتفاقات تلخ آن روزها بر پیکر کشور تازه است. ج _ زمینه سازی قراردادهای جدید نفتی (IPC) و خسارتهای وارده به کشور ماجرای قراردادهای جدید نفتی (IPC) که به اعتقاد کارشناسان خبره حوزه انرژی، زمینهساز خسارتهای بزرگی به کشور خواهد بود و گل سرسبد آن یعنی قرارداد با توتال فرانسه، نمونه آشکار ضعف مدیریت دولت بوده است. دولت یازدهم ماهها کشور را معطل توافق با غربیها نگه داشت و پس از امضای برجام، انعقاد قرارداد توسعه فاز یازدهم میدان گازی مشترک پارس جنوبی را به عنوان نخستین دستاورد بزرگ پسابرجام و IPC اعلام کرد. ولی دیری نپایید که با خروج آمریکا از برجام، توافق دولت با غربیها به کاغذی بیفایده بدل شد ، چرا که توتال دست دولت را در پوست گردو گذاشت و به اذعان وزیر نفت ، این شرکت فذانسوی بدون پرداخت یک ریال جریمه از ایران رفت. البته بعدها وزارت نفت مدعی شد یکصد میلیون دلار سرمایهگذاری توتال در این پروژه، از او به یادگار مانده است، در حالی که اولا مستندی برای اثبات آن در دست نیست و ثانیا به فرض صحت ادعا، آنچه وزارت نفت در این ماجرا بر باد داد قابل قیاس با این ارقام ادعایی نیست. د _ غفلت دولت از فعال سازی ظرفیت بازار صادراتی گاز منطقه از دیگر بیتدبیریهای وزارت نفت در دولت ، غفلت از بازار صادراتی گاز منطقه است به طوری که در حال حاضر ایران در آستانه حذف از بازارهای ترکیه، عراق، پاکستان و عمان بوده و فرصت صادرات گاز ترکمنستان به سایر کشورها را نیز از دست داده است. به طور کلی علیرغم جایگاه مناسب ایران برای تبدیل شدن به هاب گازی منطقه، بیتدبیریهای وزارت نفت باعث منزوی شدن ایران در بازار گاز منطقه شده است.
همچنین عملکرد دولت در حوزه صادرات گاز به کشورهای همسایه در سالهای اخیر، منجر به اعمال جریمه علیه کشورمان و صادرات گاز بدون دریافت پول به ترکیه شده بود.از سوی دیگر، در موضوع واردات گاز از ترکمنستان، چندی قبل برخی منابع از صدور رای دیوان داوری بینالمللی خبر دادند که بر اساس آن ایران باید میلیونها دلار بابت شکایت گازی شرکت ترکمن گاز، به ترکمنستان پرداخت کند. این قرارداد از سالها قبل وجود داشت و در شهریور ۹۲ که زنگنه دوباره به وزارت نفت رسید طی توافقی جدید با ترکمنستان، ایران علاوه بر تعهد پرداخت ارزی پول گاز، جریمه دیرکرد را نیز قبول کرد.زنگنه در واکنش به این خبر اذعان کرد که شرکت ملی گاز ایران بهرهای را که بر مبنای قرارداد به دلیل پرداخت نکردن بدهی تعلق میگیرد و به وام تبدیل میشود، قبول داشت! او گفت که ما به دلیل تحریم امکان انتقال پول را نداشتیم و داوری به این تصمیم رسید که شرکت ملی گاز ایران باید بدهی خود را به ترکمنگاز پرداخت کند.
ه _ اهمال دولت در مسکن سازی حوزه مسکن یکی دیگر از عرصههای تأسفبار در سالهای اخیر است ، مشکلی که اساسا به تحریمهای آمریکا ارتباط زیادی نداشت و در واقع بی تدبیری، بیعملی و شاید بتوان گفت جنایت و خیانت در سراسر کارنامه دولت در این حوزه به چشم میخورد. به طوری که ریس جمهور نیز بارها به کمکاری دولت در این بخش اذعان کرده است. عباس آخوندی، وزیر سابق مسکن و شهرسازی در دولت روحانی، معتقد به ورود مستقیم دولت در حوزه ساخت مسکن نبود و این اعتقاد را صراحتا اعلام میکرد. او بارها به پروژه عظیم مسکن مهر که از دولت قبل آغاز شده بود حمله کرد و طرحهای جایگزینی نیز همچون مسکن اجتماعی هم روی کاغذ باقی ماند. حاصل این تفکر، عقب افتادن عرضه مسکن و افزایش بی رویه قیمت مسکن در سالهای گذشته بود؛ موضوعی که داشتن مسکن را به رویای دستنیافتنی بسیاری از مردم مستضعف و فقیر کشور بدل کرد. این در حالیست که خوشبختانه کشور ما تولیدکننده و صادرکننده مواد معدنی مورد استفاده در صنعت ساختمان است. دانش فنی و نیروی انسانی آن هم در کشور موجود است، پس نه تنها تحریمهای آمریکا بر این حوزه کماثر است، که میتواند راهکاری برای کماثر کردن عواقب تحریمی همچون کاهش رشد اقتصادی، و بیکاری باشد اما چرا وزیر مسکن سابق به این موضوع توجهی نکرد؟ واقعآ چه کسی در این باره بیشتر مورد اتهام است؛ تحریمهای واشنگتن دی سی یا کم کاری و سوء تدبیر و مدیریت برخی مدیران داخلی؟
و _ بیتدبیری دولت در برگزاری کنکور ۹۹ همه مواردی که در بالا ذکر شد در حوزه اقتصاد تعریف میگردد. اما گویا مسئولان بخشهای مختلف در کنکور بیتدبیری با یکدیگر رقابت دارند! نمونه آن همین برگزاری کنکور سراسری است که در تابستان ۹۹ دغدغه خانوادهها شده بود. میلیونها ایرانی شامل داوطلبان کنکور سراسری و خانوادههای آنان، در التهاب کنکور و حواشی آن قرار داشتند ولی شیوه تصمیمگیری مسئولان برای برگزاری کنکور بیش از هر عامل دیگری روان آنها را به هم ریخته بود. هر روز یک مسئول از برگزار شدن یا نشدن کنکور در وضعیت کرونایی خبر می داد. یک روز میگفتند کنکور برگزار نمیشود، ولی روز بعد عکس آن اعلام میگردید. آیا مسئولان دولت تدبیر و امید واقعا به عواقب اظهارنظرهای خود فکر نمیکردند؟
* * و اما سخن آخر در پایان به نظر میرسد دولت حسن روحانی باید هر چه سریعتر سریال تلخ شیوه مدیریتی غلط خود را خاتمه دهد، از نسخه های اقتصاد لیبرالی که واردات بی رویه را برای کشور رقم زده کناره گیری نموده، از اعتماد به غرب و چشم داشتن به کدخدا صرف نظر کرده و چشم امید و اعتماد خود را به جوانان متعهد و متخصص کشور بدوزد. دولت باید ظرفیتهای عظیم داخلی کشور را فعال سازی نموده، و سیاستهای اقتصاد مقاومتی را با جدیت به مرحله اجرا گذارد، و از تصمیمات بی تدبیرانه احتراز نماید. دولت نباید با دست خود زمینه بیاعتمادی و یأس مردم از نظام اسلامی را فراهم کند که خون شهیدان انقلاب اسلامی برای اعتلا و پاسداشت آن ریخته شده است . این روزها مردم خود درگیر مشکلات فراوانی در حوزه امنیت اقتصادی و فرهنگی هستند و این سوءتدبیرها و بی تدبیریهای دولت مشکلات و اعصاب خوردی و ناامیدی مردم را مضاعف کرده . خواهد کرد. و اما مردم ایران باید حافظه تاریخی خویش را تقویت و بازسازی نموده ، و از تاریخ درس عبرت بگیرند .مردم بدانند که مشکلات این کشور جز با بصیرت، مقاومت، تقوا، مدیریت انقلابی، روحیه بسیجی، ایثار و فداکاری، خودباوری، اعتماد به نفس ملی، اعتماد به جوانان و فعال سازی ظرفیتهای داخلی و … قابل حل و بر طرف شدن نیست. ملت مقاوم و بابصیرت ایران باید یقین حاصل نمایند که رمز عبور از تهدیدها و تحریم ها جز با پیروی از مکتب امام خمینی و گوش سپردن به توصیه های حکیمانه رهبری میسر نیست. تنها راهکار رشد و پیشرفت این انقلاب منحصر در ادامه دادن به خط امام خمینی با شاخصه هایی همچون معنویت، عدالت خواهی، استکبار ستیزی، حمایت از محرومان و مستضعفان، ساده زیستی، سر تسلیم و سازش فرود نیاوردن در برابر زورگوییهای نظام سلطه، و … است .