وداع با شکوه اصفهان با پلیس وظیفه شناس
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گستران و به نقل از ایمنا، جاری زنده رود طراوت شهر گنبدهای نیلگون را چند برابر کرده است، قُمریان مستانه می خوانند و درختان رخت نو به تن کرده اند، پل تاریخی خواجو استوار ایستاده و نظاره گر مردانیست که فوج فوج می آیند تا با تازه شهیدشان وداع کنند، جایگاهی از جنس آهن و به سختی اراده پولادین مردانی که آستین همت را تا آرنج اراده بالا زده اند و به جنگ سوداگری رفته اند، استوار شده و بنری به قاعده سه متر در پنج متر روی لوله های داربست به چشم می خورد.
عکسی از شهیدی که گلوله ناجوانمردی اشرار بر چشم جسمش نشست تا چشم روحش را بگشاید و “عند ربهم یرزقون” اش کند، به چشم می خورد.
شهید اصغر قضاوی ، نام مردی که ۲۸ سال در عرصه مبارزه با سوداگران مرگ کوشید و کمتر از یکسال دیگر تا بازنشستگی فاصله داشت، با خط نستعلیق بر روی بنر خود نمایی می کرد و هرچه عقربه های ساعت تند تر می رفتند، جمعیت میدان فیض اصفهان نیز بیشتر می شد.
مردان و زنان آمده بودند تا با شهیدی که جانش را در راه آرمانش و وظیفه اش که همان مبارزه با سوداگران مرگ بود وداع کنند.
چشم ها گریان، دست ها لرزان و یاد های پریشان پر بود از خاطراتی که شهید قضاوی در ذهن دوستانش حک کرده و هرکس به میعادگاه “وداع” می رسید، می گفت تصور این که شهید قضاوی مرگی غیر از این داشته باشد، دور از انتظار بود.
در هیاهوی رزم نوازی رزم نوازان و نوای مرثیه ، فریادی که بیشتر از همه به گوش می رسید، سکوت همکارانی بود که بغضی فرو خفته از این همه یاد و خاطره در دل داشتند و منتظر جرقه ای بودند تا بغضشان بترکد و جاری نمناک زلالشان را بر صحن و سرای گونه بغلطانند.
بی سیم های پلیس این بار خبر از وقوع جرم و جنایت نمی داد، خبر از مکان دقیق کاروان اسکورت پیکر شهید قضاوی می داد و فضا را برای حضوری غمبار آماده می کرد.
یاد لحن خاص شهید و سرعت در گفتارش نَقل محفل دوستانه ای بود که رنگ و بوی وداع داشت.
حدود ساعت ۱۰ صبح، بی سیم یکی از فرماندهان انتظامی حاوی پیامی بود که از حضور شهید در جمع دوستانش تا دقایقی دیگر حکایت می کرد.
رعدی نبود که بغرد و ابری نبود که ببارد، آسمان آفتابی و فضا آرام، اما دل ها پر بود از غرش های مردانه و چشم ها مملو از بارش های غریبانه فرزندان شهید قضاوی.
درخت ها هم در برابر شهید سر تعظیم فرود آورده بودند.
شش دستگاه موتورسیکلت پلیس، چند خودرو تشریفات نیروی انتظامی، خودرو های راهنمایی و رانندگی همگی یک دستگاه نعش کشی را اسکورت می کردند که حامل پیکر مردی بود که ظهر روز جمعه مردانه و باغیرت در شهرستان نایین مقابل قاچاقچیان مسلح ایستاد تا حتی یک گرم از ۵۲۷ کیلو گرم مواد مخدر باند آن ها به شهرها نرسد.
حالا پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران دور یک جعبه چوبی و مقداری گل و دو کبوتر سفید رنگ با یک قاب عکس شهید اصغر قضاوی حکایت از مسافری دلیر و غیور داشت که درون این جعبه خوابیده و قهقهه مستانه “عند ربهم یرزقون” سرداده و از بالا به دوستان و یارانش لبخند می زد تا مُهر تاییدی باشد بر ادعای “درِ باغ شهادت باز باز است.”
تشییع نمادین و نظامی پیکر پاک شهید قضاوی توسط دژبان ناجا آن هم در میان جمعیتی مشتاق که با چشمانی خیس زمزمه “کجایید ای شهیدان خدایی…” سر داده بودند، سخت ترین کار ممکن می نمود.
وقتی جعبه چوبی حامل مسافر مرکب ایثار روی جایگاه آرام گرفت، حجت الاسلام عادلی پور، رئیس عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی اصفهان ضمن بر شمردن فضائل اخلاقی شهید قضاوی، تنها “شهادت” را زیبنده این مامور وظیفه شناس پلیس برشمرد و گفت: با این که کمتر از یکسال دیگر به زمان بازنشستگی این جانباز انقلاب اسلامی مانده بود، ولی همواره دغدغه انجام وظیفه داشت و همیشه سینه برابر سوداگران مرگ سپر می کرد.
عادلی پور افزود: شهید قضاوی برای سخت ترین ماموریت ها داوطلب می شد و خود را برای هر خطری آماده کرده بود.
وی در جمع تشییع کنندگان، ضمن تقدیر از حمایت های بی دریغ قوه قضائیه از ماموریت های پلیس، تاکید کرد: مجازات زمانی تاثیر گذار خواهد بود که پیش از خشک شدن خون شهید قضاوی ها از روی زمین، تا پیش از خشک شدن اشک چشمان مادر ، همسر ، فرزندان وپدر این شهید ، قاتلین آن که عضو باند خطرناکی از سوداگران مرگ در کشور بودند به مجازات اعمال ننگین خود برسند.
رئیس عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی استان اصفهان ادامه داد: “مردم از دستگاه قضایی توقع دارند همانطور که در قضیه گلپایگان خیلی زود، قاطع و خوب عمل کرد، در این پرونده نیز زود و قاطع اقدام نماید” و در این لحظه شاید تنها چیزی که می توانست همراهی نظر مردم با این شهید مبارزه با مواد مخدر را به گوش مسئولان برساند، مشت های گره کرده و بانگ تکبیر آن ها بود.
مردم قدر دان پلیس های وظیفه شناس
مردم عادی هم که شناختی از این شهید نداشتند، برای همراهی و همدردی با بازماندگان وی دقایقی ایستادند، به تابوت سه رنگ سبز و سپید و سرخ وی ادای احترام کردند و حتی چند قدمی هم پشت پیکر پاک شهید قدم زدند.
یکی از این شهروندان، محمد صادق ۲۴ ساله، مهندس الکترونیک و شاغل در یک شرکت خصوصی بود که فرمان دوچرخه اش را محکم در دست گرفته بود و در کنار جمعیت، در پیاده رو خیابان فیض قدم می زد.
وی در گفت و گو با خبرنگار ما گفت: وقتی می بینم مردانی اینچنین برای این که مواد مخدر از مرزها به داخل ایران نرسد، جان خود را فدا می کنند، به مسئولیتی که در قبال جامعه دارم پی می برم.
وی ادامه داد: من به عنوان یک شهروند در برابر قانون مسئولیت دارم و من هم باید به عنوان یک ایرانی ضمن افتخار به شهید قضاوی و شهید قضاوی ها، در برابر مواد مخدر که قطعا نقشه شوم دشمنان است، مسئولیت خودم را بشناسم و به وظیفه ام عمل کنم.
خانم شایان نیا ، زن میانسالی با مانتوی رنگ روشن و روسری قهوه ای رنگ، در حالی که رد اشک چشمانش را از زیر فرام درشت عینک آفتابی اش پاک می کرد، به خبرنگار ایمنا گفت: واقعا وقتی عکس شهید قضاوی را دیدم دلم لرزید، چرا که این آرامش ما مرهون تلاش های این افراد بود و هست.
عَلَم هایی از جنس شرافت و شجاعت
نوای مرثیه خوانی مداحان با سنج و طبل رزم نوازان در هم تنیده شده بود، عَلَم کش ها سه عَلَم بزرگ را جلوی کاروان می کشیدند و دو دستگاه خودروی پلیس مقابل جمعیتِ انبوه تشییع کنندگان در حرکت بودند.
سردار عبدالرضا آقاخانی، فرمانده و سرهنگ حسین حسین زاده، جانشین فرمانده انتظامی استان اصفهان،مهدی جمالی نژاد شهردار اصفهان، سید رضا عقدایی، معاون سیاسی و امنیتی استانداری و سردار مجتبی شیروانیان، رئیس بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس در جلوی کاروان در حرکت بودند و صدای گریه مردان و زنان بدرقه کننده شهید، نوای بی نوایی دو فرزند پسر ۲۰ و ۱۳ ساله اصغر قضاوی را به مسئولان گوشزد می کرد.
آقاخانی در حاشیه این تشییع با شکوه به خبرنگار ایمنا گفت: شهید قضاوی یکی از پاکدست ترین و امانت دار ترین نیروهای ناجا بود که در تمام طول خدمت خود صادقانه با حس مسئولیت پذیری بالا انجام وظیفه کرد و هر مرگی غیر از شهادت برای وی بعید بود.
وی اظهار کرد: این نیروی شجاع و ایثارگر به رغم این که جانباز بود، همیشه در عملیات ها علیه سوداگران مرگ حضوری فعال داشت و خالصانه به نبرد با قاچاقچیان مواد مخدر می پرداخت.
مرگ سرخ با وضو، مقارن با اذان ظهر روز جمعه و در آستانه ماه رجب المرجب بخشی از نشانه هایی است که در این مرگ باشکوه می توان به آن اشاره نمود.
شهید قضاوی پس از یک نبرد سخت با اشرار و سوداگران مرگ در نایین ، در اثر اصابت گلوله به چشمش به دیدار حق شتافت، اما اجازه نداد حتی یک گرم از ۵۲۷ کیلوگرم مواد مخدر این کاروان شوم به شهر برسد، قاچاقچیان با سه قبضه سلاح مرگبار در برابر پلیس زانو زدند و دستبند نقره ای بر دستانشان نشست و مردم نیز در وداع با پلیس وظیفه شناس شهرشان سنگ تمام گذاشتند ، حالا نوبت آن هایی است که باید برای پاسداشت خون این شهید و دیگر شهدای انقلاب اسلامی تصمیم بگیرند، نوبت آن هایی که باید برای عاملان این دست از جنایات حکم صادر کنند و نوبت آن هایی که باید حرمت قطره قطره این خون ها را نگه دارند.