نسل «تهرانی مقدم» می تواند، اگر غربگراها بگذارند!
حسن طهرانیمقدم ۶ آبان ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران متولد شد. در ۲۱ سالگی و در ابتدای شکلگیری رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد. بعد از عملیات ثامنالائمه (ع)، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد و درصدد برآمد تا این نقطه ضعف را برطرف نماید. در همین راستا در پاییز ۱۳۶۰ طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را بهصورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد.
در نامه فرمانده وقت کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خطاب به فرماندهان قرارگاه قدس، نصر، فجر و فتح سپاه در جبهههای جنوب آمده بود: «برادر حسن مقدم به عنوان فرمانده پشتیبانیکننده آتشهای خمپارهای سپاه معرفی میشوند؛ لازم است با او همکاری کنید».
شهید حسن تهرانیمقدم این اتفاق را اینگونه روایت میکند: «عملیات فتحالمبین تمام شد. من در سپاه شوش وقتی گزارش را به آقا رشید میدادم، دیدم آقا رشید باخنده میگوید «مقدم برو توپخانه سپاه را سازماندهی کن. برو سراغ توپخانه». گفتم آقا رشید ما داریم خمپاره را سازماندهی میکنیم. در عملیات فتحالمبین (اگراشتباه نکنم)۱۴۸ قبضه انواع توپهای روسی به غنیمت سپاه درآمده بود. آن موقع سپاه ۹ تیپ داشت. قرار شد برویم آن توپها را بیاوریم و سازماندهی کنیم. شهید بزرگوار حسن شفیعزاده اولین نفری بودکه رفتم دنبالش. بعد از عملیات فتحالمبین از تیپالمهدی شوش آوردمش پیش خودم و آقای محمد آقایی که از مسئولین توپخانه سپاه بودند، به انضمام شهید ناهیدی. این بچههای نخبه باهوش را جمع کردیم و توپخانه سپاه را تشکیل دادیم».
آبان سال ۱۳۶۲ مأموریت راهاندازی و سازماندهی «فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه» به طهرانی مقدم محول شد و به این ترتیب ۲۱ اسفندماه ۱۳۶۳ اولین موشک ایران به کرکوک شلیک شد. پس از صدور فرمان تاریخی امام (ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه سپاه پاسداران، شهید مقدم در سال ۱۳۶۴ به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. عمده پیگیریها برای دستیابی به «نازعات» اولین موشک ایرانی (۱۳۶۶) و همچنین عمده کارهای تحقیقاتی ساخت موشک «شهاب ۳» (۱۳۷۷) را شهید مقدم انجام داده بود.
او در اول مهر سال ۸۴ بهعنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوایی سپاه پاسداران منصوب شد. در ۲۵ آذرماه سال ۸۵ بهعنوان مشاور فرمانده کل سپاه در امور موشکی و رئیسسازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد.
رهبر انقلاب در پیام تسلیت خود بهمناسبت شهادت جمعی از پاسداران فرمودند: «حادثه خونین در یکی از مراکز پشتیبانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به شهادت جمعی از عناصر ممتاز آن سازمان و در پیشاپیش آنان سردار عالیقدر، دانشمند برجسته و پارسای بیادعا، سردار حسن مقدم انجامید، واقعیتی تلخ و اندوهبار بود» . معظمله همچنین در توصیف شخصیت شهید طهرانی مقدم فرمودند: «شهید طهرانی مقدم سراپا اخلاص بود من بیستوپنج، شش سال است که ایشان را از نزدیک میشناسم. همت خیلی بلندی داشت؛ افقهای خیلی بلندی را میدید. یکی از خصوصیات برجسته ایشان مدیریت بود؛ یک مدیر طبیعی بود؛ درس مدیریت هم نخوانده بود اما واقعاً یک مدیر بود.»
** نمونه هایی از موفقیت های جوانان امثال شهید تهرانی مقدم
امروز اگر می بینیم پالایشگاه ستاره خلیج فارس به دست جوانان برومند و خودباور و مومن این مرز و بوم ساخته شد و بحمد الله در بنزین به خودکفایی رسیدیم، اگر میبینیم انواع تسلیحات پیشرفته و بازدارنده را ساختیم و متجاوزان را ادب کردیم، و اگر میبینیم نفوذ و اقتدار منطقهای پیدا کردیم تا امنیت داشته باشیم، همه و همه رهاورد غیرت و همت و تدبیر نسل شهید تهرانی مقدم و جوانان پرهمت امثال اوست . نیروهای مومن متعهدی که با مدیریت جهادی و با تفکر «خودباوری»، بنا را بر بیاعتمادی به دشمن گذاشته، و اعتماد به وعدههای هدایت و نصرت الهی را سرلوحه کار خویش قرار داده ، و معطل وعده های نافرجام غربیها و اروپایی ها و غیره نشدند.
باید دانست که در پرتو تفکر انقلابی و خودباوری و روحیه اعتماد به نفس ملی و اتکا به جوانان و فعال سازی ظرفیتهای داخلی ، عبور از تحریمها و تهدیدها میسرتر و هموارتر است؛ نشان به آن نشان که در صدها مورد دیگر و از جمله در جنگ هشت ساله، به برکت روحیه مقاومت و ایثارگری و خودباوری ، و به برکت برخورداری از جوانانی همچون «حسن تهرانی مقدم» ، توانستیم بر دشمن بعثی که توسط تمام قدرتهای بین المللی حمایت و پشتیبانی میشد فائق آییم.
ملت قهرمان و غیور و مومن ایران باید دائما متذکر این نکته گردند «تحریم» علیه کشوری مانند ایران با ظرفیتها و امکانات و موقعیت استراتژیک و سوق الجیشی فراوانی که دارد اگرچه بیتاثیر نیست ولی هرگز نمیتواند آنگونه که آمریکا و متحدانش و «جریان تحریف» و «جریان نفوذ» و «جریان لیبرالهای غربگرا و غربگدا و غربزده» انتظار دارند فلجکننده! و بن بست آور باشد. بلکه تحریمها و تهدیدها و فشارهای ناجوانمردانه اقتصادی میتواند به فرصتی برای جوشش استعدادهای جوانان و عامل شکوفا شدن خلاقیتهای ذهن پرتوان ایرانی تبدیل گردد.
به عنوان نمونه به فهرست مختصری از این دستاوردها و خلق فرصتها که فقط اندکی از بسیارهاست و تماماً نیز در اوج تحریمها و تهدیدها و در پرتو اتکا به ذهن خلاق و مبتکر و جوشنده جوانان و فعال سازی توانمندیهای داخلی به دست آمده است توجه کنید:
ایران، دومین کشور دارای توانایی ساخت دریچه قلب در جهان است؛
دومین کشور در درمان تالاسمی با شیوه پیوند مغز استخوان؛
سومین تولیدکننده دکلهای انتقال برق؛
رتبه دهم جهانی در فناوری لیزر؛
مقام دوم جهان در زمینه تولید نانو دارو؛
چهارمین کشور در تولید اتانول در دنیا؛
رتبه سوم جهان در صنعت سدسازی؛
نهمین کشور دارای چرخه کامل فناوری فضایی؛
دومین کشور دارای فناوری تولید پهپاد رادارگریز؛
اولین کشور تولیدکننده صنعتی بیوایمپلنت؛
چهارمین قدرت موشکی جهان؛
جزو ۱۰ کشور سازنده زیردریایی در جهان؛
تولیدکننده سریعترین اژدر رادارگریز در جهان؛
دارای مؤلفه استراتژیک خودکفایی در بنزین؛
پنجمین کشور برتر سازنده ربات انساننما؛
چهارمین کشور صاحب فناوری ساخت نیروگاه خورشیدی در جهان؛
اولین سازنده استارتر هواپیما در غرب آسیا؛
چهارمین قدرت دریایی جهان
و… است
و این همه تنها بخشی از دستاوردهای حیرتانگیز جوانان و فرهیختگان مومن انقلابی و باانگیزه و مقاوم ایران اسلامی است که در پرتو فرهنگ خودباوری و اعتماد به نفس حاصل از تجربه دفاع مقدس ، و علی رغم تحریمهای سخت اقتصادی و تحمل بیشترین دشمنیها علیه مردم و نظام به دست آمده است.
براستی این رهنمودهای امام خمینی و دستاوردهای دفاع مقدس بود که تحریمها را تبدیل به فرصت شکوفاشدن و بروز پتانسیلها نمود و لذا این باید تبدیل به درسنامه ای برای برخی دولتمردان غربگرا و غربزده گردد تا بلکه در اتخاذ راهبرد «مذاکره، سازش، دیپلماسی التماسی» و چشم امید داشتنشان به کدخدا، تجدید نظری نمایند و دست از مذاکره و سازش و تسلیم و عقب نشینی و امتیاز دادن به دشمن بردارند و کلید حل مشکلات را در ژنو و لوزان و نیویورک جستجو ننمایند، بلکه کلید عبور از تحریمها و تهدیدها را در رجوع به ملت و اتخاذ مدیریت جهادی، اتکا به جوانان، فعال سازی ظرفیتهای فراوان داخلی، مبارزه با موانع کسب و کار، حمایت از تولید ملی، مقابله با فساد و رانت و ارتشاء و قاچاق، و ترویج خودباوری و اعتماد به نفس ملی بدانند.
این، فرق «مکتب شهید تهرانی مقدم » ، با «مکتب عاریتی غربزده برجامی» است؛ که اعتمادش به خداست نه به کدخدا ؛معتقد به خودباوری است نه خودکم بینی، معتقد به «ما می توانیم» است و از چالشها و تحریمها و مشکلات، هراس به دل خود راه نمیدهد، و با توکل بر خدا به جنگ مشکلات میرود، و هرگز تن به «انظلام و استرحام و انفعال و دیپلماسی التماسی» در برابر مستکبران و جهانخواران نمیدهد.
نگاهی به خودتحریمیها ، عقبگردها و بی تدبیریهای «مدیریت غربگرا»
برعکس، هر کجا که مدیری غربگرا ، خود کم بین، اشراف زاده، رفاه طلب، امیدوار به کدخدا، اتکا کننده به وعده های فریبکارانه غربیها، بزک کننده برجام، اهل انفعال و استرحام و انظلام و … داشتیم، در آن قسمت دچار عقبگرد و درجا زدن شدیم، و نتوانستیم به موفقیت و پیشرفت دست یابیم. عقب افتادگی در صنعت خودروسازی، کشاورزی، غنی سازی هسته ای، و … نمونه هایی از مدیریت فشل غربگرا و رفاه طلب در این هفت سال اخیر است که هیچ سنخیتی با روحیه انقلابی و کار جهادی و ایثارگرانه و متعهدانه ندارند.
متاسفانه در این هفت سال اخیر شاهد بودیم که جناب آقای حسن روحانی با ایدئولوژی غرب پرستانه، توام با بی عملی تنبلانه و رخوت حاکم بر بدنه وزرا و دولت «تدبیر و امید» ، عملا استقلال و عزت کشور را در معرض آسیبهای جدی و مخاطرات مهلک انداخته، و زمینه نارضایتی گسترده مردم از انقلاب و نظام را بستر سازی نموده است. آیا جای این پرسش توام با مطالبه وجود ندارد که بپرسیم چرا این دولت کاری کرده که مردم برای بهبود اوضاع اقتصادی خود باید چشم انتظار انتخابات آمریکا باشند؟
نگاه خوشبین به دشمن داشتن، اسیر خدعه غربیها شدن، اتخاذ دیپلماسی التماسی، عقب نشینی از حقوق هسته ای، امتیاز های یک طرفه به دشمن دادن، سرگرم کردن مردم با وعده های پوچ تبلیغاتی، و … از مهمترین شاخصه ها و اشتباهات دولت غربگرای «تدبیر و امید» بود که متاسفانه خسارات بسیاری برای کشور به ارمغان آورد، و کشور را دچار مشکلات عدیده کرد.
فهرستی طولانی از بیتدبیری و سوءمدیریتها تفکر غربگرا و اشرافیت مدعی اعتدال و اصلاحات را میتوان شمرد که هیچ ربطی به مذاکره یا عدم مذاکره با آمریکا ندارد و علت اصلی گرفتاریهای اقتصادی کشور همین خودتحریمی ها و بی تدبیریهای مدیران نالایق و خودباخته و منفعت طلب و بیگانه از روحیه جهادی است. لطفا به نمونه های زیر توجه فرمائید :
– عدم اهتمام به رونق تولید در حوزه پیشرانها (مسکن، شرکتهای دانشبنیان، کشاورزی، خودرو، لوازم خانگی و نظایر آن) که در کوتاهمدت میتواند میلیونها شغل ایجاد کند و رکود تورمی را مهار نماید.
– اصرار بر تحمیل رکود به بخش مسکن به مدت حداقل پنج سال؛ در حالی که اهتمام به این بخش میتوانست ضمن مهار نقدینگی سرگردان، چرخ ۲۵۰ صنعت را بچرخاند، در تیراژ میلیونی ایجاد اشتغال کند و در کنار تامین نیاز ضروری مردم، ترمز تورم را بکشد.
-کوتاهی در اصلاح نظام بانکی، پولی و مالی تورمساز؛ سوءمدیریت در حوزه نقدینگی و رساندن آن از ۴۳۰ هزار میلیارد به سه هزار هزار میلیارد (سه تریلیون) تومان.
– واگذاشتن امنیت کسب و کار و تولید، در معرض تاخت و تاز دلالان و واردکنندگان و قاچاقچیان.
– کوتاهی و عدم قاطعیت در مقابل اقتصاد زیرزمینی چند صد هزار میلیاردی و فرار مالیاتی حداقل ۳۰ هزار میلیارد تومانی.
– فرار از شفافیت و حذف سامانههای شفافیتساز مانند «ایرانکد و شبنم» که مسیر قاچاق به داخل و خارج را میبست و میتوانست صدها هزار میلیارد تومان صرفهجویی به ارمغان داشته باشد. بعد از هفت سال سیر غلط، میگویند میخواهند ۹/۹/۹۹ از سامانه جامع تجارت رونمایی کنند!
_ قاچاق و واردات بیرویه، دهها میلیارد دلار درآمد ارزی را نابود کرد و ضمنا موجب از بین رفتن صدها هزار شغل شد.
– حذف کارت سوخت که موجب قاچاق ۱۴۴ هزار میلیارد تومانی سوخت در طول چهار سال و سپس تحمیل بحران امنیتی در آبان ۹۸ شد.
– واگذاری برخی مناصب مهم بدون رعایت شایستگی (مثل وزرای نفت، و راه و شهرسازی) و بر مبنای حضور در ستاد انتخاباتی (مثل تعیین وزیر صمت در سالهای ۹۲ و ۹۶ و همچنین صدها انتصاب مهم در معاونتها و شرکتهای زرخیز).
– فساد دها هزار میلیارد تومانی در واگذاری برخی شرکتها و کارخانهها (کشتوصنعت مغان، نیشکر هفتتپه، ماشینسازی تبریز، هپکو اراک، آلومینیوم المهدی، پالایشگاه کرمانشاه و…).
– دهها هزار میلیارد تومان اختلاس یا عدم بازپرداخت بدهیهای کلان در برخی بانکها، صندوق ذخیره فرهنگیان، شرکت سرمایهگذاری پتروشیمی و…).
– بیثباتی مدیریتی مانند پنج ماه بیوزیر گذاشتن وزارت راهبردی صمت، یا بیسفیر گذاشتن سفارت ایران در چین.
– تعطیلی دیپلماسی اقتصادی نسبت به برخی کشورها و مناطق دنیا.
– بیسر و سامانی شرکتهای دولتی که ۷۵ درصد کل بودجه را به خود اختصاص دادهاند اما کمترین بازدهی و بیشترین هدررفت بودجهای را دارند.
– انحراف ۶۸ درصدی از احکام بودجه و اجرا نکردن ۱۸ درصد دیگر. انحراف ۷۴ درصدی از اهداف خصوصیسازی حداقل به میزان ۱۱هزار و ۷۵۰ میلیارد تومان (گزارش تفریغ بودجه دیوان محاسبات).
– حراج ۱۸ میلیارد دلار از ذخایر ارزی در کمتر از دو ماه.
– قبول و اجرای مخفیانه ۳۷ خواسته FATF که به لو رفتن برخی مجاری دور زدن تحریم و انسداد آنها منتهی شد.
– و…
براستی آقایان روحانی و ظریف، که سالها چشم امید به کدخدا داشته، و اقتصاد را معطل وعده های طرف غربی کرده بودند، چه چیزی برای فروش نقد در مقابل وعدههای نسیه (چک برگشتی) برجام داشتند؟ آیا دولت در این هفت سال، غیر از واگذاری خسارتبار بخشی از توانمندیهای کشور، چیزی هم خلق کرد و جای آن گذاشت تا چرخ پیشرفت متوقف نشود یا بتواند از موضع دارندگی مذاکره کند؟
** تهدید واقعی، خودتحریمی و بی تدبیری مدیران داخلی است
بنابراین تهدید واقعی، خودتحریمی است نه تحریمهای واشنگتن دی سی . درواقع تحریم برای نخبگان مسئولیتشناس و مدیران انقلابی ما، فرصت است نه تهدید. دشمن در زمان جنگ به ما سیم خاردار هم نمیدادند، اما به همت شهید تهرانی مقدم ها ، توانایی ساخت موشک های نقطه زن پیدا کردیم و این تهدید را به فرصت شکوفایی مبدل ساختیم. دشمن، سوخت ۲۰ درصد رآکتور تهران را تحریم کرد، با همت شهید شهریاری و دوستانش، همان را تولید کردیم. بنزین را تحریم کردند، پالایشگاه ستاره خلیج فارس را به همت قرارگاه خاتمالانبیا(ص) ساختیم و در دوره ارزانی و تحریم نفت، توانستیم بنزین صادر کنیم. دشمن، ما را تحریم تسلیحاتی کرد، مدرنترین تسلیحات جهان را تولید کردیم و صادرکننده شدیم.
با وجود این واقعیتهای معجزهآسا، چه کسانی نگذاشتند همین اتفاق مبارک در حوزه تولید خودرو، لوازم خانگی، داروسازی، کشاورزی، برخی حوزههای دانشبنیان، و تبدیل مواد خام به ارزش افزوده با درآمد چند ده برابری اتفاق بیفتد و همچنان معطل فروش بشکهای نفت بمانیم؟ چرا نتوانیم در این حوزهها صادرکننده باشیم؟ چه کسانی ملت ما را محتاج اجنبی میخواهند؟ چرا امام خمینی (ره) درباره خطر نفوذ لیبرالهای غربگرا و مرفهین بی درد و کاخ نشینان خودخواه، مکررا به ملت ایران هشدار و انذار میدادند؟! آیا ما به هشدارهای امامین انقلاب توجه کردیم؟ آیا این ما مردم نبودیم که در انتخابات به تفکر غربگرا رای دادیم و مقدرات کشور را به اشرافیت مدعی اعتدال و اصلاحات سپردیم؟!
آری! تحریم، سازنده است؛ اما آنچه خطرناک است، خودتحریمی و اخلال و اختلال و بی تدبیری مدیران داخلی است. متهمان خودتحریمی، اگر مأمور دشمن و نفوذی نباشند، حتما احمق و محروم از عقل محسوب خواهند شد، که بطور ناخواسته کشور را به سمت فقر، وابستگی و تشدید فاصله های طبقاتی و کوچک کردن سفره مردم و … کشاندند.
بحمد الله مردم بعد از تجربهای گرانقیمت و پرهزینه ، و متاثر از دو دوره رای دادن به تفکر دلداده به برجام و کدخدا، به این عبرت تاریخی دارند نزدیک میشوند که از مدیریت غربگرای اشرافی بیکفایت عبور کرده، تفکر برجام زده را کنار بزنند ، و این بار در انتخابات ۱۴۰۰ به تفکر انقلابی جهادی با رویکرد «جوانگرایی» و «ما میتوانیم» رای بدهند . متقابلا، برخی هیاهوهای سیاسی و رسانهای رادیکال، که از انتخاب شدن «جو بایدن» نیز اظهار مسرت میکنند، برای حاشیه سازی و ممانعت از وقوع این اتفاق مبارک انجام میگیرد. لشکر عقل، به فضل خداوند و همت مسئولیتشناسان، در حال بسیج ظرفیتها و امکانات خویش است، تا دستیابی به استقلال اقتصادی و رونق کسب و کار و اشتغال فراوان و حمایت از تولید ملی را برای انقلاب اسلامی رقم بزند، و دست مفسدین حرامخوار و رانتخوار و ویژه خوار را از منابع بیت المال قطع نماید، و مدیریت اشرافی مدعی اعتدال و اصلاحات، و دلبسته به غرب را به زباله دان تاریخ بسپارد. امروز بحمد الله جوانان پرانگیزه ای از نسل شهید تهرانی مقدم آماده است تا موشکهای خودکفایی اقتصاد را به اهتزاز درآورده، و کشور را به اقتدار و قدرت بازدارندگی در زمینه اقتصادی برساند؛ و چنین آرمانی دور از دسترس نخواهد بود، مشروط بر اینکه مردم در انتخابات آینده هوشمندی و درایت و بصیرت به خرج دهند، تفکر انقلابی را بر تفکر غربزده ترجیح داده ، و راهبرد «مقاومت» را جایگزین راهبرد شکست خورده و ذلیلانه «سازش» نمایند.
تالیف و تنظیم : رسول رضایی ، طلبه و پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان