حکمروایی خوب شهری؛ بایدها و نبایدها
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گستران، پس از یکجانشینی و استقرار انسان در پی افزایش جمعیت و گسترده شدن محیط پیرامون آنها، در گذر زمان، شهرها ایجاد شد و توسعه یافت؛ توسعه شتابان شهرنشینی در ایران و اقبال گسترده مردم به شهرگرایی که طی آن تعداد شهرها در دوره ۵۰ ساله (۱۳۳۵-۱۳۹۰)، از ۱۹۹ به ۱۳۳۱ شهر رسیده و نسبت جمعیت شهرنشین از ۳۲ درصد به ۷۱ درصد افزایش یافته است؛ میتوان تصور کرد که مدیریت بر شهرها در سالهای آینده، از جمله دغدغههای بزرگ نظام مدیریت در کشور خواهد بود و بدینترتیب توسعه شهرنشینی شتابان علاوه بر چالشهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی با چالشهای مدیریتی نیز روبهرو خواهد شد.
یکی از پدیدههای نوین قرن بیستم و دهههای اخیر روند گسترش شهرنشینی و افزایش بیرویه جمعیت و توسعه فیزیکی مناطق شهری است. این روند در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران همواره با مشکلات فراوانی روبهرو بوده و پیامدهای منفی بسیاری نیز بههمراه داشته است؛ مدیریت شهری سازماندهی عوامل و منابع برای پاسخگویی به نیازهای ساکنان شهر که شامل کارکردهای برنامهریزی، اجرا، نظارت، کنترل و هدایت است و برای اعمال قدرت برآمده از اراده شهروندان و قراردادهای اجتماعی باشد را انجام میدهد.
در حال حاضر بهترین راهکار برای ایجاد مدیریتی واحد در محلهها، حکمروایی خوب شهری است و تحقق آن بستگی به مشارکت شهروندان دارد؛ در واقع حکمرانی خوب شهری بهعنوان یک واسطه و عاملی سازماندهنده میتواند منجر به بهبود عملکرد مدیریتی در سطح محلهها شود.
حکمروایی خوب، پایدارترین شیوه اعمال مدیریت است
علی شمسالدینی، دانشیار معماری و شهرسازی مهمترین هدف مدیریت شهری را ارتقای کار و زندگی جمعیت، در قالب اقشار و گروههای مختلف اجتماعی و اقتصادی و حفاظت از حقوق شهروندان و تشویق به توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار میداند و اظهار میکند: یک محیط شهری پیچیده، پویا و متنوع نیازمند ظرفیت مدیریت قابلتوجهی است که بهنظر میرسد حکمروایی شهری قابلیت فراهمکردن آن را دارد.
وی میافزاید: الگوی حکمروایی خوب در حال حاضر اثربخشترین، کمهزینهترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت است.
این دانشیار معماری و شهرسازی تصریح میکند: آنچه امروز در اداره شهر مورد توجه و تاکید قرار میگیرد و به عنوان پارادایمی در مدیریت شهرها معرفی میشود، بهرهگیری از الگوی حکمرانی خوب شهری بوده که در آن دولت، شهروندان و نهادهای خصوصی در یک جریان افقی و فرابخشی به مشارکت میپردازند و در این بستر است که میتوان امیدوار به رفع مشکلات ساختاری و کارکردی شهرها بود.
شمسالدینی با بیان اینکه واژه حکمرانی خوب شاید برای نخستینبار در ادبیات اقتصادی بهکار گرفته شده است، میگوید: کاربرد این واژه طی سالها گستردهتر شد و با اختصاص گزارش سالیانه بانک جهانی به حکمرانی خوب، توانست جایگاه خود را در ادبیات توسعه شهری گسترش دهد.
این استاد دانشگاه معتقد است: با افزایش چشمگیر جمعیت شهری و بالا رفتن میزان مطالبات شهروندان، دولتهای مختلف که بازخورد سیاستهای خود را در شهر مشاهده میکردند، بهطور عمیقی حکمرانی خوب را مورد مطالعه قرار دادند.
وی خاطر نشان کرد: حکمرانی شهری به مثابه شیوههای متفاوتی است که طی آن افراد، نهادها و بخش خصوصی و عمومی به اعمال مدیریت و برنامهریزی برای امور متداول شهر میپردازند.
شمسالدینی با اشاره به اینکه حکمروایی شهری برخلاف مدیریت شهری، فرایندی مدیریتی است که به اتخاذ و حفظ زیربناها و خدمات شهری میپردازد، میگوید: حکمروایی شهری فرایندی سیاسی در نظر گرفته میشود از این رو حکمروایی شهری را میتوان فرایندی دانست که بر اساس کنش متقابل میان سازمانها و نهادهای رسمی اداره شهر از یکطرف و سازمانهای غیردولتی و تشکلهای جامعه مدنی از طرف دیگر شکل میگیرد.
دانشیار معماری و شهرسازی خاطر نشان میکند: حکمروایی روش بهکارگیری توانایی و قدرت مردم به معنی سیاستسازی و عمل به تصمیمگیری عمومی است.
وی با بیان اینکه ماهیت حکمروایی در ارتباط متقابل و کنش و واکنش بین و درون نیروهای حکومتی و غیرحکومتی است، میافزاید: حکمروایی بهروش شیوه یا نظام ادارهای اشاره دارد که مرز بین سازمانها و بخش عمومی و خصوصی را نفوذپذیر کرده است.
حکومت و حکمروایی دو الگوی متفاوت در شیوه اداره شهرها است
میثم رضایی، دانشجوی دکترای شهرسازی با بیان اینکه حکومت و حکمروایی دو الگوی متفاوت در شیوه اداره شهرها است، اظهار میکند: تفاوت این دو کلمه در میزان قدرت، نفوذ و صلاحیت سه عنصر دولت، بخش خصوصی و بخش مردمی در جامعه شهری است.
وی میافزاید: حکومت مبانی رسمی سازمانی را تدارک میبیند، در حالیکه حکمروایی تدارک و روند آزمون مشارکت در اعمال قدرت عمومی است و حکومت شهری مبین رویکرد سنتی به اداره شهرها و مدیریت شهری و کلان شهری است و بیشتر به مناسبات حکومت مرکزی با شهرداریها و سازمانهای رسمی پرداخته است و بر روابط عمودی بین آنها تأکید دارد.
این دانشجوی دکترای شهرسازی تصریح میکند: شیوه درست و هنجاری حکمروایی این است که باید بتواند مشارکت و همکاری را میان همه نیروهای مؤثر در مدیریت جامعه یعنی دولت، بخش خصوصی، بخش عمومی و تشکلهای مردمی بر قرار کند.
وی با اشاره به اینکه بهطورکلی یک جامعه، از عناصر و بازیگران مختلفی شامل دولت، نهادهای مدنی و شهروندان تأثیر میپذیرد، میگوید: تفاوت عمده جوامع مدنی و توسعه یافته با جوامع تودهای در نحوه تعامل عناصر یاد شده برای توسعه امور جامعه است.
رضایی یکی از ابزارهایی که جوامع پیشرفته برای توسعه اجتماعات خود از آن بهره میگیرد را استفاده از الگوی مطلوب مدیریتی میداند که تحت عنوان الگوی حکمروایی خوب معروف است؛ این مفهوم، اصطلاحی مدیریتی است که در دهههای اخیر، اهمیّت بیشتری پیدا کرده است.
وی ادامه میدهد: تاکنون تعاریف متعددی از این مفهوم، بهعمل آمده است که از آن جمله میتوان به تعریف اتحادیه اروپا در این زمینه اشاره کرد؛ بنابراین حکمروایی خوب بهعنوان مدیریت شفاف و پاسخگو با هدف نیل به توسعه اقتصادی و اجتماعی عادلانه و پایدار تعریف شده است.
این دانشجوی دکترای شهرسازی با اشاره به نظر کمیسیون جوامع اروپا که حکمروایی خوب، متضمن این موضوع است که سیاستمداران و سازمانها به حقوق بشر، اصول دموکراسی و حاکمیت قانون، احترام بگذارند، خاطر نشان میکند: مفهوم حکومت دلالت بر واحد سیاسی برای انجام وظیفه سیاستگذاری داشته و برجستهتر از اجرای سیاستها است، بنابراین میتوان گفت واژه حکمروایی اشاره به پاسخگو بودن در حوزه سیاستگذاری و اجرا دارد.
وی معتقد است: حکمرانی خوب شهری، جنبهای از مدیریت شهری است که مشارکت شهروندان و اعتماد آنها به مدیران شهری بوده و در این میان حکمروایی شهری در میان شهروندان و مشارکت در تصمیمگیریها در سطح محله برای مدیریتی محلهمحور دارای اهمیت است.
رضایی با بیان اینکه حکمرانی خوب شهری بر الگوهای رفتارهای اجتماعی شهروندان نیز تأثیرگذار است، میگوید: مشارکت در حکمروایی از شاخصهایی است که تحقق محلههایی با حکمرانی خوب را منجر میشود.
منبع خبر : ایمنا